به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، معصومه امیرزاده در برنامه میز داستان تلویزیون اینترنتی کتاب با اشاره به زنانهنویسی در ادبیات داستانی، بیان کرد: زنانهنویسی و جهان زنانه در واقع زبان بازنمایی دارد و در چند لایه قابل بررسی است، یکی در ساحت واژگان است و اگر بسامد واژهای در اثری بیشتر باشد ما آن را به جهان زنانه یا زبان زنانه اتصال میدهیم و بخش دیگر واژگان عاطفی متصل به زنان است.
این نویسنده درباره تأثیر جنسیت بر زبان، عنوان کرد: زبان در ذات خود جنسیت ندارد اما زمانی که اجتماعی میشود، مؤلفه جنسیت روی آن تأثیر میگذارد. مسئله ما در اینجا صرفاً زبان نیست، مسئله ما جهان زنانه و نوع نگاهی است که یک زن در مواجهه با مسائل دارد و آن را به سمت انتخاب واژگانی سوق میدهد که از زاویهدید پژوهشگر مخفی نمیماند. زن به دلیل حُجب ذاتی که دارد از کلمات ناپسندکمتر استفاده میکند و مرد به دلیل مواجهه اجتماعی بیشتری که دارد اساساً بار کلامی خشونت او بیشتر است.
امیرزاده در ادامه گفت: پژوهشگران با بررسی کتاب «سووشون» از سیمین دانشور به این نتیجه رسیدند که تنها ۱۱ کلمه ناپسند در این اثر به کار برده شده است که گوینده آن مردان هستند. سیمین دانشور واقف به جهان زنانه است و زمانی که میخواهد گونه زبانی شخصیت را طراحی کند، متناسب با کلیشههای جنسیتی یا ابداعات فردی این کلمات ناپسند را در دهان مردان قرار میدهد. همچنین دانشور زمانی که بخواهد این دُشواژهها را در دهان زنان بگذارد، نگاهش به مؤلفههایی غیر از زن بودن مانند تحصیلات و پیشینه اجتماعی او است.
این نویسنده تصریح کرد: مرد از موضع اطلاع و خبر درباره قدرت و زن از موضع جلب حمایت و همکاری صحبت میکند. یک زن همواره تلاش میکند در عین حال که جهان را کنترل میکند ولی پنهان باشد که این حالت مراقبت گونه زن را نشان میدهد.
وی افزود: اگر بخواهیم نگاه علمی به آن داشته باشیم به این گفته یونگ میرسیم که شخصیت انسان متشکل از آنیما و آنیموس است و هر مردی در درون خود یک زن و هر زنی در درون خود یک مرد دارد. منظور از مرد و زن بودن در واقع ویژگیهایی است که به صورت عمومی به زنان اتصال دارد. حسین پاینده همیشه درکلاسهای نظریهپردازی خود این نکته را یادآور میشود که خواندن آثار زنان به مردان کمک میکند که با جهان زنانه آشنا شوند تا بتوانند بر انسجام و مفاهمه اجتماعی تأثیر مثبتی بگذارند.
امیرزاده در پایان بیان کرد: رسانه در تلاش است که انگارههای جنسیتی را محو کند و از بین ببرد به همین دلیل ممکن است زنهایی را داشته باشیم که از دُشواژه یا مردهایی را داشته باشیم که از عباراتی با بار عاطفی بیشتری استفاده میکنند.
نظر شما