نوشتاری به مناسبت برگزاری همایش پروین اعتصامی؛
تأثیرپذیری پروین از اندیشههای انتقادی پدر با تکیه بر کتاب «تربیت نسوان»
تأثیرپذیری پروین از پدر و آموزشهای او عاملی مهم برای اتخاذ چنین موضع متعادل و برابرخواه است.
از کانونیترین افکار انتقادی و تجددخواهانه پروین مسئله آموزش زنان و نقد فرهنگ جنسیتزده مردسالار و تعریف آنها از الگوی زن نیکو است. نکته مهم درباره افکار انتقادی پروین این است که او خواهان جایگاه برابر زن و مرد به دور از برساختههای جنسیتی است.
تأثیرپذیری پروین از پدر و آموزشهای او عاملی مهم برای اتخاذ چنین موضع متعادل و برابرخواه است.
اینکه پروین متأثر از اندیشههای پدر و تربیت روشنفکرانهاش بود، گزاره صادقی است. در واقع پدر پروین، یوسف اعتصام الملک (وفات 1316ش) از پیشگامان و آینهدارانِ تبیین جایگاه برابر زن و مرد است به طوری که، ترجمه آزاد او از کتاب تحریرالمرأه اثر قاسم امین مصری با عنوان تربیت نسوان (1318ه.ق) و با موضوع محوری آموزش وظایف اجتماعی دختران از چند جهت حائز اهمیت است، نخست اینکه یکی از کتب درسی در دوره مشروطه است ... از دیگر سو این کتاب را میتوان تنها منبع موجود در زمانه پیشامشروطه دانست که مسئله نابرابری اجتماعی درخصوص زنان دوره قاجار در آن دیده نمیشود... تنها کتاب آموزشی دوره مشروطه است که قائل به حقوق اجتماعی برابر دو جنس مذکر و مؤنث است.
از آنجا که ترجمه این کتاب نشاندهنده توجه ویژه پدر پروین به مسئله آموزش زنان و حقوق اجتماعی آنهاست؛ نگارنده، با این فرض که پروین کتاب تربیت نسوان را خوانده است؛ بر آن است تا به اختصار تأثیرپذیری او از اندیشههای پدر را با تکیه بر کتاب مذکور نشان دهد.
عقبه فرهنگی نقض حقوق زنان به ابتدای خلقت و اسطورۀ آفرینش برمیگردد. چنانکه، در عهد عتیق حوا از دنده آدم آفریده شد. بر مبنای این اسطوره مردان آفریدهای کامل و زنان در مرتبه نقص وجودی قرار گرفتند و با تکیه بر موضوع هبوط انسان نیز از زنان تصویری شیطانی ترسیم شد. نویسنده تربیت نسوان میان زن و مرد تفاوتی قائل نیست و میگوید: «زن انسانی است ماننده مرد، او را با مرد در تمام شرایطی که ماده انسانیت آن را طالب و مقتضی است، اختلافی نیست». وی درباره موضوع آفرینش نیز معتقد است که زن و مرد یک پیکره واحد هستند و در تعبیر خود میگوید: «در کتب مقدسه آمده که خدای تعالی حوا را ز ضلع حضرت آدم آفرید؛ در این سخن رمزی لطیف مندرج است و این معنی را اشعار همیکند که مرد و زن هیکل تام الاعضایی را تشکیل همیدهند که وجود آن به اتحاد ایشان منوط است». پروین نیز در قطعه «فرشتۀ انس» چنان که از عنوانش نیز برمیآید؛ سعی دارد با استعاره «زن فرشته است» تصویر سنتی «زن شیطان است» را بزداید وی در این باره میگوید: « فرشته بود، زن آن ساعتی که چهره نمود/ فرشته بین، که بر او طعنه میزند شیطان».
افزون براین، او معتقد است که مرتبه زن و مرد را از نظر کمال برابر است: «به هیچ مبحث و دیباچهای، قضا ننوشت/ برای مرد، کمال و برای زن، نقصان/ زن از نخست بود رکن خانه هستی/ که ساخت خانه بی پایبست و بی بنیان؟»
نویسنده تربیت نسوان، فضل و برتری را رهین دانش میداند و میگوید: «فضل و دانش یگانه وسیلهای است که انسان را از حضیض مذلت به اوج رفعت میکشد». وی برتری
زنان غرب و کسب درجه شرافت و اعتبار از جانب آنان را در این میداند که در اول صف تربیت و علوم جای دارند. همچنین با انتقاد از اختصاص داشتن آموختن علم برای مرد و محرومیت زن از آن میگوید: «در سرشت مرد نهادهاند که به اکتساب علوم اشتغال کند؛ همچنان زن را نیز همین موهبت ارزانی داشتهاند... در این خصوص فرق زن و مرد چیست؟» در پیوند با این نظرگاه، پروین نیز با برابر دانستن زن و مرد، تنها عامل فضل و برتری را «دانش» میداند و درباره آن میگوید: «پستی نسوان ایران، جمله از بیدانشی است/ مرد یا زن، برتری و رتبت از دانستن است» و در جایی دیگر چنین اشاره میکند: «چه زن چه مرد کسی شد بزرگ و کامروا/ که داشت میوهای از باغ علم در دامان»
از این رهیافت، او به انتقاد از گفتمان برآمده از سنّت میپردازد که در آن آموزش و تربیت زنان موضوعیتی نداشت. لذا قرار گرفتن زنان در جایگاهی دونپایه را معلول محرومیت آنان از کسب دانش میداند:
نور دانش را ز چشم زن نهان میداشتند/ این ندانستن، ز پستی و گرانجانی نبود
میوههای دکه دانش فراوان بود، لیک/ بهر زن هرگز نسیبی زین فراوانی نبود
بنابراین او با اشاره به برتری زنان غرب و شهرت آن به اولویت داشتن کسب علم در نظر آنان اشاره میکند و در نقد فرهنگ خودی میگوید: «زن ز تحصیل هنر شد شهره در هر کشوری/ بر نکرد از ما کسی زین خواب بیدردی سری»
نویسنده تربیت نسوان در انتقاد از معطوف شدن ذهن زنان به زیباییهای ظاهری و دوری از کسب علم میگوید: «گمان میکنند زن برای این آفریده شده است که همه عمر خود را آرایش دهد»
پروین نیز در قصیده «زن در ایران» همسو با نظرگاه تربیت نسوان میگوید: «از زر و زیور چه سود آنجا که نادان است زن/ زیور و زر، پردهپوش عیب نادانی نبود» وی درجایی دیگر نیز در اشاره به این موضوع و تعریف خود از زن نیکو میگوید: «برای گردن و دست زنِ نکو، پروین/ سزاست گوهر دانش نه گوهر الوان»
نویسنده تربیت نسوان با انتقاد از گفتمان مردسالار که نقش زن را تنها در توالد و تناسل میدانست، میگوید: «نسوان فقط برای بقای نوع و توالد و تناسل آفریده نشدهاند» او در انتقاد از این نگاه، نقش مادری را در کانون توجه قرار داده است. مادری دانا که فرزندان خود را تعلیم میدهد و نسلی طلایی برای سعادت آینده جامعه پرورش میدهد. چنین مادری خود به زیور علم و دانش آراسته است. لذا از نظر او «نسوان محتاج به تعلیم اند تا زادگان خود را تربیت دهند». زیرا «طفل از گاه ولادت تا مدتی غیر محدود مسکنش دامان مادر است»
همسو با این نگاه، پروین در خطابهای با عنوان «زن و تاریخ» در جشن فارغ التحصیلی خود در مدرسه «اُناثیه آمریکایی تهران» در ضمن صحبت از ستمی که در طی قرنها بر زنان غرب و شرق رفته است نقش مادری را با ارتقا و رشد فرزند پیوند میدهد و میگوید: «سرانجام مفهوم عالی زن و مادر معلوم شد و معنی روحبخش این دو کلمه که مؤسس بقا و ارتقای انسان است پدیدار گشت» وی در شعر «نهال آرزو» مادر را معلم نخستین فرزند میداند و بر ضرورت داشتن علم و دانشِ از سوی او برای پرورش فرزند خود سخن میگوید: «دامن مادر، نخست آموزگار کودک است/ طفل دانشور، کجا پرورده نادان مادری»
بنابراین در نگاه پروین، انسانهایی که از فضل و مرتبه بالاتری برخوردارند؛ توسط مادری دانا و آگاه بالیدهاند:
اگر فلاطن و سقراط، بودهاند بزرگ
بزرگ بوده پرستارِ خردی ایشان
به گاهواره مادر، به کودکی بس خفت
سپس به مکتب حکمت، حکیم شد لقمان
همیشه دختر امروز، مادر فرداست
ز مادر است میسّر، بزرگی پسران
از آنچه گذشت، درمییابیم که پروین اعتصامی با اتخاذ زبانی اخلاقی به انتقاد از فرهنگ مردسالار و برساختههای فرهنگی، اجتماعی و جنسیتی آن پرداخت. او اساساً نه صدای گفتمانِ زنسالار و نکوهشگر مردان بود و نه در برابر گفتمانِ اقتدارطلب مردسالار که سرکوبگر زنان بود، موضعی منفعلانه داشت. او در یک نسخهپیچی متإثر از گفتههای تربیت نسوان تنها راه برون رفت زنان از سرکوب فرهنگ مردسالار را آموزش و تحصیل علم دانسته است. او تعلیم و تربیتی را حقیقی میداند که شامل مرد و زن است.
نظر شما