سرویس هنر خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)؛ برنامه «کتاب فرهنگ» سه شنبه ها با نگاهی تازه به ادبیات فارسی، طنز را به ابزاری برای تفکر، تأمل و انتقال پیامهای عمیق انسانی تبدیل کرده است. در گفتوگو با فاطمه ترسا تهیهکننده این برنامه، از سازوکار طنز در رسانه، شیوه تعامل با مخاطبان، و مسیر جدید «کتاب فرهنگ» گفتوگو کردهایم.
ایده اصلی برنامه «کتاب فرهنگ» در سهشنبهها از کجا شکل گرفت؟
ایده این برنامه بر پایهی طنز آغاز شد، اما نه طنز صرفاً برای خنداندن، بلکه طنزی که در بطن خود اندیشه و تأمل دارد. هدف ما در گروه تاریخ و اندیشه رادیو فرهنگ این بود که کتاب فرهنگ از یک برنامهی کلاسیک ادبی فراتر رود و فضایی تعاملی میان مخاطب و ادبیات ایجاد کند. یعنی مخاطب تنها شنونده نیست؛ درگیر خلاقیت میشود، نظر میدهد، شعر میفرستد و بخشی از روند برنامه است. به همین خاطر سهشنبهها حالا رنگ و بویی متفاوت دارند، چون مخاطب با خنده و اندیشه همزمان درگیر میشود.
ویژگی ساختار سهشنبههای کتاب فرهنگ چیست؟
ساختار برنامه بهصورت طنز طراحی شده و از لحظهی نخست بر پایه مشارکت مخاطب میچرخد. مجری کارشناس ما، مهدی فرجاللهی، که خود شاعر و طنزپرداز است، در ابتدای برنامه یک مصرع از شاعران بزرگ ایران را میخواند و از شنوندگان دعوت میکند مصرع دوم را با ذوق خود بسرایند و برای ما بفرستند. آنچه اهمیت دارد صرفاً درستنویسی یا وزن شعری نیست، بلکه خلق لحظه مواجهه با شعر و خلاقیت است. ما میخواهیم شعر و طنز در زندگی روزمره مردم جریان پیدا کند، نه فقط در کتابخانهها بماند.
ترکیب همکاران و عوامل این برنامه چگونه انتخاب شده است؟
هدف ما داشتن فضایی زنده و متنوع بود. برای همین، گویندگی را به فاطمه حقیقتناصری سپردیم که با صدای گرمش ارتباط خوبی با مخاطب برقرار میکند. هماهنگی بر عهدهی مژگان پارساحسینی است و در بخشهای نمایشی و طنز، ارسلان جولایی اجرا و بازی داردکه چند تیپ را صداپیشگی می کند. حضور او باعث شده بخشهای نمایشی، جنبهی آموزشی و تفریحی توأمان پیدا کند. از سوی دیگر، منصوره کردی، مدیر گروه تاریخ و اندیشه، نقش مهمی در هدایت فکری و محتوا دارد. او در تمام جلسات سوژهیابی حضور دارد، ایده میدهد و به گروه کمک میکند برنامه از مسیر فرهنگی خود خارج نشود.
مهمترین محور محتوایی برنامه چیست؟
ما در پاییز وارد فصل تازه پخش شدهایم نگاه ما به طنز، اخلاقمحورتر و پژوهشیتر شده است. برنامه با بخشهای تازهای مانند «جرآید» (مرور اخبار طنز در مطبوعات)، «میکروفون داغ» (مصاحبه با طنزپردازان جوان و معرفی آثار آنان)، «انجمن شاعران زنده» و گاستاد تضمین گلخوار» ادامه پیدا میکند. در بخش گفتوگو نیز از حضور اکبر کتابدار، طنزنویس و پژوهشگر این حوزه بهره میبریم. ایشان در هر قسمت یکی از جنبههای طنز ایرانی را بررسی میکند؛ برای مثال در یکی از برنامهها دربارهی ظرافت طنز سعدی در گلستان سخن گفت.
شما از «جرآید» و «میکروفون داغ» گفتید؛ این بخشها چه هدفی را دنبال میکنند؟
نگاه برنامه فراتر از اجرای صرف یک برنامه رادیویی است؛ ما میخواهیم جریان طنز را در ذهن مخاطب زنده نگه داریم. در بخش «جرآید»، تازهترین یادداشتها، جشنوارهها و اخبار طنز کشور مرور میشود تا پل ارتباطی میان اهل قلم و شنوندگان ایجاد شود. بخش «میکروفون داغ» نیز تریبونی است برای معرفی چهرههای تازه و بهویژه بانوان طنزپرداز که حضورشان در این عرصه رو به افزایش است. این بخش در واقع مدرسه کوچکی از تجربهکاری طنز است که تلاش میکند چهرههای دیدهنشده را به جامعه ادبی معرفی کند.
بخشهای ادبی مانند «کتابخانه فرهنگ» چگونه طراحی شدهاند؟
«کتابخانه فرهنگ» از محبوبترین بخشهای برنامه است. در این قسمت، شعر و طنز در قالب یک مسابقه خلاقانه ترکیب میشود. ما مصرعی از شاعران مطرح ارائه میدهیم و از مخاطبان میخواهیم مصرع دوم را خودشان بسرایند. مصرع برگزیده از نظر ادبی و طنز بررسی شده و در برنامه خوانده میشود. اما نکته اینجاست که ما خود را محدود به انتخاب یک برنده نمیکنیم؛ هر مصرعی که رگهای از خلاقیت داشته باشد شنیده و پخش میشود. به باور من، این همان چیزی است که طنز را از حالت نخبگانی خارج میکند و به جریان عمومی تبدیل میسازد.
کمی از دو بخش نمایشی، یعنی «انجمن شاعران زنده» و «استاد تضمین گلخوار» بگویید.
این دو بخش کاملاً متفاوت و در عین حال مکمل هستند. در «انجمن شاعران زنده» هر شاعران برجسته تاریخ ادبیات فارسی بهصورت نمایشی با اجرای ارسلان جولایی به برنامه «دعوت» میشوند و دربارهی مسائل امروزی بهصورت طنزآمیز با اشعار و سخنان خود صحبت می کنند و نوعی گفتوگو بین زمانها شکل میگیرد که جنبه آموزشی و تلنگر دارد. در «استاد تضمین گلخوار» نیز جولایی در نقش استادی با زبانی نمایشی به تفسیر یک مصرع طنز میپردازد و در پایان خود آن را بهنوعی تکمیل میکند. این بخشها به برنامه وجهی تئاتری و آموزشی توأمان بخشیدهاند.
به نظر شما چرا طنز برای شنوندگان اهمیت دارد؟
چون طنز فقط خنده نیست؛ نوری است که تاریکی را میبیند، نه آنکه از آن بگریزد. طنز واقعی محصول تلخیهاست، اما خودش تلخی نمیآورد. با یک جمله ساده یا شعر کوتاه، میتواند حقیقتی را روشن کند که شاید جدیترین سیاستها نتوانند بیان کنند. در کتاب فرهنگ تلاش میکنیم از قدرت طنز برای آموزش و فرهنگسازی استفاده کنیم. مردم از ما شنیدهاند که میشود با خنده، درد را گفت و با شوخی، تفکر را برانگیخت.
برنامه چه بازخوردی از مخاطبان گرفته است؟
خوشبختانه استقبال زیادی داشتهایم. شنوندگان در تماسها و پیامکها میگویند که برنامه حالشان را خوب میکند و در عین حال باعث میشود نگاهشان به ادبیات عمیقتر شود. خیلی از شرکتکنندگان در مسابقهها میگویند همان لحظه سرودن شعر طنز برایشان آرامشبخش و خلاقانه است. این بازخوردها برای ما نشانه موفقیت است. به نظر من مخاطبان، ادامهدهندگان راه ما هستند؛ کسانی که قدم بعدی هر فصل را معنا میدهند.
و در پایان، اگر بخواهید فلسفهی برنامه را در یک جمله خلاصه کنید؟
طنز سازوکاری برای انتقال حقیقت است، نه پوشاندن آن. ما در کتاب فرهنگ سعی میکنیم یادآوری کنیم که لبخند، وقتی از دل درد و دانایی میآید، میتواند سازندهترین زبان گفتوگو باشد.
برنامهی «کتاب فرهنگ» با محو یا طنز سهشنبهها ساعت ۲۰ از گروه تاریخ و اندیشه رادیو فرهنگ بر روی موجهای FM ۱۰۶ مگاهرتز و AM ۵۸۵ کیلوهرتز پخش میشود؛ این برنامه روایتی از طنز ایرانی در مسیر خرد و فرهنگ است.
نظر شما