چهارشنبه ۱۲ خرداد ۱۳۹۵ - ۰۸:۴۱
مجابی: از مالیخولیایی که هزار سال شعر ما را به ستایش روح محدود کرده بود رها شده‌ایم/ نجل رحیم: رویا به ادبیات بسیار نزدیک است

جواد مجابی، نویسنده و منتقد ادبی و هنری، در نشست «تن در ادبیات کودک و نوجوان» گفت که امروزه نویسندگان و شاعران سعی می‌کنند از تخیل برای عینیت دادن به جهان بیرون استفاده کنند و از مالیخولیایی که هزار سال شعر ما را در ستایش روح محدود کرده بود رها شده‌ایم. دکتر عبدالرحمان نجل رحیم، عصب‌پژوه و عصب‌شناس، نیز بیان کرد که رویا به ادبیات بسیار نزدیک است زیرا وقتی شعر یا داستانی را می‌خوانیم پدیدآور می‌خواهد از طریق کلام، محتوا را به احساسی در مخاطب تبدیل کند.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) نشست بررسی «تن در ادبیات کودک و نوجوان» با تأکید بر آثار فرهاد حسن‌زاده، با حضور دکتر عبدالرحمان نجل رحیم، عصب‌پژوه و عصب‌شناس، دکتر جواد مجابی، نویسنده و منتقد ادبی و هنری، شهرام اقبال‌زاده، حسین شیخ رضایی، سحر ترهنده و جمعی از نویسندگان کودک و نوجوان عصر سه شنبه (11 خردادماه 95) در شورای کتاب کودک برگزار شد.
 
دکتر عبدالرحمان نجل رحیم در این نشست به ارتباط میان مغز و سایر اندام‌های بدن اشاره کرد و گفت: مغز عضوی است که پنهان است و فعالیتش به وسیله سایر اعضای بدن نمایان می‌شود. همه کارهای بدن مانند بینایی، شنوایی و لامسه از طریق مغز و به‌وسیله عضوهای مختلف انجام می‌شود اما در عین حال اگر تن وجود نداشته باشد ذهن هم وجود نخواهد داشت و اساسی‌ترین جزئی که ما برای زیستن نیاز داریم تن با هدایت مغز است و از زمانی که جنین در رحم مادر شکل می‌گیرد تن و ذهن، همزمان شکل می‌گیرد.
 
حرکت گردشی جنین در رحم مادر آغاز تفکر و اندیشیدن است
عصب‌پژوه و عصب‌شناس بیان کرد: نخستین عاملی که ذهن را به‌وجود می‌آورد حرکت گردشی جنین در رحم مادر است و این حرکت، آغاز تفکر و اندیشیدن است. در مرحله REM ذهن در حال آماده‌سازی تطبیق خود ما محیط است. به تدریج دنیای «خود خویشتن» در ذهن شکل می‌گیرد و این دنیا بسیار رمزآلود است. کار ادبیات هم نزدیک شدن به این دنیا است.
 
وی در ادامه توضیح داد: دنیای خود خویشتن بسیار رازآمیزتر از دنیای واقعی است و به تدریج درون فرد شکل می‌گیرد و کاملا غیرقابل دسترسی است. ادبیات می‌خواهد به این دنیا راه پیدا کند، درنتیجه مخاطب را به عالم رویا و خیال می‌برد. در زمان رویاپردازی، مغز به همان صورتی که در زمان بیداری در حال کار کردن است به فعالیت می‌پردازد. فقط بخشی از مغز که حس‌های بیرونی را به ما منتقل می‌کند در حال استراحت کردن است. ذهن در زمان رویاپردازی در حال حرکت کردن است و دنیای رازآمیزی را برای ما تجسم می‌کند و ما احساس می‌کنیم دنیای دیگری است.
 
رویا به ادبیات بسیار نزدیک است
نجل رحیم با بیان اینکه رمان خواندن هم به همین شکل است، توضیح داد: مخاطب در زمان مطالعه رمان بخشی از ذهن خود را به نویسنده می‌سپارد و به این ترتیب به اثر درکی مستقیم و تنانه پیدا می‌کند. در این شرایط است که فهم رمان در بدن ما اتفاق می‌افتد. بنابراین هرچه رمانی به دنیای درونی مخاطبان نزدیک‌تر باشد، درک و فهم بیشتری از فضای داستان به ما می‌دهد و ذهن ما را تسخیر می‌کند. براین اساس نوشتن کاری بسیار سخت است زیرا فقط اثری می‌تواند موفق باشد که بتواند با دنیای درونی مخاطب ارتباط برقرار کند. رویا به ادبیات بسیار نزدیک است زیرا وقتی شعر یا داستانی را می‌خوانیم پدیدآور می‌خواهد از طریق کلام، محتوا را به احساسی در مخاطب تبدیل کند.
 
استفاده از تخیل برای عینیت دادن به جهان بیرون
جواد مجابی، نیز در این نشست به ارتباط بین جسم و روح در قرون مختلف تاریخ اشاره کرد و گفت: از سه هزار سال پیش ماجرای دوگانگی جسم و روح در تاریخ ادبیات ما مطرح شده و همواره ارزش بسیار زیادی به روح داده شده و جسم بی‌ارزش بوده است. به این موضوع هم در ادبیات و هنر و هم در ادیان مختلف پرداخته شده است و براساس پاکی روح و ناپاکی جسم افسانه‌ها و باورهای عامیانه مختلفی شکل گرفته است.
 
این نویسنده و منتقد ادبی و هنری ادامه داد: در تاریخ ادبیات ایران همه چیز از رودکی آغاز می‌شود. این شاعر علاوه براینکه به ناپایداری جهان توجه دارد به شادی و خوش‌گذرانی در زندگی هم توجه دارد. در قرن سوم، چهارم و پنجم هم شاعرانی داریم که بر همین باور بوده‌اند و گذرا بودن زندگی را عاملی می‌دانند برای توجه بیشتر به آن و شاد زیستن.
 
به گفته مجابی، بعد ازاینکه در قرن ششم حمله مغول‌ها انجام می‌شود و کشتارهای عجیب و غریبی رخ می‌دهد، مغول‌ها فرهنگ ایران را از نظر جسمی و فکری نابود می‌کنند و دنیا را برای مردم بی‌ارزش می‌کنند. به گونه‌ای که برای آنها مرگ و زندگی تفاوتی نداشته باشد. در این دوران شاعرانی مانند عطار و مولوی آرام آرام تضاد بین روح و جسم را تقویت می‌کنند تا زمانی‌که جسم در پایین‌ترین حد خود و روح در بالاترین حد خود قرار می‌گیرد.
 
وی در ادامه بیان کرد: بعد از این دوران به حافظ می‌رسیم. در اشعار حافظ وقتی صحبت از معشوق می‌شود، نمی‌توان تشخیص داد که معشوق مورد نظر در اشعار زن است یا مرد یا اینکه مخلوق است یا خالق و به این ترتیب مخاطب در ابهام قرار می‌گیرد. سعدی نیز از جمله شاعرانی است که در برخی اشعارش به عشق ملکوتی و آرمانی می‌پردازد اما تنها فردی است که به عشق جسمانی هم توجه کرده است. بعد از حافظ که عصاره ادبیات قبل از خودش است با انحطاط ادبی روبه‌رو می‌شویم و کل اشعار تبدیل می‌شوند به یک سلطان و جمعیتی رعیت که هیچ اهمیتی برای جسم قائل نیستند و برای رهایی از ظلم و ستم حرکتی نمی‌کنند. در این دوران هم جسم افراد بی‌ارزش است و هم جسم جامعه و کماکان به صورت رعیتی باقی می‌ماند.
 
مجابی آغاز قرن 14 هجری را آغاز جنبشی در ادبیات و هنرمندان دانست و گفت: در این دوران ملت در برابر رعیت قرار می‌گیرد و جسم ارزش پیدا می‌کند و فرد مهم می‌شود و برای گرفتن حق، سهم و احترام، تلاش می‌کند و نویسندگان و شاعران سعی می‌کنند از تخیل برای عینیت دادن به جهان بیرون استفاده کنند. امروزه در ارتباط با جهان داریم به سمت یک مادیت یک‌پارچه می‌رویم و از مالیخولیایی که هزار سال شعر ما را در ستایش روح محدود کرده بود رها شده‌ایم.
 
 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها