سه‌شنبه ۱۰ تیر ۱۳۹۹ - ۱۲:۰۴
مشت را دیدیم خروارت کجاست؟

محمد شریفی، مولف کتاب «نردبان آسمان» در پاسخ به یادداشت کریم زمانی، جوابیه‌ای داده و بیان کرده این آخرین جوابی است که در ادامه این سلسله مباحث منتشر می‌کند.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) چند روز پیش در این رسانه گفت‌وگویی با کریم زمانی، مولف شرح جامع مثنوی معنوی منتشر شد که در آن گفت‌وگو جناب زمانی به کتاب «نردبان آسمان» تالیف محمد شریفی اشاره کرده و این کتاب را به نوعی بازنویسی شرح خود دانست.

در ادامه محمد شریفی طی یادداشتی درباره صحبت‌های کریم زمانی، نکاتی را متذکر شد. در پاسخ به یادداشت محمد شریفی جناب کریم زمانی یادداشت دیگری در اختیار ایبنا قرار داد که منتشر کردیم. حالا در ادامه محمد شریفی یادداشت دیگری در اختیار ایبنا قرار داده و قید کرده که این یادداشت آخر او درباره این مبحث خواهد بود. 

شایسته یادآوری است خبرگزاری ایبنا در راستای اصل آزادی مطبوعات و بنا بر وظیفه خود نسبت به انتشار این گفت‌وگو و یادداشت‌ها اقدام کرده است و بر این باور است بازگذاشتن فضای نقد و مباحثه، سبب رشد و تعالی آثار خواهد شد، بنا براین هیچ‌گونه مسئولیتی در قبال اظهارات دو طرف نداشته و انتشار آنها به معنای رد یا قبولشان از سوی خبرگزاری نیست. در ادامه یادداشت محمد شریفی را می‌خوانید:

«جناب آقای زمانی، این که ما سه ماه قبل از انتشار کتاب خدمت شما رسیدیم از باب ادای احترام به پیشکسوتان عرصه مثنوی‌پژوهی بود، نه کسب اجازه از محضر شما. اگر چنین بود عرض می‌کردم. من نمونه کار را برای شمار دیگری از اساتید هم بردم و فرستادم. پس به ریش نگیرید.
از من خواسته‌اید که عکس چند پانوشت را در معرض قضاوت عموم بگذارم. اولاً که خودتان فرموده‌اید البینه علی المدعی. شما که هر دو کتاب را در اختیار دارید و عکس گرفتن هم بلدید، بسم الله. اما از حیث احترام به خواننده عرض می‌کنم که صد صفحه از نردبان آسمان به‌طور رایگان در سایت نشرنو در دسترس عموم است و هرکسی می‌تواند آن را با متن کتاب شما قیاس کند.
وانگهی شما ادعایی در مورد یک کتاب 2232 صفحه‌ای مطرح کرده‌اید و آن را چکیده کتاب خود دانسته‌اید و پنج شش پانوشت را به‌عنوان سند این ادعا ذکر کرده‌اید. فکر نمی‌کنید این ادعا با بینه شما کمی بی‌تناسب است؟ آقای زمانی دست بردارید، فکر می‌کنید نبوغ شما بوده که از «دق الحصیر» معنای تکلیف و زحمت استنباط کرده است. غیاث اللغات را بگشایید و صفحه 371 را ببینید.

پیله فرموده‌اید که چرا شماره ابیات را نیاورده‌ام؟ این چه ربطی به بحث ما دارد؟ در مقدمه‌ای که نخوانده‌اید سه دلیل آورده‌ام: یکی اینکه گزارش من بیت به بیت نیست و من واحد معنی را پاراگراف گرفته‌ام و در معدودی جاها حتی گزارش برخی ابیات را کمی جابجا کرده‌ام و هرکس که قدری با مثنوی سر و کار داشته باشد می‌داند چرا. دوم اینکه من از یک نسخه واحد مثنوی استفاده نکرده‌ام بلکه منبعم تلفیقی از تصحیح نیکلسون و نسخه قونیه است که شماره ابیاتشان اندکی متفاوت است. سوم اینکه به گمان من عناوین مثنوی که هیچ کم نیستند و ابیاتی که در ضمن متن آمده به‌راحتی به خواننده نشان می‌دهد که کجای مثنوی است. به هر صورت مطمئن باشید که توطئه‌ای در کار نبوده و غرض من از نیاوردن شماره ابیات سردرگم کردن حضرت استادی نبوده است!

من اساساً با شرح بیت به بیت مثنوی مخالفم. مهم‌ترین اشکال شرح بیت به بیت این است که جان کلام مولانا را مغفول می‌گذارد و مثنوی را تبدیل به مشتی ابیات پراکنده ساده و دشوار می‌کند که حل کردن دشواری آنها نیز کمکی به فهم کامل مقصود مولانا نمی‌کند. بی‌جهت نیست که استاد فروزانفر هم بنای کار خود را بر شرح بیت به بیت نگذاشته بود. بسیاری از خطاهای شما نیز از همین‌جا نشأت می‌گیرد که به «معنی کردن بیت» پرداخته‌اید و خلاص. لاجرم از فحوای کلام و انسجام و توالی ابیات غافل مانده‌اید. در این مورد مثالها فراوان است. گذشته از این، همانطور که در مقدمه گفته‌ام نردبان آسمان اصلاً شرح مثنوی نیست. کار ما گزارش یا روایتی است از مثنوی‌خوانی با نگاهی امروزی به مثنوی به‌عنوان یک متن. با این نگاه، در مواضعی هم توضیحاتی را لازم دیده‌ایم و از منابع مختلف آورده‌ایم. درست به همین دلیل است که بسیاری از یاوه‌گویی‌ها را کنار گذاشته‌ایم و کوشیده‌ایم متنی که در مقابل خواننده قرار می‌گیرد تا حد امکان معنی‌دار باشد.

فرموده‌اید که قصد ویرایش شرح مثنوی را دارید. خوشحالم که تازه بعد از 27 سال به فکر بیش از صدهزار خریداری افتاده‌اید که در طی این سالها این مجموعه را خریده‌اند. اجازه بدهید مشفقانه توصیه‌ای بکنم. در ویرایش جدید از اساتید باسواد و فاضلی که در این زمینه کار کرده‌اند کمک بگیرید ــ البته اگر هرگز به وجود چنین کسانی در جهان باور داشته باشید. تجربه نشان داده است که ویرایش شخص نگارنده معمولاً چندان چیزی بر محاسن اثر نمی‌افزاید و بسیاری از ایرادات همچنان برجای می‌ماند. ضمناً همین‌جا به شما اجازه می‌دهم که از «نردبان آسمان» برای رفع اشکالات و اشتباهات خود استفاده کنید.

آقای زمانی، همین‌جا بگویم که دیگر به اظهارات شما پاسخ نخواهم داد و عمر عزیز را به کارهای مفیدتر خواهم گماشت. می‌ترسم با ادامه این مناقشات هوس کنید «ضرب زید عمراً» به من درس بدهید.»
 

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 19
  • نظرات در صف انتشار: 2
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • ۱۲:۲۶ - ۱۳۹۹/۰۴/۱۰
    واقعا از چنین مولفی(!) چنین سخن هایی عجیب نیست.ابتدا در یادداشت قبل می گفت من شارح مثنوی نیستم حالا از شرح مثنوی خود سخن می گوید!اگر از شرح زمانی استفاده وسیع نکرده بودید (در حد رونویسی!) چه دلیلی داشت که قبل از چاپ و انتشار کتابتان را بردارید و به نزد استادی ببرید که تمام زندگی اش را بر روی مثنوی صرف کرده است تا از او تاییدیه بگیرید.طیب الله !
  • رضا ۱۴:۱۸ - ۱۳۹۹/۰۴/۱۰
    جناب شريفي تا جايي كه به خاطر داريم، كار شما صرفا كتاب‌سازي بود و در گذشته ديوان شعراي مختلف را جمع‌آوري مي‌كرديد ولي الان در مقام يك مولاناشناش(!) با جناب زماني بحث مي‌كنيد؟!! كارنامه‌ي استاد زماني براي تمام مولانادوستان مشخص و قابل اتكاست، شما قبل از اين اثر كه آن هم يك كتاب‌سازي صرف ديگر است چه كتاب قابل اتكايي براي ادبيات و فرهنگ اين كشور به جاي گذاشته‌ايد؟!!
  • ۲۱:۳۱ - ۱۳۹۹/۰۴/۱۰
    سلام من به عنوان يكى از دوستداران آثار مولانا و فرهنگ دوستان در پاسخ به پرسش آقاى شريفى كه مشت را ديده اند و به دنبال خروار هستند و از جناب استاد زمانی مى پرسند خروارت كجاست عرض مى كنم كه جناب شريفى! خروار را نزد خود بيابيد كه خروار عمل كرديد و خروار سخن می گویید و خروار ناسپاسی می کنید ... اين خرواره ها را نزد خود بيابيد كه خود آكنده از اين خرواره ها هستيد...
  • مرتضی بنایی ۲۲:۰۶ - ۱۳۹۹/۰۴/۱۰
    جناب آقای شریفی گزارشگر محترم مثنوی متاسفام که نام شما در کنار مثنوی درج شده . باورم محکم شد که ادب ومعرفت هم مثل زیبایی خدادیست نباید از هرکس سراغش رو گرفت . مرتضی بنایی
  • سعیدی ۲۲:۵۱ - ۱۳۹۹/۰۴/۱۰
    سلام به نظر بنده اصل این بود که همه فهمیدند آقای شریفی و نشر نو چه کاره است و باقی ماجرا همه فرع است ... خدا را شکر
  • هادی ۲۳:۵۰ - ۱۳۹۹/۰۴/۱۰
    سلام من این سلسله مصاحبه ها را دنبال کردم... با این حساب پول حاصل از فروش کتاب " نردبان آسمان " شرعا محل اشکال است و افراد ذی نفع می باید در آن تجدید نظر کنند... اتقوا الله
    • علیرضا ف. ۱۴:۲۳ - ۱۳۹۹/۰۴/۱۶
      چه فتوای محکمی صادر کرده‌اید! سابقاً این‌قدر راحت صاحب‌فتوا نمی‌شدند افراد. به استادتان بگویید که این لشگرکشی نتیجهٔ معکوس می‌دهد. باور کنید.
  • شهاب ۲۳:۵۴ - ۱۳۹۹/۰۴/۱۰
    سلام من به نوعی آقای شریفی را از نزدیک می شناسم و جالب این جاست که ایشان که گفتند ضرب زيد عمرا سر سوزنی سواد عربى ندارند ... عجیب بود برایم این حرفشان !
  • شیوا ۰۰:۰۰ - ۱۳۹۹/۰۴/۱۱
    جناب شریفی مدعی ادبیات ! شما که هم از ادب پیاده اید و هم از ادبیات ! وای به حال جامعه ای که مدعی ادب و فرهنگش شما باشید ! متأسفيم كه در عرصهء ادبیات و معرفت با لحن میدان تره باری حرف می زنید . از کوزه همان برون تراود که در اوست!
  • ۱۷:۱۷ - ۱۳۹۹/۰۴/۱۱
    با سلام حیرت کردم از لحن چاله میدانی جناب شریفی. یک لحظه خیال کردم در محله جاهل ها هستم و نه در سایت خبرگزاری کتاب! آیا جای آزادی بیان با این حرکات مبتذل عوض شده؟! این آقا اگر به فکر آبروی خودش نیست دست کم به فکر آبروی فضاهای فرهنگی باشد. و یا لااقل قاعده ای در خبرگزاری مفید و نازنین کتاب، وضع شود که نقادی آری ! فحاشی هرگز ! نشر نو هم با این آقای شریفی، رفته است زیر سؤال!
    • محمدرضا کاشی ۱۴:۲۲ - ۱۳۹۹/۰۴/۱۶
      از قدیم گفته‌اند که در دعوا حلوا خیرات نمی‌کنند. آقای زمانی آمده‌اند تهمت زده‌اند و یکی‌دو اشارهٔ کلی کرده‌اند، شخص متهم هم از خودشان دفاع کرده‌اند. این ابتذال را آقای زمانی شروع کردند و دامن خودشان را گرفت. در اهل تحقیق دیدم که همه از این رفتار نادرست ایشان گله دارند و جای بحث ادبی را در این میانه خالی می‌بینند.
  • امیر حسینیون ۱۹:۰۱ - ۱۳۹۹/۰۴/۱۱
    چقدر تعجب‌آوره که نظرات عمده‌ی نظردهندگان انگار رونوشتی از همدیگه‌ست. این رفتار، تقلیل دادن یه جدال یا بحث هرچند بی‌مبناست به هولیگان‌بازی و هیاهو و مرگ بر فلان و زنده باد فلان. این که وضع ادبیات‌چی‌های ماست، وای به حال بقیه.
  • علي علمي ۰۸:۵۲ - ۱۳۹۹/۰۴/۱۲
    سخنان شما صداي شخصيت شماست؛ و مردم به صداي شخصيت شما گوش مي‌كنند...
  • ۱۵:۵۹ - ۱۳۹۹/۰۴/۱۳
    متأسفم برای جریانی که آقای زمانی شروع کردند و متأسفانه عده ای هم به آن دامن می زنند. قصدم جانبداری یا سرکوب هیچ کدام از دو طرف مخاصمه نیست. ولی از آقای زمانی که سالهاست با مولانا مأنوس اند انتظار دیگری می رفت. بزرگان، این چنین، افراد را تخطئه نمی کنند، گیرم آقای شریفی خطا کرده اند کاش در همان دیدار سه ماه پیش از انتشار کتاب، آقای زمانی مطالبی را که علیه ایشان رسانه ای کردند حضوری به خودشان گوشزد می کردند، این گونه نه آبروی مسلمانی می رفت و نه عده ای به جانبداری از استادشان به یک بنده خدایی چنین هجمه می کردند. شهدالله این رسم مسلمانی و مروت نیست، از عالمان و فاضلان رفتاری بزرگوارانه تر انتظار می رود
    • ۰۱:۲۳ - ۱۳۹۹/۰۴/۱۴
      شما نگران آبروى از دست رفته آقاى شريفى نباشيد. شما دلت براى استادان بزرگ كشورمان بسوزه كه زحماتشان را رونوشت ميكنند و كتابسازى مى كنند . اين جور قضايا بايد عمومى عنوان بشه كه درس عبرتى براى تمام كتابسازها باشد. اين آقاى شريفى اگر ذره اى از مطالب مولانا را درك كرده بودند خيلى باادب فقط معذرت ميخواستند و در صدد جبران برمى آمدند. رفتارشان معكوس فاميل شريفشان بود .
  • ۱۳:۲۳ - ۱۳۹۹/۰۴/۳۱
    خیلی جالبه تمام کامنت های موافق آقای زمانی انگار از روی هم کپی شده. یا همه‌ی کامنت ها کار یک یا چند نفر به خصوص است یا همفکران ایشان در همین حد و حدود هستند. من نردبان آسمان را مطالعه نکردم ولی با پی گیری این جنجال تنها چیزی که متوجه شدم عجز و ناتوانی آقای کریم زمانی در نقد صحیح و ناتوانی ایشان از تحمل دیگر مثنوی پژوهان است.
  • ۱۳:۲۴ - ۱۳۹۹/۰۴/۳۱
    کریم زمانی چیزی را شروع کرد که در نهایت بیشتر از همه به خودش آسیب میرسونه. متاسفانه نه ایشون و نه پیروان مکتب‌شون اهل تحمل و تامل نیستن.
  • ۱۳:۲۶ - ۱۳۹۹/۰۴/۳۱
    آقای کریم زمانی اگر خودش به حق کپی رایت اعتقاد داشته باشه تا الان باید جلسه‌ی کتاب سوزی برای کتاب‌هاش راه انداخته باشه. عجیبه که برای خود ایشون بهره گرفتن از شروح دیگه و ذکر نکردن منبع اشکالی نداره.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها