رمان «پارههای پاریسی یا پورهی پنیر و پروست» نوشتهی فرید قدمی منتشر شد.
این رمان که در هشت «روزپاره» نوشته شده و هر روزپاره شامل چند فصل کوتاه است، با فصلی به نام «بودای سیگاری» به این شکل آغاز میشود: «در پاریس هر که باهات انگلیسی حرف میزند میخواهد جیبت را بزند... مثل برق!... دو ساعت که توی پاریس بمانی میفهمی، ردخور ندارد! طرف فهمیده خارجیای... تا چهار تا کلمهی انگلیسی پشت هم شنیدی، جواب نده، فرار کن! در رو!»
همانطور که مخاطب آشنا از روی جلد کتاب نیز میتواند دریابد بخشی از این رمان به کتابفروشی مشهور «شکسپیر و شرکا» در پاریس اختصاص دارد.
در یادداشت پشت جلد این کتاب که قطعاتی از رمان است میخوانیم:
«حتا روزهايي كه خيلي كمتر از بيست سال داشتيم در جستوجوي هنر، حقيقت و عشق قدمها زديم... پابهپا، دست در دست، ميان خيابانها، كتابها، نقاشيها و حرفهايي رنگارنگ دربارهي اسپينوزا، ويتمن يا هگل... از سلسبیل تا چارراه ولیعصر، تا پارک ساعی، تا تجریش...
من میگویم بصیرت ویتمن دیدن راههای بیشمار جهان است، راههایی که تنها از دل راههایی دیگر سربرمیآورند، جادههایی بیمقصد، دور و دورتر از جادهی همگان... تو میگویی اگر هگل را نخوانی میان جزئیات بیهودهی همیشه سردرگم میشوی، بی هیچ درکی از کلیت تاریخ... و او میگوید، زندگی راز است، انتخاب توست که رازهای کهنه را برگزینی یا رازهای نو را، بصیرت کهنه را یا بصیرت نو را...
صدای قدمها، آتش سیگارها، موسیقی حرفها، خندهها، فریادها و اشکها...
و بيستسالگي همچنان بيستساله است... من بيستسالهام، فرقی نمیکند تهران باشد، قزوین یا پاریس... همچنان بيستساله و آوارهي كتابها، عشقها... عشقها، كتابها... و بازهم كتابها و عشقها... و سيگارها البته...»
پیش از این رمانهای «مایا یا قصهی آپارتمانی در خیابان کریمخان» (نشر ققنوس، 1388)، «دومینانت یا مامان اون زنه رو که داره میدوئه میبینی؟» (نشر افراز، 91) و «زنها در زندگی من یا داف معبد دلفی» (نشر روزنه، 1392) از فرید قدمی منتشر شدهاند، رمانهایی متفاوت و فرمگرا که مهمترین اشتراک محتواییشان شاید طنز و سیاست باشد، ویژگیهایی که رمان تازهی او نیز دارد.
رمان «پارههای پاریسی یا پورهی پنیر و پروست» در 166 صفحه و با قیمت 15500 تومان توسط انتشارات روزنه منتشر شده است.
نظرات