پروین از شاعرانی است که در طول تاریخ و اعصار باقی خواهد ماند. اگرچه کسانی چون زرینکوب از ناقدِ راستینِ روزگار سخن میگویند و بر آن هستند که روزگار مشخص میکند که یک اثر تا چه حد مقبولیت دارد اما با قاطعیت تمام میتوان اذعان داشت که تمامی مولفههای ماندگاری در شعر و کلام پروین، وجود دارد.
مطمئناً اگر خیام با یک نثر ساده، مسائل فلسفی و حکمی را بیان میکرد، این مقدار اقبال نداشت. باید اذعان داشت که ادبیات برابر است با تمامی هنرسازههای فرمی که باعث هنجارگریزی در کلام میشود. استعاره، کنایه، تشبیه، ایهام، جناس، وزن، قافیه و ... اینها هستند که ادبیت را به وجود میآورند. اما بزرگی آثار فقط با این موارد به دست نمیآید.
شهرت فردوسی، نظامی، خیام، سعدی، مولانا و .. تنها به خاطر معیارهای ادبی و هنرهای فرمی آنان نیست. تی. اس. الیوت بر آن است که«معیارهای ادبی فقط مشخص میکند که اثری ادبی است ولی عظمت یک اثر فقط با معاییر ادبی مشخص نمیشود».
این مقدمه را گفتم تا به پروین و ماندگاریاش در اکنون و آینده برسم. شاید بخردانه به نظر نرسد که درباره آینده سخنی به میان آید، اما این بنده با ایمانِ کامل میگوید که بانو پروین اعتصامی در تاریخ ادبیات فارسی در کنار قلههای شعر فارسی ایستاده است و خواهد ایستاد.
این شاعر بلندپایه معاصر ما از دو وجه دارای اهمیت است؛ یکی اینکه از شاعران بانویِ سرزمین ماست. در طول تاریخ ادبیات سرزمین ما، شاعران بانو، کمتر درخشیدهاند و این مهم، جایگاه پروین اعتصامی را بدون تردید بلندتر نشان میدهد.
دو دیگر اینکه پروین از شاعرانی است که در طول تاریخ و اعصار باقی خواهد ماند. اگرچه کسانی چون زرینکوب از ناقدِ راستینِ روزگار سخن میگویند و بر آن هستند که روزگار مشخص میکند که یک اثر تا چه حد مقبولیت دارد اما با قاطعیت تمام میتوان اذعان داشت که تمامی مولفههای ماندگاری در شعر و کلام پروین، وجود دارد.
شعر پروین فقط فرم نیست؛ بازیهایِ لفظیِ صرف نیست. او به بیان دغدغههای ارزشمند جامعهاش پرداخته است. دردهای مردمش را بیان کرده است؛ دغدغههایی که گاهی در فرم و محتوا با بوستان سعدی، پهلو میزند. شعر او مقبولیتی فرازمانی دارد؛ با اطمینان خاطر میتوان گفت که اگرشعر پروین را بر جامعة قرن سوم هجری عرضه کنی، مورد قبولِ طبع شعرشناسان و جامعه آن دوره واقع خواهد شد و اگر به قرنهای آینده نیز انتقالش دهی، مطمئناً چون شعر سعدی، مولانا و حافظ، پاسخگوی جامعة زمانش خواهد بود.
این یکی از مهمترین رازهای ماندگاری اوست. بانو پروین در تمام قالبهای شعری که طبعآزمایی کرده، از عهده آنها موفق بیرون آمده است. او در تمامی این قالبها، جانب پند و اندرز را رها نکرده است؛ هرگز دست از تعلیم بر نداشته است. گاهی با دو بیت در نهایت ایجاز، لُبِّ کلام را میرساند:
بزرگــــی داد یــک درهـــــم گدا را که هنگام دعا یاد آر ما را
یکی خندید و گفت این درهـــم خرد نمیارزید این بیع و شرا را
خردمندانه به امور مینگرد:
دیده ببــــندی و در افتــــی به چـــاه/ این گنه توست، نه حکمِ قضاست
کلام پروین، در اغلب شعرهایش مشتمل است بر مباحث تعلیمی و مبارزه با رذایل اخلاقی؛ خواه این رذایل در سطح نظام حاکم دورهاش باشد، خواه در کف جامعه. او بارها در نکوهشِ نفس میگوید؛ به دفعات در ناپایداری جهان و روزگار و رها کردن آن مینویسد. در مذمت ستمگران در جای جای دیوانش میتوان شعر یافت؛ ستایش هنر و علم و فضل از جمله مواردی است که نصبالعین اوست.
شعر و سخن پروین، گویی منشوری از انسانیت است:
نیـــکنامی نباشــــد از ره عجـــــب خنگ آز و هوس همی راندن
روز دعـــــــوی چو طبل، بانگ زدن وقت کوشش ز کار وا ماندن
خســـــتگان را ز طعنه، جان خــستن دلِ خلقِ خدای رنجاندن
خود سلیــــمان شدن به ثروت و جاه دیگران را ز دیو ترساندن
با درافـــتادگان ســــــتم کــــــردن زهر را جایِ شهد نوشاندن
اندر امــــید خـــــوشه هــــــــوسی هر کجا خرمنیست سوزاندن
گویمـــــت شرط نیکنامی چیست؟ زآنکه این نکته بایدت خواندن
خاری از پای عاجــــزی کـــــــندن گردی از دامنی بیفشاندن
نمونههای این منشور بزرگ انسانیت را میتوان در تمامی دورههای تاریخ بلند ادبیات فارسی یافت. از رودکی گرفته تا عطار، سنایی، مولانا، سعدی وحافظ همه این بزرگان همواره دم از معیارهای اخلاقی و انسانی زدهاند؛ معیارهایی که خاص یک سرزمین نیست؛ جهان شمول است. این موضوع باعث بزرگیِ آنان در جهان ادبیات شده است. با قاطعیت میتوان گفت که این خصیصه در شعر پروین بیش از هر شاعر معاصری به چشم میآید. همین شرط نیکنامی را که پروین در شعرش آورده است، میتوان با سعدی یا حافظ مقایسه کرد؛ سعدی میگوید:
به جان زندهدلان سعدیا که ملک وجود/ نیرزد آنکه دلی را ز خود بیازارند
همچنین قیاس کنید با بیتی از حافظ:
مباش در پی آزار و هر چه خواهی کن/ که در شریعت ما غیر از این گناهی نیست
آنجایی که الیوت میگوید برای عظمت شاهکارهای بشری چیزی جدای از معیارهای ادبی نیاز است، میتواند معطوف به فکر آثار باشد. پروین از نظر فکری بسیار متعالی است. نمیتوان در فرم محدودش کرد. اصلا تشخص سبکی شعر او، همین تشخص فکری اوست. بیش و پیش از اینکه یک سبکشناس بخواهد بر روی فرم شعری او کار کند، باید بر سبکشناسی فکری او متمرکز شود. این بررسیهای فکری در کنار فرم متعالی، به ما میگوید که بانوی شعر فارسی، یعنی پروین اعتصامی، قطعاً در ادبیات جهان ماندگار خواهد شد.
نظر شما