چهارشنبه ۲۸ خرداد ۱۳۹۳ - ۱۶:۰۳
توهین نکنید آقای مترجم/ کتاب فلسفی، نقد فلسفی می‌خواهد

اين نوشتار، نقدي است بر پيشگفتار بلند مجید مددی مترجم کتاب «مارتین هایدگر» اثر پل استراترن. مترجم در اين پیشگفتار، شيوه‌ای توهين‌آمیز را در نقد رفتارها، کنش‌های سیاسی و فلسفه هایدگر پيش گرفته و ایرانیانی را که به تدریس و شرح آراي هایدگر پرداخته‌اند، ابله می‌خواند.

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) ـ محمد آسیابانی: سال گذشته (1392) ترجمه دیگری از کتاب «مارتین هایدگر» اثر پل استراترن توسط مجید مددی، مترجم پیشکسوت، با شمارگان هزار و 100 نسخه در 128 صفحه و به بهای 6 هزار تومان از سوی انتشارات مهرویستا روانه کتابفروشی‌ها شد. نخستین ترجمه از این کتاب، با قلم پویا ایمانی در سال 1389 منتشر شده بود. 

از انصاف نگذریم، ترجمه مجید مددی از این کتاب، بسیار بهتر و خواناتر از دیگر ترجمه آن است. در جریان‌های ترجمه در ایران، مددی را به عنوان نخستین مترجم آثار هایدگر به زبان فارسی نیز می‌شناسند. ترجمه مددی از کتاب «فلسفه چیست؟» هایدگر که در سال 1367 از سوی نشر تندر منتشر شد، نخستین کتاب ترجمه شده از هایدگر در ایران است. 

مددی در ترجمه‌های خود سعی بسیاری در شرح و تحلیل آرا و افکاری که در کتاب ارایه شده، به‌خرج می‌دهد و معمولا نیز مقدمه‌هایی حجیم بر کتاب‌ها می‌نویسد. این زحمات باعث شده که ترجمه‌های این استاد پیشکسوت، بسیار خوانا شوند و مخاطبان در فهم آن‌ها مشکلی نداشته باشند. 


با تمام این اوصاف، مددی در پیشگفتار خود بر ترجمه کتاب «مارتین هایدگر» اثر پل استراترن، به زعم خود به نقد هایدگر و البته سیداحمد فردید پرداخته است. مددی در این نقد از جاده نقد عالمانه خارج شده و با وجودی که به هیچ عنوان آرای فلسفی هایدگر را نقد نمی‌کند و از آرای این فیلسوف اثرگذار با صفت‌هایی چون «لاطائلات» و «چرندیات» نام می‌برد و ایرانیانی را که به شرح آثار هایدگر پرداخته‌اند، تقبیح می‌کند. از این رو صاحب این قلم سعی کرده است در حد بضاعت خود به نقد کوتاه پیشگفتار مددی بر ترجمه کتاب پل استراترن بپردازد:

مارتین هایدگر یکی از مشهورترین، اثرگذارترین و در عین حال جنجالی‌ترین فیلسوف قرن بیستم و به باور عده‌ای کل تاریخ اندیشه است. به‌طور خلاصه در منظومه فکری هایدگر چند مسئله قابل توجه است: دیدگاه‌های او درباره «وجود»، نقدهایش بر «متافیزیک رایج غربی»، پدیدارشناسی و دیدگاه‌هایش درباره تاریخ. «هستی و زمان» مهم‌ترین کتاب هایدگر است که در ایران نیز چند بار با ترجمه‌هایی از سیاوش جمادی، عبدالکریم رشیدیان و دیگران منتشر شد. 

عمده نقد مددی بر هایدگر، نقد تعامل او با مسئله نازیسم است و این مترجم به هیچ عنوان، هیچ کدام از وجوه دستگاه فلسفی هایدگر را نقد نمی‌کند. یعنی در مقدمه مترجم بر این کتاب، مخاطب به‌ هیچ عنوان با نقد هستی‌شناسی هایدگری، یا نقدِ نقد هایدگر بر متافیزیک غربی  یا نقد دیگر وجوه فلسفه هایدگر روبه‌رو نیست. با این وجود مترجم در صفحه 46 کتاب،  عنوان توهین‌آمیز «ترهات ابلهانه» را برای فلسفه هایدگر به کار می‌برد. 


بدون هیچ گونه پیش‌داوری، باید بیان کرد که دستگاه فلسفی هایدگر تاثیر بسیاری بر متفکران مهم قرن بیستم ــ یعنی چهره‌هایی چون میشل فوکو، هانس گئورگ گادامر، امانوئل لویناس، ژان‌ پل ساتر، هانا آرنت، هربرت مارکوزه، یان پاتوچکا (نویسنده کتاب سقراط: آگاهی از جهل) لئو اشتراوس، جانی واتیمو و دیگران گذاشته است و این اندیشمندان از فلسفه هایدگر بسیار تمجید کرده‌اند. 

البته تعدادی از شاگردان هایدگر ــ مانند هانا آرنت و بعدها لویناس ــ نیز نقدهایی بر اندیشه‌های این فیلسوف و به‌ویژه کنش سیاسی او نوشته‌اند. نقدهای دیگری نیز توسط اندیشمندانی چون کارل یاسپرس بر هایدگر نوشته شده است. 

مددی در صفحات 47 تا 55 کتاب، نقدهایی بر هایدگر را با عنوان «برخی اظهارنظرهای بزرگان اندیشه درباره هایدگر» درج می‌کند. اما برخی از منتقدانی که مددی به آن‌ها اشاره کرده است ــ یعنی کسانی چون ویکتور فاریا، راک‌مور، زافرانسکی و الزبیتا اتینگر ــ در ایران شهرتی ندارند و اصولا در جهان اندیشه نیز جایگاهی نداشته‌اند. 

از چهره‌های مشهوری که مددی گوشه‌هایی از نقد آن‌ها را درج کرده می‌توان به بندتو کروچه، تئودور آدورنو، هانا آرنت، فردریک کاپلستون و کارل یاسپرس اشاره کرد. اما این نکته درج‌نشده در نقد مترجم را هم باید بدانیم که از این میان آرنت، بعدها حجم عمده‌ای از انتقادات خود را پس گرفت و یاسپرس نیز هایدگر را در جریان اخراج خود از دانشگاه مقصر ندانست. 

دیگر منتقدان نیز همگی از زمره نئومارکسیست‌ها هستند، که دلیل نقد (و بعضا فحاشی) آن‌ها به رفتار سیاسی هایدگر، نقد این فیلسوف بر مارکسیسم و نفرتش از کمونیست‌ها بوده است. اعتقاد به خدا و موجود برتر نیز یکی دیگر از دلایلی است که نئومارکسیست‌ها را (که اعتقادی به این مقوله ندارند) به نقد هایدگر واداشته است. 

با این اوصاف مددی که تنها نقدهای منتقدان (و آن‌هم اشکالات بر رفتار سیاسی) بر هایدگر را آورده، بی هیچ اشاره‌ای به بزرگانی که تمجیدهای بسیار از فلسفه هایدگر کرده‌اند، در صفحه 46 می‌نویسد: «حال باید دید چرا کسی را که تا این حد در غرب که از آن‌جا برخاسته، به تمسخر گرفته‌اند، در این‌جا مورد ستایش قرار می‌دهند؟... این ترهات ابلهانه [منظور فلسفه هایدگر است] را باید به تیغ نقد و نفی کشید و در زباله‌دان فرو افکند.»

مددی این شیوه بیان خود را در نقد «سیداحمد فردید» ــ نخستین کسی که در ایران به فلسفه هایدگر اشاره کرد ــ و یکی از شاگردانش به نام سید موسی دیباج نیز به‌کار می‌برد. مددی با توهین به هایدگر و بدون آن‌ که به نقد دستگاه فلسفی او بپردازد، کسانی را نیز که در ایران به تدریس و شرح آرا و افکار هایدگر مشغول‌اند، مورد تمسخر قرار داده و آن‌ها را به نخواندن فلسفه متهم می‌کند. به عنوان مثال او در صفحه 39 کتاب می‌نویسد که «آیا مترجمان فلسفی خود اصولا چیزی به نام فلسفه را خوانده‌اند؟». مددی همچنین در کل پیشگفتار خود در مقابل تركيب «اهالی فلسفه» در ایران علامت تعجب (!) می‌گذارد.

نوع رفتار او در آوردن بخش‌هایی از کتاب «آرا و عقاید سیداحمد فردید: مفردات فردیدی» نوشته موسي ديباج بسیار بیشتر عیان می‌شود. دیباج در این کتاب به شرح و تفسیر مفاهیمی پرداخته است که فردید در سر کلاس‌هایش از فلسفه هایدگر و دیدگاه‌های فلسفی خود بیان می‌کرد. با توجه به این نکته که ممکن است بسیاری از مخاطبان این کتاب، با اثر دیباج و همچنین با تفکرات فردید آشنایی چندانی نداشته باشند، مددی بدون آن‌ که به مقدمات آشنایی با تفکر فردید اشاره کند یا پیش‌زمینه‌ای از شخصیت فردید به مخاطب بدهد، تنها بخش‌هایی از کتاب «مفردات فردیدی» را که بدون آن مقدمه، برای مخاطب ناآشنا گنگ است، در پیشگفتار خود نقل کرده و در ادامه به تمسخر آن نشسته است. (صص 42 و 43) همچنین در همین قسمت مترجم در مقابل عنوان «استاد فلسفه» برای سید موسی دیباج، علامت تعجب (!) می‌گذارد.

تعامل و همکاری هایدگر با نازی‌ها و اعتقاد نخستینش به هیتلر ــ هرچند که برخی سعی دارند فلسفه او را در راستای حمایت از نازیسم تفسیر کنند ــ درصد بسیار کمی از منظومه فکری هایدگر را تشکیل می‌دهد. البته نقل قولی از ریچارد رورتی آمده که در صفحه 38 این کتاب نیز درج شده است. اين نقل قول نسبت هایدگر با نازی‌ها را از اهمیت می‌اندازد. رورتی نوشته است که: «هایدگر نه با هيتلر و نازي‌ها، چنان‌كه در واقع بودند، بلكه با تصويرهاي خيالي كه خود از آن‌ها ساخته بود، سروكار داشت.» اما مددي با بزرگنمايي همكاري هايدگر با نازي‌ها از بار نقد فلسفه هايدگر شانه خالي مي‌كند.

این مقدمه اشکالات تایپی بسیاری هم دارد که باید برای چاپ دوم آن رفع شود. برخی از این اشکالات به این شرح است:
در صفحه 42 و 46، عنوان کتاب «مفردات فردیدی» اثر موسی دیباج، به صورت «مفردات فرویدی» درج شده است. جالب است که در کتابشناسی پیشگفتار در صفحه 59 کتاب، در معرفی همین اثر (مفردات فردیدی) عنوان فرعی کتاب این گونه نوشته شده است:‌ «آرا و عقاید سیداحمد فروید».

مددی دارای مدرک دکترای فلسفه سیاسی از دانشگاه منچستر انگلستان است. با ترجمه او پیشتر کتاب‌هایی چون: «مارکسیسم و اخلاق» یوجین کامنکا، «از خود بیگانگی انسان مدرن» فریتس پاپنهایم، «فلسفه هنر از دیدگاه مارکس» میخائیل لیف شیتز و «اخلاق و پیشرفت: ارزش‌های نوین در جهان انقلابی» هوارد سلزام منتشر شده است. آثار و زحمات و تخصصهاي او انكارپذير نيستند. اما بايد دانست که نقد در فلسفه شرایط و ویژگی‌هایی دارد و اصولا خود یک جریان فلسفی است و نمی‌توان هرچیزی را با عنوان نقد به مخاطب ارائه کرد. بیشتر فیلسوفان اثرگذار نيز با نقد فلسفه‌های پیش از خود، طرحی نو درانداخته‌اند. اگر نقد را از فلسفه بگیریم، تقریبا چیزی از آن باقی نمی‌ماند. بر این اساس قطعا فیلسوفی چون هایدگر و منظومه فکری او نيز خالی از نقد نیست. نقد انديشه، خدمت به انديشه است. در مقابل، توهین و تمسخر یک اندیشه هیچ سودی برای انديشه ندارد و تنها شخصیت گوینده آن را زیر سوال خواهد برد.

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • Hossein ۱۹:۰۰ - ۱۳۹۷/۱۰/۰۱
    کتاب رودیگر زفرانسکی ، بنام " استادی از المان" یک کار ارزشمند است بابک احمدی و سیاوش حمادی و رشیدیان کوشش های ارزنده ای کرده اند مشکل ترحمه هایدگر این است که اغلب مترحم ها از منابع انگلیسی زبان ترجمه می کنند . ناشر و بازماندگان هایدگر از انتشار بدون اجازه آپار او در ایران نالان هستند . پس از انتشار کتاب سیاه هایدگر را در آلمان و کشور های آلمانی زبان با احتیاط به سراغش می روند . خانمها به ترجمه هایدگر پرداخته اند یا نه؟ New Feature: You can now embed Open Library books on your website! Learn More Edit Last edited by George 24. August 2011 | History segalesh´, translation of " Was Heisst Denken" in persian language bei Dr.Hossein Faraji 1 editions By Martin Heidegger Andishesh: Was heißt Denken. In persischer Sprache (Persisch) Paperback – 15. November 2007 by Martin Heidegger (Autor), Hossein Faraji (Über_setzer)

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها