شنبه ۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۲ - ۱۲:۳۷
«جنگ و صلح» بولگاکف به نمایشگاه کتاب می رسد

نمایشنامه‌ «جنگ و صلح» نوشته‌ میخاییل بولگاکف با ترجمه‌ عباس‌علی عزتی به نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران می رسد. این نمایشنامه‌ 120صفحه‌ای اقتباسی نمایشی از شاهکار تالستوی، نویسنده‌ بلندآوازه‌ روس است. بولگاکف به دلیل مشکل بودن این اقتباس، به اقتباس نمایشی لعنت فرستاد.-

عزتی به خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، گفت: بولگاکف علاقه‌ خاصی به اقتباس از شاهکارهای ادبی نویسندگان بزرگ داشت. دو نمايشنامه‎ اقتباسی «جنگ و صلح» و «دن کیشوت» که با ترجمه‌ من منتشر شده، نشان‌دهنده‎ رویکرد متفاوت بولگاکف در اقتباس ادبی است. 

اقتباسی که بولگاکف از «جنگ و صلح» کرده در مقايسه با اقتباسش از «دن کيشوت» بسيار وفادارانه و محتاطانه است، با اين حال «جنگ و صلح» بولگاکف در جای جای خود امضای او را دارد.

وی افزود: بولگاکف از وقايعی که تا سال 1812 در رمان «جنگ و صلح» تالستوی رخ می‌دهد و تقریبا حدود يک پنجم رمان است، چشم‌پوشی ‌کرده و نمايشنامه‎ خود را با وقايعی که همزمان با حمله‎ ناپلئون به روسيه در 1812 اتفاق می‌افتد، شروع ‌کرده. از اين‌جا به بعد بولگاکف ديالوگ‌ها را از ميان نقل و توصيف تالستوی بيرون ‌کشیده و بدون کوچکترين تغييری در اقتباس خود آورده است، رويدادهای غيرضروری را حذف ‌کرده و برای پر کردن خلأ ناشی از این حذف‌ها، شخصيت «خواننده» را به نمايشنامه‎ خود اضافه کرده تا در مواردی که لازم است از توصيف‌های تالستوی نيز بهره بگيرد.

این مترجم در ادامه با اشاره به اعتراف بولگاکف به مشکل بودن اقتباس از جنگ و صلح گفت: اقتباس اين اثر به اعتراف بولگاکف کار بسيار دشواری بوده است، او دهم آوريل 1933 در نامه‌ای به دوست نويسنده‌اش «يوگنی زامياتين» ‌نوشته: «خدای من! کلام تالستوی مرا به وحشت می‌اندازد! من اقتباس نمايشی «جنگ و صلح» را نوشتم. بدون لرز نمی‌توانم از جايی که تالستوی ايستاده، عبور کنم. از اين پس و برای هميشه لعنت بر اقتباس نمايشی.»

عزتی گفت: فکر اقتباس نمايشی از «جنگ و صلح» در سپتامبر 1921 به ذهن بولگاکف خطور کرد. او در يادداشت‌های روزانه‌اش نوشته: «کار اقتباس جنگ و صلح را در 24 سپتامبر 1921 شروع کردم... ولی بعد، افسوس آن را ترک کردم، تا اين‌که امروز، 22 دسامبر 1931 کار را از سر گرفتم.» کار طولانی روی «گارد سفيد» و «روزهای توربين‌ها» فکر بولگاکف را از «جنگ و صلح» دور کرد و بسياری از ايده‌های «جنگ و صلح» را در آثاری که در اين 10 سال نوشت، استفاده کرد. طبيعی است که بعد از گذشت اين مدت از جذابيت 10 سال پيش خبری نبود و ادامه‎ کار اقتباس در 22 دسامبر 1931 بيش‌تر پاسخ‌گويی به یک ندای درونی بود.

مترجم «دن‌کیشوت» دیگر اثر نمایشی بولگاکف در ادامه با اشاره به شیوه اقتباس این نویسنده از «رمان جنگ و صلح» گفت: بولگاکف در اقتباس نمايشی خود شخصيت پی‌ير، آندری، ناتاشا و خانواده‎ راستف، يعنی قهرمان‌هایی را که مستقيما با جنگ رابطه دارند، در مرکز اثر خود به حرکت درمی‌آورد و روايتی خطی منطبق با روند تاريخی را در پيش می‌گيرد. او نيز مانند تالستوی می‌کوشد به بيان تلاطم روحی و اضطراب قهرمان‌ها و ديالکتيک پيچيده‎ افکار و احساساتشان بپردازد و نمايش خود را با تکان‌های روحی قهرمان‌هايش و بيان انگيزه‌های پيچيده‎ رفتار آن‌ها آغاز می‌کند.

وی ادامه داد: در «جنگ و صلح» بولگاکف ابتدا شاهد تراژدی‌های شخصی و خانوادگی، مانند اختلاف پی‌ير با زنش و امتناع ناتاشا از ازدواج با آندری، هستيم و در وهله‎ بعد رويدادهای اصلی نمايشنامه، يعنی حمله‎ ناپلئون به روسيه، رشد ميهن‌پرستی در کشور، نبرد با رادين، حريق مسکو، شکست و عقب‌نشينی سپاه ناپلئون و پيروزی نظاميان روسی را مشاهده می‌کنيم.

عزتی درباره نکات مثبت این اقتباس گفت: بولگاکف موفق می‌شود پيوندی محکم ميان احساسات و روحيات قهرمانان و حرکت و پيشرفت رويدادهای تاريخی متضاد و پيچيده ايجاد کند. به اين صورت در «جنگ و صلح» بولگاکف، دو گروه کنش نمايشی یعنی وقايع تاريخی، افکار و احساسات و اعمال قهرمان‌ها، با هم درمی‌آميزند و در خدمت ايده‎ واحدی قرار می‌گيرند و وقايع تاريخی و احساسات قهرمان‌ها در جريان کشمکش نشان داده می‌شوند. به‌علاوه تکان‌های روحی قهرمان‌ها با نقطه‎ اوج مخصوص بازتاب داده می‌شود و در نتيجه سرشت نيک قهرمان يا حرکتش به سوی نيکی بدون توجه به وقايع تلخ و خشن جنگ نمايش داده می‌شود.

وی افزود: مهارت بولگاکف آن‌جا نمود پیدا می‌کند که هر صحنه‌ از اقتباس نمايشی او در عين اين‌که مفهوم خاص خود را دارد، در پيشرفت کنش نمايشی نيز سهيم است و بر شکل‌گيری شخصيت قهرمان‌ها تأثير می‌گذارد. صحنه‌های جنگ و صلح در اقتباس نمايشی بولگاکف به صورت پيچيده‌ای در هم می‌آميزند و او موفق می‌شود مفاهيم اصلی شاهکار عظيم تالستوی و عظمت انسان‌گرايی او را به نمایش بگذارد.

عزتی همچنین درباره ساختار نمایشنامه «جنگ و صلح» گفت: بولگاکف هم در ترکيب‌بندی ساختاری صحنه‌ها و هم در توصيف قهرمان‌ها، به تضادهای موازی متوسل می‌شود. در جريان اين تضادها احساسات ناپلئون و کوتوزف، هنگام نبرد بارادين، نشان داده می‌شود. عظمت ساختگی و آميخته با تکبر ناپلئون، وقتی که احساس می‌کند روند نبرد بارادين خلاف ميل و اراده‎ او پيش می‌رود، مثل بادکنکی که بادش به‌تدريج خالی ‌شود، فرو می‌ريزد. بولگاکف به کمک همين تضاد‌ها به ترسيم وقايع جنگ می‌پردازد و ماهيت ضدبشری آن را نشان می‌دهد. مرگ بيهوده‎ پتيا راستف، بيان هنرمندانه‎ نمایی از چهره‎ مخوف، بی‌رحم و ضد انسانی جنگ است.

عزتی در پایان گفت: نمایشنامه‌ «جنگ و صلح» بولگاکف زیر چاپ است و امیدوارم از سوی نشر افراز به روزهای پایانی نمایشگاه کتاب برسد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط