وی در گفتوگو با خبرنگار ایبنا در تشریح سیر تدوین این اثر، بیان کرد: سال گذشته که درگیر عارضه جسمی دشواری شدم، در حین درمان و انجام کارهای پژوهشکده، گاهی که دلتنگ میشدم، قلم بهدست گرفته و مینوشتم. دغدغه روحی زیادی داشتم برای رنجی که بچههای هند و کشمیر میکشیدند. هدفم بیشتر نوشتن با موضوع مهدویت برای این بچهها بود. در کتاب «قاسم زمانت باش» نیز از بچهها خواستهام تحمل رنجپذیری را برای نظام ظهور داشته باشند، خودم این موضوع را سال گذشته که دچار عارضه جسمی سختی شدم، تجربه کردم. توانستم به این درک برسم که برای قدم برداشتن در راه کارهای بزرگتر، انسان باید از یک سری خواستهها و موارد بگذرد.
این نویسنده افزود: ترجمه زبان تخصصی مذهبی، تجربه و مهارت خاص میطلبد که بتوان فحوای کلام را به مخاطب رساند. خودم به زبان اردو تسلط داشتم و باید این دو مقوله را با هم تطبیق میدادم که بتوانم مفاهیم را به مخاطبانم که بچههای هند و کشمیر بودند، بهدرستی منتقل کنم.
امینیان در ادامه گفت: در همین دوران اوج بیماری و دغدغه ذهنی که داشتم، خبر شهادت حاج قاسم را شنیدم. دچار شوکی شدم که هنوز هم نه در وجود من، بلکه در وجود همه مردم ایران این شوک باقی مانده است. حاج قاسم اصلاً یک چهره نظامی نبوده و نخواهد بود. ایشان متعلق به تکتک مردم ایران بود. هیچ مرزبندی برای این بشر نمیتوان ترسیم کرد. چندی پیش مطلبی را درباره سردار خواندم مبنی بر اینکه ایشان حتی درباره طالبان هم که شرور بودند، چون برچسب مسلمان داشتند، توصیه کرده بود که این مسلمانها را دست آمریکاییها نسپرید و معتقد بودند که باید خودمان با آنها برخورد کنیم. سردار تا این حد دنبال اسلام ناب محمدی بود.
وی تصریح کرد: این صفات و ویژگیها، غزوه خندق و نبرد صفین و حضرت رسول اکرم (ص) و امیرالمؤمنین (ع) را برایم متجلی کرد. توانستم فرق بین ابوسفیان را با حضرت محمد (ص) و معاویه را با علی (ع) بفهمم. وجود چنین شخصیت و نفسی از یک خانواده واقعاً پاک، پرورش یافته و بروز پیدا کرد. روزی در کتابهای درسی ما و کشورهای همسایه و حتی جهان خواهد آمد که کسی بود که با داعش مبارزه کرد.
نویسنده کتاب «قاسم زمانت باش»، ادامه داد: خیلیها پشت نقاب روشنفکری خود را مخفی میکنند، ولی همه ما میدانیم که فطرتی داریم و خدایی داریم. من به این معتقدم که خدا آنقدر مهربان است که یک کار بااخلاص ما را تا آخر مدنظر قرار داده و بهخاطر همان یک کار، تمام زندگی دنیا و آخرت ما را پاک و مطهر خواهد کرد. در این کتاب میخواهم به بچهها بگویم که شهید سلیمانی اسوهای در فرهنگ ما شده است، یک فرهنگ جاودانه. به بیان مقام معظم رهبری، سردار یک قهرمان ایرانی و یک قهرمان اسلامی شد. بعد از این برای قهرمان ایرانی و اسلامی، میتوانیم سردار سلیمانی را مثال بزنیم.
امینیان گفت: یکی دیگر از موضوعات محوری که در این کتاب مورد تأکید قرار گرفته، مقوله شهادتطلبی است. احساس میکنم ما انسانها وقتی از عقل و منطق و شعوری برخوردار شدهایم، یک استدلالی پشت آن وجود دارد. نمیخواهم بگویم همه باید به شهادت برسیم، ولی میخواهم بگویم کسی که بتواند برسد به منطقی که شهادت را برگزیند، معامله پرسودی با خدا کرده است. چیزی جز این نمیبینم که یک انسان بنشیند با خود کنکاش کند، برای چیزی جز شهادت که بالاترین مرتبه برای یک انسان است. من شهادت را همیشه در جنگ و جهاد نمیبینیم، یک انسان در همه لحظات زندگی میتواند به شهادت برسد.
وی افزود: طیف نگاه ما به از دنیا رفتنمان و ارتباط حتی چندلحظهای ما با خدا، مهم است. اگر آنقدر خدا را به خود نزدیک ببینیم، شاید دیگر از خیلی چیزها نترسیم. همانطور که سردار سلیمانی میگفت من دیگر از هیچ گرگی نمیترسم. ایشان میگفت جز خدا از هیچچیز نمیترسد، این یعنی وجودش عاری از گناه بود. چون اگر انسان هر گناهی انجام دهد، یک گرگ درون خود پرورش داده است. وقتی انسانی به این مرحله از پاکی برسد که گرگی درون خود نداشته باشد، خلوص و تقوا به او دست میدهد. چنین کسی وقتی حکیمانه سخن بگوید، بر قلوب تأثیر میگذارد. وقتی میبینیم کسی بر قلب ما تأثیر گذاشته، مطمئن باشید که به منبع اصلی متصل شده است.
این نویسنده در تشریح مقوله شهادتطلبی، تصریح کرد: در این کتاب دوست داشتم بچهها متوجه شوند که شهادت یک حقیقت است، اگر توانستند این حقیقت را پیدا کنند، این همان جایی است که با کسب روزی حلال و نماز اول وقت میتوانند به آن برسند. اگر این دو سیم اتصال را وصل کنیم، چه بخواهیم و چه نخواهیم و هر زندگی و ظاهری داشته باشیم، به این حقیقت خواهیم رسید و آخرت ما تأمین است. بچههای شیعه نظام جمهوری اسلامی و بچههای منطقه و دیگر نقاط دنیا خوب هستند، بچههای پاک در دنیا کم نیستند. به همین دلیل هم بخشی از متن کتاب را به زبان لاتین نوشتهام تا بچههای دیگر نقاط دنیا هم بتوانند از آن بهره ببرند.
امینیان گفت: ایده اولیهام این بود که کارتهای ویزیتی را تهیه و روی آنها به هشت زبان زنده دنیا بنویسیم که «قاسم زمانت باش» و به مناطق مختلف دنیا ازجمله روسیه، چین، فرانسه، انگلیس، آفریقا، آمریکای لاتین و آمریکای جنوبی و همچنین هند ارسال کنیم. درنظر دارم اینکار را با همکاری سپاه قدس انجام دهم. این کارتها به دست بچهها در همه دنیا برسد، آن را امضا کنند و دوباره برگردد به ایران و برسد به دفتر مقام معظم رهبری. چون رهبر ما، رهبر همه امت اسلام است. این بچهها اعلام کنند که ما قاسم زمانه هستیم و هر زمان شما اراده کنید، آمادهایم. این به شرطی است که بتوانیم امثال حاج قاسم، ابومهدی المهندس، حاج حسن طهرانی مقدم، صیاد شیرازی و سپهبد قرنی را بشناسانیم.
وی در ادامه بیان کرد: همچنین دوست داشتم در کتابم به دخترانمان بگویم که حیا را رعایت کنند. نمیخواهم بگویم حیا فقط در چادر است، حیا همان رعایت نجابت در خلوت بین دو نفر است. هر دختری خودش میداند مفهوم حیا چیست. دختران ما میتوانند ضمن رعایت حیا، پیشرفت داشته باشند و برای تمام بشریت الگو باشند.
نویسنده کتاب «قاسم زمانت باش» در تشریح شیوه انتخاب سرفصلها و مباحث کتاب، افزود: سرفصلهای این کتاب کاملاً حسی و دلگویه بود. چون خودم مادر سه فرزند هستم و دو نوجوان دارم، به نوعی دغدغه مادرانه داشتم. کسی را جامعتر و کاملتر از حاج قاسم پیدا نکردم که یک فرد نظامی باشد و در عینحال همه بچهها او را بشناسند و از او الگو بگیرند و دوستش داشته باشند. من فقط سرفصلهای کوتاهی را مطرح کردم تا جرقهای باشد و بچهها خودشان دنبال آن را بگیرند و هرکس با درک و باور خودش به شناخت بیشتری برسد.
نخستین چاپ کتاب «قاسم زمانت باش» در 96 صفحه با شمارگان یکهزار نسخه به بهای 50 هزار تومان از سوی انتشارات دارا راهی بازار نشر شده است.
نظر شما