پنجشنبه ۱۶ شهریور ۱۴۰۲ - ۱۲:۵۶
جهاد مجدد از نگاه سردار دلها

سردار سلیمانی در یک برگ کاغذ، در چند سطر نوشته بود: توفیق جهاد مجدد شما ر ا در بازسازی اعتاب مقدسه تبریک می‌گویم. برای من که زمان جنگ، رزمنده جزء و از کوچک‌ترین بچه‌های لشکر ثارالله (ع) بودم، این تعبیر روحیه آفرین و لذت‌بخش بود.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، یکی از بزرگ‌ترین رویدادهای فرهنگی جهان تشیع که چند سالی است شکل منسجم‌تر و گسترده‌تری را به خود گرفته است، راهپیمایی اربعین به‌منظور زیارت بارگاه مطهر امام حسین(ع) و یاران با وفایش می‌باشد که همه‌ساله در اربعین شهادت آن امام عزیز رخ می‌دهد و به‌ویژه در چند سال گذشته بر جنبه بین‌المللی و جهانی آن افزوده‌شده است و همه انسان‌های آزاده جهان را از ملیت‌های مختلف به سمت بارگاه ملکوتی سرور آزادگان جهان حسین‌بن‌علی(ع) می‌کشاند.

اما در این‌ بین نقش افراد مجاهد و آزاده‌ای همچون سردار  سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی در نهادینه کردن و عمق‌بخشی به این فرهنگ عظیم، برجسته و غیرقابل‌انکار است.

مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس مصمم است در ایام اربعین حسینی(ع) در چندین شماره با استناد به کتاب «معمار حرم» به واکاوی این نقش سردار دلها بپردازد:
 

خودشان ما را پیدا می‌کردند

با اصناف و بازاریان ایران و مخصوصاً اصناف تهران هم‌صحبت کردیم تا از کمک‌های آن‌ها هم استفاده کنیم. اول کار رفتیم با دو سه تا از اصناف صحبت کرده و دعوتشان کردیم پای‌کار بیایند. بقیه دیگر خودشان داوطلبانه می‌آمدند ما را پیدا می‌کردند؛ می‌آمدند دفتر کوچک ستاد پشتیبانی و می‌گفتند: ما چکار می تونیم برای عتبات بکنیم؟ مثلاً به صنف بلورفروش‌ها که آمدند، گفتیم: شما توکار تخصصی خودتون مثل لوستر و چراغ و روشنایی می تونین کمک کنین.

آن‌ها هم واقعاً آمدند پای‌کار و همه این کارها را انجام دادند. حتی برای کارهای برقی، اکیپ‌های برق‌کار معرفی کردند. ما هم آن‌ها را فرستادیم رفتند تقریباً همه کابل‌های برق را جمع و کابل نو نصب کردند و داخل حرم برق‌کشی مناسبی انجام دادند. درنتیجه مشکلات روشنایی حرم حل شد. حتی گفتیم می‌خواهیم برای اولین بار، شب‌ها حرم را چراغانی و نورافشانی کنیم، آن‌ها رفتند؛ قشنگ چراغانی و نورافشانی کردند.

همه این‌ها حرکت‌ها مردمی بود. عده‌ای دیگر آمدند؛ گفتند: ما می‌خواهیم بریم اینجا پخت‌وپز کنیم. ما هم موافقت کردیم و شاید برای اولین بار در کربلا و نجف بود که در نیمه شعبان و عرفه و اربعین، دیگ‌های غذا بار گذاشته و غذای گرم پخت شد.

لذا شاید بتوان گفت ما بدون برنامه‌ریزی و هدف‌گذاری اولیه، زمینه توسعه حرکت اربعین را از سال ۱۳۸۲ به این شکل مهیا کردیم.
 

ستاد بازسازی عتبات عالیات

آن موقع ستاد مرکزی در تهران هنوز ستاد پشتیبانی از مردم مظلوم عراق نام داشت و بااینکه به‌صورت رسمی وارد بحث بازسازی حرم‌ها هم شد، خبری از نام بازسازی نبود.

تا شش هفت ماه بعدازآن حکمی که آقای پلارک به من داده بود، عنوان ستاد تغییری نکرد؛ بعد از شش هفت ماه نامش را تغییر دادند، شد ستاد بازسازی و پشتیبانی از مردم مظلوم عراق. نهایتاً بعد از حدود یک سال هم کلاً تبدیل شد به ستاد بازسازی عتبات عالیات.
 
جهاد مجدد

سال ۱۳۸۴، یعنی دو سال بعد از شروع کار در حرم امام علی(ع)، گزارشی از نجف آماده کردم و به ایران آمدم. شب منزل سردار پلارک رفتم. گزارش را به ایشان دادم و گفتم: این‌رو ببرین بدین به سردار سلیمانی.

ایشان بعد برایم تعریف کرد: سردار گزارش شما رو که نگاه می‌کرد، عکس‌ها رو دوبار نگاه کرد؛ یعنی یک‌مرتبه عکس‌ها رو نگاه کرد؛ رفت تا آخر و برگشت یه نگاهی بهشون انداخت و گفت: یعنی بچه‌ها واقعاً این‌قدر کار کردن؟!

خیلی خوشحال شده بود. ایشان لوح تقدیر و پیام تشکری برای من فرستاد. آن‌قدر متنش را قشنگ نوشته بود که من هر وقت آن را می‌بینم یادم می‌افتد، چیز تازه‌ای از آن کشف می‌کنم. خدا رو شاهد می‌گیرم که این لوح یک دنیا برای من ارزش دارد.

در یک برگ کاغذ، در چند سطر نوشته بود: توفیق جهاد مجدد شما را در بازسازی اعتاب مقدسه تبریک می‌گویم و توفیق شما و همکاران محترمتان را از خداوند مسئلت دارم.

این تعبیر جهاد مجدد، یعنی ادامه جهاد در بازسازی عتبات است. برای من که زمان جنگ، رزمنده جزء و از کوچک‌ترین بچه‌های لشکر ثارالله(ع) بودم، این تعبیر روحیه آفرین و لذت‌بخش بود.

به‌هرحال، کار ما در قالب هیئت مشترکی از بچه‌های رفسنجان و کرمان شروع شد و بعد از مرمت حرم امیر المومنین(ع)، وارد حرم آقا ابوالفضل(ع) شدیم. یادم هست که سنگ‌ها را آماده کرده بودیم ولی پول نداشتیم که بدهیم و برداریم بیاوریم. نهایتاً رفتیم قرض گرفتیم و سنگ‌ها را خریدیم.
 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها