شنبه ۳۰ فروردین ۱۳۹۹ - ۱۵:۵۴
سازوکار حمایت از حضور نشر ایران در جهان بازبینی جدی می‌خواهد

مدیر آژانس ادبی پل می‌گوید باید در سازوکار نوع حمایت از حضور نشر ایران در جهان بازبینی جدی و عاجل صورت گیرد و بیشتر از این مقدمات هزینه‌سوزی و فرصت‌سوزی فراهم نشود.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) زمزمه‌هایی از تعطیلی فعالیت‌های ایران در حوزه نشر بین‌الملل به گوش می‌خورد. این موضوع بیشتر از آنکه زاییده خواست ایران و نشر ایران باشد، ناشی از موقعیت جاری نشر در جهان با پاندمی کرونا بوده و بسیاری از بازیگران نشر را در دنیا به خود مشغول کرده است. با این‌همه، ایران به‌دلیل محدودیت نوع حضور در بازارهای جهانی و نقش‌آفرینی محدود و خاص خود، بیش از پیش نیاز به تدوین استراتژی کوتاه و بلندمدت در این زمینه دارد.
صنعت نشر ایران طی ده سال گذشته از آغاز حضور جدی‌اش در فضاهای بین‌المللی نشر در جهان همواره در حال آزمون و خطا درباره نحوه تنظیم روابط خود با دنیای دائم نو شونده نشر جهان بوده و کماکان هیچ بازیگر جهانی عرصه نشر نمی‌تواند مدعی باشد که در مواجهه با ناشران ایران می‌تواند از یک الگوی مشخص استفاده کند.
به بهانه همین‌موضوع در گفتگو با مجید جعفری اقدم مدیر آژانس ادبی و ترجمه پل درباره الزامات و شکل و سیاق حضور در رویدادهای جهانی نشر گفتگو کردیم. مشروح متن این‌گفتگو در ادامه می‌آید:
آقای جعفری اقدم در سال‌های اخیر مهمترین استراتژی ایران در جهان نشر، حضور در نمایشگاه‌های خارجی بوده است و موضوعات دیگری که الزامات حضور در این نمایشگاه‌ها هستند کماکان بدون توجه باقی مانده است. شما فکر می‌کنید چه لزومی برای حضور نشر ایران در نمایشگاه‌های بین‌المللی کتاب، احساس می‌شود؟
نمایشگاه‌های بین‌المللی کتاب از جمله رویدادهای مهم در اقتصاد نشر جهانی هستند که با هدف بسترسازی برای تعامل بیشتر عوامل نشر از کشورهای مختلف برای ایجاد و بسط همکاری‌های مشترک در حوزه نشر و کتاب، به‌ویژه در حوزه مبادلات رایت کپی و ترجمه کتاب‌ها و همکاری‌های مشترک در خلق و تولید آثار برگزار می‌گردند.
حضور قاعده‌مند و منطبق با استانداردهای شرکت در نمایشگاه‌های بین‌المللی کتاب، یکی از الزامات و مقدمات بهره‌برداری از بستر نمایشگاه‌های کتاب به حساب می‌آیند. بدین معنی که عوامل نشری که می‌خواهند به تعاملات در اقتصاد نشر جهان ورود پیدا کنند، باید هم خود قابلیت و توانمندی‌های لازم را برای حضور در عرصه‌های بین‌المللی نشر کسب کنند و هم آثاری را که می‌خواهند در این بازار عرضه کنند متناسب با ذائقه و سلیقه مخاطبین در بازارهای هدف باشد. با این‌تعریف بازیگران اصلی در نمایشگاه‌های کتاب مدیران نشر، مسئولان رایت مؤسسات نشر و آژانس‌های ادبی هستند. البته حضور گاه‌وبی‌گاه عوامل دیگر همچون نویسندگان، محققین و تصویرگران می‌تواند نگاه و رویکرد آنها را در تولید آثار مناسب ذائقه بازارهای نشر جهانی هدایت کند. شرکت کنندگان با اهداف تجاری در این نوع عرصه‌ها را می‌توان در سه گروه جمع بندی کرد: بازدیدکنندگان حرف‌هایی(Trade Visitors)، غرفه داران(Exhibitors) و آژانس‌های ادبی که در سالن‌های رایت نمایشگاه‌ها دارای میز مذاکره هستند.
