دوشنبه ۲۸ مهر ۱۳۹۹ - ۰۸:۳۶
«کازینسکی»؛ شخصیتی که او را بیشتر با بمب‌گذاری‌هایش می‌شناسند تا افکارش!

تکنولوژی از دید کازینسکی معضل اصلی دنیای امروز ماست و برای رهایی از مشکلات آن راه آسانی وجود ندارد. شخصیت کازینسکی را رسانه‌ها در لفافه‌ای از رمز و راز و ژورنالیسم زرد اما پنهان کرده‌اند و با گذشت بیش از دو دهه از انتشار مانیفست هنوز هم کازینسکی را بیشتر با بمب‌گذاری‌هایش می‌شناسند تا افکار وی.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، کتاب «بردگی تکنولوژیکی» نوشته‌های گردآوری شده تئودور جان کازینسکی به ترجمه شاهو صالح از سوی انتشارات روزنه در 372 صفحه و به قیمت 62500 تومان منتشر شده است.

در ابتدای کتاب با چهار مقدمه یکی از ناشر زبان اصلی، دیگری یادداشت نویسنده، سومی یادداشت مترجم فارسی و چهارمی یادداشت مقدماتی نویسنده مواجه هستیم.

در مقدمه مترجم ابتدا سعی شده است مبانی فلسفی دیدگاه نویسنده آورده شود: «شاید هنگامی که یونانیان باستان در تئاترهایشان «خدایی ماشین» را برای توضیح حل کردن خارق‌العاده و ناگهانی مشکلات وارد کار می‌کردند، نمی‌دانستند واژه ماشین بعدها اسم رمز دنیایی جدید می‌شود که بشر و طبیعت را به کلی از دنیای قدیم جدا می‌کند. انقلاب صنعتی نقطه گذار به دنیای جدیدی بود که «ساموئل باتلر» تا «کارل مارکس»، «جورج اورول»، «آلدوس هاکسلی» و بسیاری دیگر را حیران ساخت و هر کسی به نوعی به تفسیر و تحلیل پرداخت. اگر خط فکری ستیز با ابزارهای پیچیده و تلاش برای آشتی و همزیستی با طبیعت را مدنظر قرار دهیم، شاید بتوان گفت تدکازینسکی پیرو مسیری است که از «لائوتسه» و «کلبی» مسلکانی مانند «دیوجانس» شروع می‌شود و تا «هنری دیوید ثورو» و «ژاک الول» ادامه می‌یابد.»

در ادامه این مقدمه مترجم به زندگی پرماجرای نویسنده از بدو تولد تا پایان تحصیل و اشتغال در دانشگاه میشیگان و برکلی به عنوان استاد دانشگاه و در نهایت درگیر شدن عملیات ارسال بمب در قالب بسته‌های پستی در طول هیجده سال به استادان دانشگاه، فروشندگان کامپیوتر و افراد مرتبط با چوب بری اشاره کرده است که درنهایت سبب کشته شدن 3 نفر و زخمی شدن 23 نفر می‌شود و در نهایت سردرآوردن استاد قبلی دانشگاه برکلی در زندان فوق امنیتی سوپرمکس در ایالت کلرادو.


مترجم کتاب درباره مانیفست نویسنده می‌‌گوید: «تکنولوژی از دید کازینسکی معضل اصلی دنیای امروز ماست و برای رهایی از مشکلات آن راه آسانی وجود ندارد. در این مورد شاید پیشتر از او کسان دیگری نیز بسیار سخن گفته باشند و در این مورد از آن‌ها وام گرفته باشد، اما ویژگی خاصش تفکرانقلابی و جسارتی است که در راه حل نهایی مدنظرش برای این مشکل مطرح می‌کند. او انقلابی فراگیر پیش از فرارسیدن فاجعه را تنها راه نجات بشر و طبیعت در کره زمین می‌داند. شخصیت کازینسکی را رسانه‌ها در لفافه‌ای از رمز و راز و ژورنالیسم زرد اما پنهان کرده‌اند و با گذشت بیش از دو دهه از انتشار مانیفست هنوز هم کازینسکی را بیشتر با بمب‌گذاری‌هایش می‌شناسند تا افکار وی.»

نویسنده در یادداشت مقدماتی که بر این کتاب نوشته ابتدا با بیان نارضایتی خود از کتاب، نوشته‌های خود را در چهار بند اصلی تقسیم‌بندی می‌کند و می‌نویسد: «برای روشنگری، سعی دارم طی چهار بند اصلی، مسائل اساسی که در نوشته‌هایم قصد شرح دادنشان را دارم ذکر کنم:

1- پیشرفت تکنولوژیکی در حال بردن ما به سوی فاجعه‌ای اجتناب ناپذیر است. این فاجعه ممکن است فاجعه‌ای فیزیکی باشد(برای مثال فاجعه‌ای زیست محیطی)، یا ممکن است فاجعه‌ای در مورد «کرامت بشری» باشد (نزول نژاد بشر به وضعیتی پست و برده‌وار).

2- تنها فروپاشی تمدن مدرن تکنولوژیکی می‌تواند از وقوع فجایع پیشگیری کند.  واضح است که فروپاشی این تمدن خود فاجعه به دنبال خواهد آورد، اما هر چه سیستم تکنولوژیکی بیشتر گسترش یابد، فاجعه نهایی مخرب‌تر خواهد بود. یک فاجعه زودهنگام‌تر، از وقوع فاجعه‌ای بزرگتر در آینده جلوگیری خواهد کرد.

3- چپ سیاسی خط اول دفاع جامعه تکنولوژیکی در برابر انقلاب است.

4- آن چه مورد نیاز است یک جنبش انقلابی جدید است که به هدف نابودی جامعه تکنولوژیکی پایبند باشد، راهکارهایی برای دورنگهداشتن همه چپ‌گرایان داشته باشد و به همان گونه از ورود افراد روان پریش، تنبل، بی‌انگیزه، شارلاتان و فاقد توانایی کنترل خود در راستای اهداف انقلابی جلوگیری کند.»

در ادامه مطالب کتاب در یک مقدمه از دکتر دیوید اسکربینا (در حال حاضر مدرس دانشگاه میشیگان در دیربورن است و نخستین دوره درسی فلسفه تکنولوژی را در این دانشگاه برپا کرده و ادامه می‌دهد.) با عنوان «انقلابی دوران ما» و ده فصل با عناوین؛ جامعه صنعتی و آینده آن، ضمیمه‌ای بر مانیفست(مانیفست مد نظر در کتاب نوشته‌ای از نویسنده است که به موجب آن شناسایی و دستگیر می‌شود)، زیرکانه‌ترین فریب سیستم، انقلاب پیش‌رو، راه انقلاب، اخلاق و انقلاب، ضربه‌ را جایی بزنید که آسیب‌پذیر باشد، نامه‌ها، مصاحبه‌ای با تد، گفتار پسین آمده‌اند.

در همین مقدمه آمده است: «روز به روز ماشین‌ها بیشتر اطراف ما را احاطه می‌کنند و روز به روز ما بیشتر مطیع آنها می‌شویم... روزگاری خواهدآمد که ماشین‌ها برتری حقیقی بر جهان و ساکنانش یافته باشند... اندیشه ما این است که باید جنگی دائمی تا سرحد مرگ بر آنان تحمیل گردد. هر ماشین از هر نوع باید توسط گونه‌ای خیرخواه نابود گردد...»

به عنوان مثال در فصل دوم یعنی «ضمیمه‌ای بر مانیفست» بعد از توضیح اینکه بسیاری از روشنفکران حقایق پیشرفت تکنولوژی و پیامدهای آن را می‌دانند می‌نویسد: «اگر چیز جدیدی در روش من وجود دارد، این نکته است که من انقلاب را به عنوان یک گزینه عملی، جدی گرفته‌ام. بسیاری از محیط زیستی‌های رادیکال و آنارشیست‌های سبز از انقلاب حرف می‌زنند، اما تا جایی که من آگاهم هیچ یک از آنان نمودی از درک این که انقلاب‌های واقعی چگونه رخ می‌دهند و هدف انقلاب باید تکنولوژیکی و نه نژادپرستی، سکسیسم یا همجنسگراهراسی باشد نشان نداده‌اند. تعداد بسیار اندکی از متفکران برجسته انقلاب علیه سیستم تکنولوژیکی را پیشنهاد داده‌اند، برای مثال الول در کتاب «کالبدشکافی انقلاب» چنین کرده است.»   
 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها