نگاهي به كتاب «سيري در عوالم هستي از مسير قرآن، عرفان و برهان»
مرز ميان تفكر فلاسفه الهي و ماترياليستي
چاپ نخست كتاب «سيري در عوالم هستي از مسير قرآن، عرفان و برهان» تاليف محسن رضواني از سوي انتشارات ميثم تمار منتشر و روانه بازار نشر شد.\
بر اساس مطالب كتاب، خداوند سبحان عوالم مختلفي را آفريده است. جهان مادي كه در آن به سر ميبريم و با حواس پنجگانه آن را درك ميكنيم، تنها نمونه كوچكي از عوالم برتر وجود است و بالطبع حوادث و وقايعي هم كه در اين جهان به وقوع ميپيوندند، همچنين موجودات و اشياء ـاعم از حيوان و جماد و نباتـ همگي نمونههايي از حقايق برتر عوالم ديگر هستياند. اين بحث مهم، بيارتباط با فرموده خداوند هستي نيست كه ميفرمايد: «و ان من شيء الا عندنا خزائنه و ما تنزله الا بقدر معلوم؛ هيچ چيز نيست، مگر آن كه گنجينههاي آن نزد ماست، و ما آن را جز به اندازهاي معين فرو نميفرستيم(حجر، آيه 21)».
فلاسفه اسلامي معتقدند: «در جهان برتر از ماده، جهان ديگري است به نام عالم «مثال و برزخ» كه صورتهاي كليه موجودات در آن قرار دارد و كليه وقايع ـاعم از گذشته و حال و آيندهـ همچون حلقه فيلم، يكجا در آن جهان بزرگتر از جهان ماده، وجود دارد. به هر حال، انسان از عالم بالا آمده و بايد به همان جهان برتر بازگشت كند. هرچه از عالم ماده بالاتر ميرويم، محدوديتها از بين رفته و عوالم وسيعتر و عظيمتر ميشود. به عنوان مثال، در عالم خواب، بسيار اتفاق ميافتد كه در دقايقي اندك، حوادثي را طي ميكنيم كه به گذشت ساعتها بلكه سالها نياز دارد. اين به دليل آن است كه زمان از محدوديتهاي عالم ماده است و اين ميتواند نمونهاي از سير انسان در عوالم ديگر باشد كه بينياز از زمان و مكان است. البته در طي عوالم، هرعالم مقدمه عالم بعد ـكه كاملتر از عالم قبل استـ ميباشد و هدف از خلقت عوالم، مخلوق اشرف، يعني اصل و حقيقت هستي است.»
فيلسوفان اسلامي با تحليل عوالم هستي، به شيوههاي مختلف اثبات كردهاند كه وراي عالم محسوسات، عوالم و ساحتهاي ديگري نيز وجود دارد و بلكه اين عالم ماده را مرتبه پايين و ناچيز هستي برشمردهاند. و اينجا مرز ميان تفكر فلاسفه الهي و اسلامي با فلاسفه ماترياليست مشخص ميشود. اختلاف بين فلاسفه اسلامي نيز در تبيين عوالم متوسط است كه برخي همچون فارابي و ابنسينا با ارائه ادله و با توجه به مباني فلسفه خود، عالم برزخ را نفي ميكنند و برخي همچون شيخ اشراق و ملاصدرا وجود چنين عالمي را لازم و قطعي دانستهاند. در اين راستا، بيشتر فلاسفه از آيات قرآن كريم در اثبات نظر خود بهره بردهاند و غالب نظرات آنها درباره عوالم هستي مبناي قرآني و روايي دارد. فيالجمله قرآن كريم، خداوند را كانون هستي دانسته و مراتب هستي را با توصيف صفات و اسماء، در مرتبه ظهور عالم كثرت بيان فرموده تا انسانها به فكر رسيدن به عالم لقاء و استقرار و خلود دائم در منزلگاه وصال باشند.
شكي نيست آگاهي انسان به اين كه از كدام عالم آمده، در كدام عالم قرار دارد و چه مراحل ديگري را در طي عوالم هستي خواهد داشت، «جهانبيني» درستي را در افق فهم او ايجاد كرده، نتيجتا هم و غم آدمي، مصروف درك و ايصال به بهترين و بالاترين عوالم پيشرو جهت بهرهبرداري و سعادت بالاتر و برتر خواهد شد.
به عقيده نويسنده، آنچه باعث ميشود انسان «دنيا زده» شود و گوهر پاك وجودش را به پستترين جهات بيالايد و از بهترين لذات معنوي پايدار محروم بماند و بالاخره شقاوت جاويد را نصيب خود كند، تنها در جهل او از فضائل عوالم بعد از دنيا و محدود پنداشتن حيات وجودي خود در دنياي محدود و فاني است. انسان گمراه تعلق وجودي اصيل خود را نميداند، سرّ آفرينش را نميشناسد. پيامبران الهي آمدند تا راهنماي بشر در مسير رسيدن به عالم پس از مرگ باشند و او را در حركت به سوي عوالم ديگر و وصول به عالم واقع و ربط با عالم كلي ياري كنند. انسان مسافر بايد مقاصد بعدي خود را خوب شناسايي كند تا توشه لازم را در رسيدن به آنها بردارد.
انسان اگر دانست مقصدش كجاست، حركتش را جهتمند و مطابق با مقصد تنظيم كرده، از انحرافات پرهيز خواهد كرد و از قافله سعادت بشري عقب نخواهد ماند و تشنهكام از اين عالم رحلت نميكند؛ بنابراين ضرورت، فهم و معرفت به جايگاههاي مختلف انسان در مسير تكاملي خويش، از اهميتي فوقالعاده برخوردار است.
اميرالمومنين(ع) در خطبه 155 نهجالبلاغه ميفرمايد: «رحمالله امرا علم من اين و في اين و الي اين؛ خداوند رحمت كند كسي را كه بداند از كجا آمده، و الان در كجاست و به كجا خواهد رفت.»
در اين پژوهش، عوالم مختلف هستي و خصوصيتها و گستره هريك از اين عوالم و اين كه آشنايي با آنها، جهانبيني كلي ما را ارتقاء خواهد داد، تشريح ميشود. آيات شريفه قرآن كريم كه دلالت بر وجود يا ويژگيهاي عوالم برتر هستي است جستوجو و شرح داده شده، در كنار آن، نظرات فلاسفه اسلامي ـكه غالبا با شمي قرآني، موضوع عوالم هستي را تبيين كردهاندـ آورده ميشود. ضمن آن كه نويسنده كتاب حاضر بر آن است تا جايگاه انسان در عوالم هستي مشخص شود تا بدانيم چرا قرآن كريم و فلاسفه اسلامي (به تاسي از قرآن و روايات متواتر) درصدد دل بستن انسان و تلاش او در رسيدن به عوالم بالاتر هستند. همچنين مراتب اعلي و اسفل هستي مورد نظر است تا با شناخت آنها، تعلق حقيقي انسان در عالم هستي مشخص و هويدا شود. در عين حال ميدانيم كه حكمت و فلسفه، همواره در محور «وجود» و «هستي» بحث كرده و تحقيق درباره عوالم هستي، بابي است گشوده و اصلي است تنيده در تار و پود فلسفه و حكمت، و موضوعي است پسنديده در نظر اهل دل و ديانت.
اهداف اين كتاب مشتمل بر موارد ذيل است:
1ـ عوالم هستي در قرآن كريم و نظرات فلاسفه اسلامي در اينباره، و البته بازشناسي نقاط مهم آثار فلاسفه اسلامي، مانند موضوع عوالم و لايههاي مختلف وجود.
2ـ مقايسه و تطبيق نظرات فلاسفه اسلامي با آيات شريفه قرآن؛ چرا كه تطابق نظرات فلاسفه با منبع سرشار علوم در تمامي اعصار ـيعني قرآن كريم و روايات معصومين عليهمالسلامـ ميتواند نقطه اتكاء و قطعيت نظرات فلاسفه اسلامي باشد.
3ـ ارزيابي اثربخشي آشنايي با هريك از عوالم هستي.
4ـ ارائه نگرشي درست به انسان در زندگي مادي
5ـ پاسخ به سوالات اساسي انسان، همچون: از كجا آمدهام، براي چه آمدهام و به كجا ميروم؟
كتاب حاضر در سه بخش سامان يافته است. عوالم هستي از نظر قرآن كريم، فلاسفه اسلامي و عوالم هستي و عوالم هستي در روايات، عناوين سهگانه بخشهاي اين اثرند.
در انتهاي اين كتاب، علاوه بر نتيجهگيري بر كل مباحث مطروحه، فهرستي از منابع فارسي، عربي و انگليسي نيز درج شده است.
چاپ نخست كتاب «سيري در عوالم هستي از مسير قرآن، عرفان و برهان» در شمارگان 1200 نسخه، 678 صفحه و بهاي 120000 ريال راهي بازار نشر شد.
نظر شما