بنابراین بازار نشر ایران نیز باتوجه به توانمندی‌ها و قابلیت‌ها در محتوا و همچنین تصویرگری، می‌تواند از فرصت نمایشگاه‌های بین‌المللی کتاب به‌عنوان ویترین و بستری جهت ورود به بازارهای نشر در جهان بهره‌مند شود.
دولت و بخش دولتی در ایران همواره یکی از مهمترین مشوق‌های حضور ایران در این‌دست رویدادهایی است که عنوان کردید. در عین حال شما بر نقش پررنگ عوامل غیردولتی در این میان صحه می‌گذارید. با توجه به تجربه حضورتان در رویدادهای مختلف نمایشگاه کتاب بفرمائید اگر بازیگران اصلی در نمایشگاه‌های کتاب عوامل نشر هستند، پس جایگاه و نقش دولت‌ها در این میان چیست؟
کارگزاران فرهنگی بعضی کشورها از موقعیت نمایشگاه‌های کتاب خارجی به عنوان ویترینی برای نمایش داشته‌های فرهنگی و ادبی خود، فارغ از داشتن اهداف تجاری و اقتصادی و عمدتاً با هدف تبلیغ بهره می‌جویند و این کار معمولاً توسط نهادهای دولتی و یا مؤسسات وابسته به آنها انجام می‌پذیرد. همانگونه که نهادهای فرهنگی و نشر دولتی ما در سال‌های نه چندان دور در نمایشگاه‌ها عمل می‌کردند و اکنون نیز این نوع حضور کم و بیش در بعضی از نمایشگاه‌های کتاب در خارج جاری و ساری است.
برخی عوامل نشر در برخی کشورها که برای ادامه حیات در داخل نیازمند حمایت‌های دولتی هستند، برای حضور در نمایشگاه‌های کتاب نیز نیازمند حمایت دولت می‌باشند. دولت‌ها در این نوع کشورها تلاش می‌کنند با فراهم آوردن فضا و تسهیلات حضور عوامل نشر خود در رویدادهای بین‌المللی نشر را حمایت کنند.

عوامل نشر در کشورهای دارای صنعت نشر قوی، یا خود به‌طور مستقل در نمایشگاه‌ها شرکت می‌کنند یا در غرفه‌های جمعی(Collective) با مدیریت و ساماندهی اتحادیه‌ها و یا تشکل‌های نشر خود حضور می‌یابند.
نقش دولت‌ها در همراهی با عوامل نشر کشورهای که اقتصاد نشر ضعیف و کوچک دارند برای ورود و حضور در بازارهای بین‌المللی نشر، به‌ویژه نمایشگاه‌های کتاب، بسیار لازم و چاره‌ساز است. مشکلات و هزینه‌های بالای شرکت در نمایشگاه‌های خارجی، که معمولاً آورده‌های دست به نقدی هم برای شرکت کنندگانشان قابل پیش‌بینی نیست، دولت‌ها را متقاعد می‌کند که عوامل نشر داخلی علاقمند به فعالیت در بازارهای بین‌المللی نشر را در مسیر کمک به توسعه نشر داخلی در دیگر بازارهای نشر جهان، حمایت و همراهی کنند. اما این نوع‌حمایت‌ها در درازمدت تأثیرات خود را از دست می‌دهد و بخش خصوصی را بیشتر به دولت وابسته می‌سازد.
بنابراین این‌نوع حمایت‌ها و ساماندهی حضور عوامل نشر در عرصه‌های بین‌المللی باید در مقطعی از زمان به تشکل‌های نشر و یا مؤسسات خصوصی واگذار شود، همانگونه که امروزه در بیشتر کشورهای دارای نشر قوی و مستقل انجام می‌گیرد. حمایت دولت‌ها از حضور ناشران در فضاهای بین‌المللی معمولاً در قالب حمایت از تشکل‌ها و یا اتحادیه‌های نشر صورت می‌گیرد و خود دولت نه متولی سخت افزار کار می‌شود و نه متولی نرم افزار آن.
با این تفاسیر به نظر نمی‌رسد که نوع حضور ما در این‌دست رویدادها چندان منطبق با استانداردهایی باشد که می‌شود از آنها سراغی گرفت و نمونه‌هایش را دید. از دید شما نحوه حضور نشر ما در عرصه‌های بین‌المللی در کدام گروه از طبقه بندی‌های ذکر شده قرار می‌گیرد؟
حضور نشر ما در رویدادهای بین‌المللی نشر بیشتر به حضور در برخی نمایشگاه‌های بین‌المللی کتاب محدود می‌شود و در عرصه‌ها و رویدادهای دیگر مثل جوایز ادبی، فستیوال‌های ادبی و… اغلب غایب هستیم. عمر حضور جدی ما در نمایشگاه‌ها نیز چندان طولانی نیست و شاید به اواخر دهه هفتاد برگردد. البته قبل از آن برخی مؤسسات فرهنگی و نشر دولتی اغلب در قالب غرفه‌های رایزنی‌های فرهنگی ایران در کشورهای خارجی و یا مؤسسات اقماری وابسته به دولت مثل انتشارات الهدی، مجمع جهانی اهل بیت و… عمدتاً با هدف تبلیغی در نمایشگاه‌ها شرکت می‌کردند.
از اواخر دهه هفتاد علاوه بر حمایت‌های دولت از حضور مؤسسات و نهادهای فرهنگی وابسته به دولت، تصمیم گرفته شد بخش خصوصی نشر هم برای حضور در نمایشگاه‌های خارجی مورد حمایت و توجه قرار گیرد (نه اینکه از آنها برای اجرای برنامه‌های فرهنگی دولت استفاده ابزاری شود). در سال ۷۹ برای نخستین بار اتحادیه ناشران تهران به نمایندگی از ناشران عضو و با حضور عده‌ای از ناشران در غرفه مستقلی در نمایشگاه کتاب فرانکفورت شرکت کرد. همچنین برخی ناشران و آژانس‌های ادبی با حمایت و یا بدون حمایت دولت در غرفه‌های مستقل حضور یافتند. وزارت ارشاد هم در قالب غرفه نمایشگاه کتاب تهران، که توسط معاونت بین‌الملل نمایشگاه تهران اداره می‌شد، در نمایشگاه فرانکفورت حضور می‌یافت و صرفاً به تبلیغ نمایشگاه تهران و ثبت نام از ناشران خارجی متقاضی شرکت در نمایشگاه تهران می‌پرداخت. این نوع حضور در نمایشگاه فرانکفورت تجربه خوبی بود که متأسفانه در سال‌های آتی ادامه نیافت.
البته حضور ایران در نمایشگاه‌های خارجی کتاب محدود به نمایشگاه فرانکفورت نبود. در بعضی نمایشگاه‌های دیگر سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی و همچنین مؤسسه نمایشگاه‌های فرهنگی با همان‌روش سنتی قبلی و عمدتاً با هدف تبلیغی، به‌عنوان بخشی از وظیفه سازمانی خود، شرکت می‌کرد که این‌حضور همچنان در زمان اکنون نیز انجام می‌پذیرد با این‌تفاوت که نقش سازمان فرهنگ و ارتباطات کم رنگ‌تر شده و بیشتر نمایشگاه‌ها را مؤسسه نمایشگاه‌های فرهنگی وزارت ارشاد اسلامی شرکت می‌کند.
حضور نشر ایران در نمایشگاه‌های کتاب از نیمه دهه هشتاد به بعد توسط وزارت ارشاد پر رنگ‌تر شد. مؤسسه نمایشگاه‌ها تولی‌گری برگزاری بیشتر غرفه‌های ایران در نمایشگاه‌ها را به‌عهده گرفت و تقریباً با همان‌کارکرد قبلی کار را ادامه داد. اما در برگزاری غرفه ایران در نمایشگاه فرانکفورت تغییراتی اتفاق افتاد. غرفه ایران شکل و شمایل تازه‌ایی پیدا کرد و به‌جای فعالیت صرفاً معرفی نمایشگاه کتاب تهران فعالیت‌های و برنامه‌های دیگری برای اجرا در غرفه ایران تدارک دیده شد، از جمله نمایش و معرفی کتاب‌های بیشتر و البته در مواردی فروش کتاب، به‌ویژه آثار نفیس، و اجرای برنامه‌ها و نشست‌های فرهنگی، که اغلب خروجی قابل توجهی نداشته و ندارند. البته این نوع حضور با استقبال چندانی از طرف بخش خصوصی روبرو نشد و ناشران آن را بیشتر متعلق به دولت و یا ناشران وابسته به دولت قلمداد کردند. از این رو اغلب ناشران از بخش خصوصی در غرفه‌های مستقل و به‌طور پراکنده در سالن‌های مختلف نمایشگاه شرکت کردند.

شما وضع موجود حضور نشر ایران در نمایشگاه‌های کتاب خارجی را در مقایسه با سایر کشورهای هم رده خودمان چگونه ارزیابی می‌کنید؟
از دهه ۹۰ به بعد، به‌دنبال اعتراض‌ها به نتایج و کارکرد معاونت فرهنگی وزارت ارشاد از حضور در نمایشگاه‌های بین‌المللی، رویکرد جدیدی در نحوه حضور اندیشیده شد و تلاش شد حضور عوامل نشر ایرانی در غرفه ایران در نمایشگاه کتاب فرانکفورت، هم یکپارچه و هم در فضای آبرومندانه‌تری برگزار شود. از این‌رو مؤسسه نمایشگاه‌ها با فراهم آوردن فضای بزرگ‌تر، امکانات بیشتر و تمهید تسهیلات از بخش خصوصی برای حضور بیشتر در غرفه ایران استقبال کرد. این‌اقدام در سال‌های اول با مشکلاتی روبرو بود ولی در سال‌های اخیر سامان بهتری یافته و مورد استقبال ناشران و سایر عوامل نشر ایرانی قرار گرفته است. همراه با این‌اقدام مهمان ویژه‌شدن ایران در بعضی نمایشگاه‌های خارجی موجبات حضور هدفمندتر نشر ایران و حضور بیشتر بخش خصوصی در بعضی نمایشگاه‌های بین‌المللی کتاب را فراهم آورده است.
البته این‌تغییرات و اصلاحات، بیشتر به غرفه ایران در نمایشگاه فرانکفورت و برخی نمایشگاه‌ها که ایران مهمان ویژه است، محدود شده و در بقیه نمایشگاه‌های کتاب همچنان روال قبلی استمرار دارد.
شما معتقدید حضور مستقیم و یا غیرمستقیم دولت‌ها در نمایشگاه‌های بین‌المللی کتاب، کمک چندانی به ورود و حضور عوامل نشر در بازارهای بین‌المللی نشر نمی‌کند. فکر می‌کنید چرا وزارت ارشاد و مؤسسه نمایشگاه‌ها تولی گری برگزاری غرفه‌های ایران در نمایشگاه‌های خارجی را به تشکل‌های نشر و یا بخش خصوص واسپاری نمی‌کند؟
ارزیابی بنده از اینکه نتایج قابل قبولی از حضور دولتی‌ها در نمایشگاه‌های خارجی گرفته نمی‌شود، معطوف به تأثیر کمتر این نوع حضورها در مرتبط کردن بدنه نشر کشور به بازارهای بین‌المللی نشر و مراودات اقتصادی نشر در جهان است. شاید دوستان در وزارت ارشاد اهدافی را از حضور در اکثر نمایشگاه‌های خارجی دارند که با این نوع حضور این اهداف محقق می‌شود. اگر غیر از این بود که مسئولان محترم اصراری به ادامه کار نمی‌کردند.
کشورهایی که برای کمک به ورود صنعت نشرشان در بازارهای بین‌المللی نشر هدف و برنامه دارند معمولاً سعی می‌کنند فضا و بسترها را برای حضور موفق بخش خصوصی در عرصه‌های بین‌المللی فراهم آورند تا آنها راه و چاه‌های ورود به این بازار را یاد بگیرند تا خود بتوانند حضورشان را در عرصه‌های اقتصاد نشر جهانی مدیریت کنند. در بیشتر کشورها هم، خود اتحادیه‌ها و تشکل‌های نشر و بخش خصوصی موضوع را مدیریت می‌کنند و نیازی به حمایت و دخالت دولت ندارند. حالا اکثر غرفه‌های جمعی کشورها در نمایشگاه فرانکفورت که با عنوان غرفه ملی کشورها برگزار می‌شود توسط اتحادیه‌ها و یا تشکل‌های نشر آنها اجرا و مدیریت می‌شود.
اینکه اتحادیه‌ها و تشکل‌های نشر ما به چه‌اندازه‌ای از توانمندی و قابلیت رسیده‌اند که بتوانند حضور نشر ایران در جهان را تولی‌گری کنند، جای تأمل دارد. اما باید این‌اقدام از جایی شروع شود. وقتی عوامل نشر کشوری در فضایی که مستقیماً توسط بخش دولتی تدارک دیده شده و مدیریت می‌شود قرار می‌گیرند، ارتباط‌گیری آنها با مخاطبین خارجی با ملاحظاتی از طرف خارجی‌ها روبرو می‌شود. بالاخره باید این‌نوع فضاها در مقطعی از سیر حضور نشر ایران در جهان هویت بخش خصوصی پیدا کند.
