یک پژوهشگر ادبی در گفتوگو با ایبنا:
حرکت عظیم اربعین، گفتمان ادبی شعر معاصر را تغییر داد / شعر اربعین فرزند رشید شعر عاشوراست
رضا اسماعیلی، شاعر و پژوهشگر ادبی گفت: حرکت عظیم اربعین، گفتمان ادبی شعر معاصر را تغییر داده و روحی حماسی در کالبد شعر دینی و آیینی ما دمیده است.
این پژوهشگر ادبی رسالت امروز اهالی قلم و شاعران را ترجمان و بازتولید آموزههای توحیدی و انسانساز عنوان کرد و افزود: وظیفه شاعران و نویسندگان امروز بازتولید آموزههای انسانسازی است که تضمینکننده حیات طیبه و زمینهساز بلوغ و بالندگی جامعه اسلامی است. ارزشهایی همچون توحید و یکتاپرستی، آزادگی، حقجویی، عدالتخواهی، ظلمستیزی و مظلومنوازی و ارزشهایی که ظرفیت و قابلیت جهانیسازی را دارند، ارزشهایی که با اشاعه و ترویج آن میتوان گفتمان عاشورایی را جهانیسازی کرد.
وی در تبیین ضرورت تاریخی جهانیسازی گفتمان عاشورایی گفت: با بررسی دورههای مختلف تاریخی، بهسهولت میتوان دریافت که شعر و ادبیات، متاثر از تحولات سیاسی و اجتماعی زمانه خویش است. در آیینه ادبیات هر عصری، میتوان سیمای منظومه سیاسی و اجتماعی آن عصر را به تماشا نشست. با عنایت به این نکته، بی هیچ تردیدی باید گفت که پیادهروی باشکوه اربعین، به عنوان یک واقعه تاثیرگذار اجتماعی، زمینهساز خلق و آفرینش آثاری قابل تامل در روزگار ما شده؛ آثاری که بیانگر تاثیرپذیری غیرقابلانکار شاعران از این همایش عظیم است.
پیادهروی اربعین و شعر آیینی
اسماعیلی با بیان اینکه پیادهروی اربعین به عنوان یک پدیده برون متنی بر متن ادبی روزگار ما تاثیر گذاشته و انگیزه سرایش اشعار فراوانی با موضوع عاشورا و قیام حسینی شده است، افزود: به عبارت دیگر، حرکت عظیم اربعین، گفتمان ادبی شعر معاصر را تغییر داده و روحی حماسی در کالبد شعر دینی و آیینی ما دمیده است. شعر اربعین به مثابه یک رسانه قدرتمند در انتقال پیام های انسانی عاشورا به جهان معاصر نقش بسزایی داشته است. شعر اربعین، با گفتمان ظلمستیزانه خود، لرزه مرگ در جان و جهان ظالمان افکنده است. اگر شاعران عاشورایی حقیقت عاشورا و حماسه بیبدیل حسینی را دریابند و در مسیر رونمایی از این حقیقت روشن گام بردارند، شعر اربعین میتواند در بازتولید گفتمان «جهانیسازی عاشورا» نقش تاثیرگذاری داشته باشد.
وی با تاکید بر اینکه یکی از رسالتهای بزرگ شعر عاشورایی و اربعینی، به اهتزاز درآوردن پرچم توحید و یکتاپرستی، دعوت به عبودیت و بندگی و پیراستن جان و جهان دین از خرافهها و گزافههاست، گفت: شاعر اصیل عاشورایی باید به این دقایق و ظرایف معنوی توجه داشته باشد و دین را از گزند اژدهای هفت سر خرافات و تحریفات در امان نگاه دارد.
اسماعیلی با بیان اینکه شعر اربعین فرزند رشید شعر عاشورا ست، با این تفاوت که رسالتی بزرگتر و جهانیتر بر دوش دارد، افزود: از همین رو باید گفتمانی فرامذهبی داشته باشد و مردم آزاده جهان را از هر دین و مسلکی مخاطب خویش قرار دهد. رسالت شعر اربعین تمدنسازی است.
وی همچنین تاکید کرد: نکته مغفول مانده و فراموش شده در حوزه شعر عاشورایی، بیمهری و بیاعتنایی به مخاطب جهانی است. شعر عاشورایی در روز و روزگار ما، متاعی است که صرفا برای مصرف داخلی تولید میشود و خروجی مناسبی ندارد؛ درست مثل جزیرهای که امکانات محدود آن فقط نیازهای ساکنان جزیره را تامین میکند و کانالهای ارتباطی آن با جهان حتی جهان اسلام قطع است.
این پژوهشگر ادبی با اشاره به اینکه دایره مخاطبان شعر عاشورا به مسلمانان و متاسفانه در مواردی فقط به اهل تشیع محدود میشود، گفت: این در حالی است که با تاریخ ادبیات پارسی درمییابیم که قلههای شعر و ادب پارسی و شاعران اصیل، روشناندیش و دینآگاهی چون سنایی، عطار، مولانا، سعدی، حافظ و نظامی با استناد به اشعاری که از آنها به یادگار مانده، پیش و بیش از آنکه سنی یا شیعه مذهب باشند، به معنای واقعی کلمه مسلمان بوده و در اشعار خود بر آیین سلمانی و مسلمانی پای میفشردهاند. با عنایت به این نکته، بحث و جدلهای بینتیجه در مورد شیعه یا سنی مذهب بودن آنها در شعر دینی و آیینی چندان ضرورت ندارد.
وی تاکید کرد: ضرورت اصلی امروز جهان اسلام دعوت به مسلمانی و مجاهدت در مسیر حفظ و تقویت وحدت اسلامی با استفاده از تریبون جهانی شعر دینی و آیینی است. ضرورت بزرگی که با راهپیمایی اربعین و دعوت اهل تسنن برای حضور در آن تحقق میپذیرد. ضرورت امروز آن است که اصل را بر مسلمانی بگذاریم و شیعه یا سنی مذهب بودن را در ذیل مسلمانی تعریف کنیم تا بار دیگر زمینه تحقق امت واحد اسلامی را فراهم کنیم. بی هیچ تردیدی، امروز پرداختن افراطی به موضوع شیعه یا سنی بودن، خیانت به اسلام و حرکت در مسیر خواست دشمنان اسلام است. چنان که رهبر حکیم انقلاب با تاکید برحفظ وحدت اسلامی میفرمایند «آن کسى که نداى تفرقه بین شیعه و سنى را سر میدهد و به بهانه مذهب، میخواهد وحدت ملى را به هم بزند، چه شیعه باشد و چه سنى، مزدور دشمن است؛ چه بداند، چه نداند. گاهى بعضیها مزدور دشمنند و خودشان نمیدانند. آن مرد شیعى هم که میرود به مقدسات اهل سنت اهانت میکند و دشنام میدهد، او هم مزدور دشمن است، ولو نداند که چه میکند.» علامه اقبال لاهوری نیز در اشعاری، با هوشمندی جهان اسلام را دعوت به وحدت و همدلی برای خنثی کردن توطئه های رنگارنگ دشمنان اسلام می کند «قوم را اندیشهها باید یکی/ در ضمیرش مدعا باید یکی/ اهل حق را حجت و دعوا یکی است/ خیمههای ما جدا دلها یکی است/ جوهر ما با مقامی بسته نیست/ باده تندش به جامی بسته نیست/ هندی و چینی سفال جام ماست/ رومی و شامی گل اندام ماست/ قلب ما از هند و روم و شام نیست/ مرز و بوم ما به جز اسلام نیست»
تقویت گفتمان فرامذهبی
اسماعیلی با تاکید بر اینکه نباید دایره مخاطبان شعر عاشورا را فقط به اهل تشیع محدود کنیم، گفت: در شعر عاشورا و اربعین، شاعر نباید فقط با هممذهبان و هممسلکان خویش به گفتمان بپردازد؛ زیرا اگر شاعر همه مخاطبانش شعرش را خودی بداند، ضرورتی به توضیح واضحات یعنی معرفی اباعبدالله(ع) و تبیین فلسفه و اهداف متعالی قیام عاشورا نمیبیند. به این معنا که شاعر به مجالس عزاداری امام حسین(ع) تنها به چشم یک دورهمی مذهبی برای کسب ثواب و گرفتن شفاعت نگاه میکند، از همین رو بزرگترین رسالت خود را در سرودن شعر عاشورایی، تحریک احساسات مخاطب می داند. از همین رو، به جای پرداختن به اصل مسئله یعنی تبیین شخصیت امام و اهداف قیام، با استناد به روایات و احادیث سوگ محور، بیشتر به دنبال تحریک احساسات و گرفتن اشک از جمعیت است و این امر کاملا بدیهی است. چنان که هیچ مداحی نیز برای شرکتکنندگان در مجلس ترحیم، به بیان بیوگرافی متوفی نمیپردازد چون بر این واقف است که همه شرکتکنندگان در مجلس، در شمار خویشاوندان نسبی و سببی متوفی هستند. در شعر عاشورا نیز پاسخ به این سوال که «امام عاشورا که بود و برای چه قیام کرد؟» برای کسانی که همقبله و هم قبیلهاند، چندان ضرورتی ندارد. از همین رو شاعر عاشورا، فقط و فقط در مسیر گریستن بر این مصیبت گام برمیدارد و تلاشی برای گشودن چشم مخاطب خویش برای نگریستن به وجوه معنوی، حماسی و عرفانی این حماسه نمیکند.
شعر اربعین و مخاطب جهانی
این شاعر و نویسنده با بیان اینکه در شعر اربعین، شاعر باید افق دید خود را گسترش دهد و بنا را بر این بگذارد که برای مخاطبی سخن میگوید که هیچ شناختی از امام، عاشورا و قیام کربلا ندارد، بیان کرد: سیدمهدی شجاعی در کتاب «خون خدا» در این مسیر خجسته گام برداشته و در این اثر که تفسیر و ترجمه هنرمندانه «زیارت عاشورا»ست، با فرض اینکه کتاب خود را برای مخاطبانی مینویسد که ممکن است تاکنون حتی نام مبارک امام حسین را نشنیده باشند، به روایت پرده به پرده این مینیاتور باشکوه الهی و بازخوانی آنچه در عاشورا بر امام و یاران وفادارش گذشته است، میپردازد. وی در فرازی از مقدمهای که بر این کتاب نگاشته است، چنین میگوید«مخاطب این یادداشت شمایید که از حسین و عاشورا و کربلا هیچ نمیدانید... شما که از سوگواری و عزاداری هرساله جماعتی از مردم جهان به حق تعجب میکنید. شما که از زیارت دستهجمعی یا راهپیمایی هماهنگ چند میلیون نفر در یک تاریخ (اربعین) و در یک مسیر و یک جهت، دچار سوال، ابهام، استفهام و اعجاب و شگفتی میشوید؛ سوال و اعجابی که کاملا بجا و درست است.آن کسی که رفته و رفتنش جهانی را به سوگ نشانده که بوده و چه محبوبیت عمیق و گسترده و بینظیری در میان مردم مختلف با فرهنگها و ملیتهای متفاوت داشته که تعزیتی این چنین را به یادگار گذاشته؟ این سوالی بجا و طبیعی و پرسیدنی است...» و این کاری بدیع و ضرورتی مغفول مانده در حوزه شعر عاشوراست که برای پایان دادن به انزوای شعر و شاعران عاشورایی و جذب مخاطبان جهانی به آن نیاز داریم. اینکه بگوییم «امام حسین که بود؟ چه کرد؟ چرا در کربلا تنها ماند؟ و چگونه به شهادت رسید؟» و این رسالت بزرگی است که شعر اربعین باید در مسیر تحقق آن گام بردارد.
اسماعیلی همچنین گفت: شعر اربعین پیش و بیش از پرداختن به بازماندگان باید در مسیر تمدنسازی گام بردارد و گفتمان عاشورایی را جهانی کند. از این منظر، تفکیک شعر عاشورایی از شعر اربعینی چندان ضرورت ندارد. شعر عاشورا و اربعین هم ریشهاند و باید مکمل همدیگر باشند. ما باید در حوزه شعر آیینی بیشتر به وصل بیندیشیم، نه فصل؛ چراکه سیرت و حقیقت شعر عاشورایی و اربعینی یکی است.
نظر شما