حضور نشر ایران در نمایشگاه‌های بین‌المللی نه چندان مهم که اغلب توسط دولت اجرا و مدیریت می‌شود، اگر با هدف تبلیغ است، که است، می‌تواند در قالب غرفه‌هایی که توسط رایزنی‌های فرهنگی در کشورهای مختلف با کمک و همکاری ارشاد و مؤسسه نمایشگاه‌ها اتفاق بیافتد. در این صورت دیگر نیازی نخواهد بود مؤسسه نمایشگاه‌ها با هزینه‌های قابل توجه در نمایشگاه‌های مختلف با تابلو مؤسسه نمایشگاه‌ها یا نمایشگاه کتاب تهران غرفه بزندحضور نشر ایران در نمایشگاه‌های بین‌المللی نه‌چندان مهم که اغلب توسط دولت اجرا و مدیریت می‌شود، اگر باهدف تبلیغ است، که هست، می‌تواند در قالب غرفه‌هایی که توسط رایزنی‌های فرهنگی در کشورهای مختلف با کمک و همکاری ارشاد و مؤسسه نمایشگاه‌ها اتفاق بیافتد. در این‌صورت دیگر نیازی نخواهد بود مؤسسه نمایشگاه‌ها با هزینه‌های قابل توجه در نمایشگاه‌های مختلف با تابلو مؤسسه نمایشگاه‌ها یا نمایشگاه کتاب تهران غرفه بزند. متأسفانه اغلب عزیزانی هم که این‌غرفه‌ها را مدیریت می‌کنند، اطلاع چندانی از محتوای کتاب‌های به نمایش درآمده ندارند، به زبان کشور محل برگزاری نمایشگاه چندان آشنا نیستند که بتوانند با مراجعه کنندگان ارتباط برقرار کنند و اغلب هم شناخت چندانی از فضای نشر کشور محل برگزاری نمایشگاه، ندارند.
پیشنهاد مشخص شما برای مؤثربودن نقش معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در حمایت از حضور نشر ایران در نمایشگاه‌های بین‌المللی کتاب چیست؟
همان‌طور که قبلاً عرض شد، حمایت و پشتیبانی معاونت امور فرهنگی از حضور عوامل نشر ایران در نمایشگاه‌های بین‌المللی کتاب در وضع موجود امری بایسته و شایسته است. اما آسیب‌شناسی وضع موجود نشان می‌دهد برنامه‌های معاونت فرهنگی برای حمایت از حضور نشر ایران در جهان، که از کانال ارائه خدمات توسط مؤسسه نمایشگاه‌های فرهنگی، عملیاتی می‌شود خروجی قابل قبولی نداشته و قابل دفاع نیست. بنابراین باید در سازوکار این‌نوع حمایت از حضور نشر ایران در جهان بازبینی جدی و عاجل صورت گیرد و بیشتر از این‌مقدمات هزینه‌سوزی و فرصت‌سوزی فراهم نشود.
اگر معاونت به‌جای حمایت از مؤسسه نمایشگاه‌های فرهنگی برای برگزاری غرفه‌های ایران در نمایشگاه‌های بین‌المللی کتاب، سمت‌وسوی حمایت خود را متوجه اتحادیه‌ها و تشکل‌های نشر، ناشران فعال در عرصه‌های بین‌المللی و آژانس‌های ادبی که طرح و برنامه مشخصی برای شرکت در نمایشگاه‌ها دارند، ببرد شاید، بتوان نتیجه مطلوب‌تری گرفت.
در کنار این‌ها معاونت می‌تواند در نمایشگاه‌های مهم، مثل نمایشگاه کتاب فرانکفورت، به برپایی غرفه ملی کتاب ایران با مدیریت مؤسسه نمایشگاه‌ها یا یکی‌دیگر از مؤسسات تابعه خود با مشارکت رایزنی‌های فرهنگی ایران در خارج فکر کند و برنامه‌های خود یا مؤسسات تابعه‌اش ازجمله تبلیغ نمایشگاه کتاب تهران، طرح گرنت، نمایش و معرفی آثار ارزشمند ایرانی و اسلامی (مثل کتب برگزیده شده در جوایز ادبی داخلی و خارجی و جایزه جهانی کتاب ایران)، حمایت از ناشران و مؤسسات فرهنگی دولتی برای نمایش و معرفی آثار خود، برگزاری نشست‌های تخصصی و دیگر برنامه‌های مرتبط به بخش بین‌الملل معاونت را در غرفه ملی در معرض اجرا بگذارد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها