نویسنده این اثر، به واسطه مطالعات و پژوهش گسترده اطراف موضوع داستان توانسته با توصیفات خاص، پویا و بکر، خلق صحنههای زنده و حاوی اطلاعات، فضاسازی مکانی و زمانی دقیق توانسته شرایط اجتماعی و تاریخی زمانه ظهور پیامبر خاتم را تصویر کند و از عهده توصیف عواطف و حالات شخصیتها در آن شرایط اجتماعی بربیاید.
داستان با مضمونی تاریخی، ماجرای انتظار خاندانی یهودی_ایرانی برای ظهور «موعود تنخ»، در اواخر دوره ساسانی تا دوره خلافت خلیفه دوم را به تصویر میکشد. نویسنده تلاش میکند تا سیر جستوجوی افرادی حقیقتجو برای یافتن حقیقتِ وعده داده شده در نسخه صحیحه تورات که سینهبهسینه و بدون تحریف محفوظ نگهداشتهاند را در این بازه تاریخی نشان دهد.
پرسش اصلی داستان این است که انتظار مؤمنان واقعی یهود برای ظهور پیامبر موعود و یافتن آن چگونه به سرانجام خواهد رسید؟ سه نسل از یک خانوادهی مؤمن یهودی برای یافتن موعود، تا پای جان خطر میکنند. در این مسیر یوشع، ابراهیم و یافث کشته میشوند. حام برادر یافث، رنج سفری طولانی را به جان میخرد تا پیامبر موعود، محمد (ص) را با مدما و نشانههای آمده درباره او در نسخه توراتی که وارث آن است، تطبیق دهد.
راحیل فرزند یافث که از غیبت طولانی عمو مضطرب است، همراه داود پیشکار و معتمدِ حام قدم در راه رفته عمو میگذارد و جستوجوی خود را برای یافتن حقانیت پیامبر نوظهور آغاز میکند و پس از طی مسیری طولانی نهایتاً در مدینه نزد خانوادهای مسلمان برای مدتی مهمان میشود.
شاید بتوان گفت صور سکوت قصه راحیل است. راحیلی که آخرین بازمانده از این خانواده جوینده حقیقت است. او زمانی به مدینه میرسد که پیامبر رحلت کردهاند و خلیفه دوم در آستانه خلافت است. اطناب گسترده در پرداختن به شک و ریبی که راحیل در دل دارد و به واسطه این شکها مرتبا دچار کشمکش درونی وبیرونی است، به صورتی واضح وذوقزننده خواننده را دچار سردرگمی میکند. آنجا که با وجود این شدت از شک وتردید ناگهان با ایمان آوردن راحیل در جریان داستان مواجه میشود واین ابهام وقتی شدت مییابد که باوجود حل نشدن هیچ کدام از شبهات، پس از بازگشت به شهرش، یکباره مبلغ اسلام برای نزدیکان واهالی سوزیانا میشود.
نویسنده این اثر، به واسطه مطالعات و پژوهش گسترده اطراف موضوع داستان توانسته با توصیفات خاص، پویا و بکر، خلق صحنههای زنده و حاوی اطلاعات، فضاسازی مکانی و زمانی دقیق توانسته شرایط اجتماعی و تاریخی زمانه ظهور پیامبر خاتم را تصویر کند و از عهده توصیف عواطف و حالات شخصیتها در آن شرایط اجتماعی بربیاید.
برای استفاده از نثری اصیل و کهن در اثری تاریخی تلاش ستودنی داشته و زحمتش برای خلق نثری فاخر مثالزدنی است. همچنین توجه ویژهای که به تاریخ و مناسک یهود وسبک زندگی آنان در ایران وجزییات دقیق جغرافیایی درسالهای نخستین ظهور اسلام و قبل از آن شده نشان واضحی از مطالعه عمیق و تسلط گسترده نویسنده در این موضوع داستانش است.
حتی شاید بتوان صور سکوت را دایرةالمعارفی تاریخی_روایی دانست که نویسنده در آن هنرمندانه اطلاعات تاریخی را زیر پوست داستان تزریق کرده است؛ هرچند گستردگی مطالب تاریخی و تحقیقی، خود را بر لحن قصهگوی داستان تحمیل کرده و تا حد زیادی آن را از هدف نمایشی داستانپردازی فارغ کرده است.
علاوه برآن دایره واژگانی اثر و حجم بالای اصطلاحات و کلمات جدید اثر را سختخوان کرده طوری که کار برای مخاطب عام سنگین و شاید غیرقابل ادامه است.
در ادامه به نمونههایی از نثر اشاره میشود: « سربلند میکند و به خانه مشکیپوش خدا چشم میدوزد. پیشانی و گونهی تَرش خاک درگاه سلطنت سکوت را رها نکردهاند. عکسخانهی بشکوه وباوقار خدا آب چشمش را سنگین میکند تا هبوط کند بر صحرای گونهی راحیل. خانهی جدید غرق در آب، تابندهتر از هر ماهی میدرخشد.» « دوغ چون اژدهایی که دمش را به نیش بکشد، توی کاسه میچرخد و خرده نعناعها را میبلعد ودانههای سنگین بارهنگ را بالا میآورد.»...
اشاره محدود به وقایع غصب خلافت و ظلم روا داشته شده بر اهلبیت پیامبر این سوال را به ذهن میآورد که چگونه در روند داستانی با این حجم از تاریخ، پرداختن به این قصه مهم وتاثیرگذار تاریخی مغفول مانده یا کمرنگ طرح شده است؟ و منظر دیگر نقد اینکه با وجود حضور راحیلِ جستوجوگر، در مدینه، شهر پیامبر، هرگز با خانواده پیامبر مواجه نمیشود! مگر نه آنکه آنان نسل در نسل به دنبال یافتن موعود انتظار کشیدهاند، چه میشود که هرگز خود را به دامن خانواده پیامبرِ موعود نمیاندازند تا شبهات و کشمکشهای درونیشان را پاسخ بگیرند؟ و به دودلیها و شکها پایان دهد؟
از دیگر گرههای مهم داستان، طرح گسترده جفایی است که مسلمین درحق یهودیان روا میدارند. به نظر میرسد این بدرفتاری و ظن دائمی مسلمانان بوده که مجالی برای یافتن پاسخ شبهات به یهودیان نداده نه رفتارهای بهانهجویانه و جنگطلبانه آنها که باعث شده آنها سرخورده از ایمان قلبی بازمانده و دستِ خالی به سرزمینشان بازگردند و در نتیجه قصه جاهایی بیشتر به روضهای در غربت یهود شباهت پیدا میکند تا دادن تصویر از مسیر ایمان آوردن یا نیاوردن دختری یهودی.
«کو این عزت؟ کو احترام؟ کجاست این هدایتی که میگویی؟ عربی نمیدانی و طعنهی دمادم مسلمانان را نمیشنوی؟ اینها به جای خالی همکیشان من رحم نمیکنند...مادرها با بغض یهود پستان به کودک میسپارند. مردها جوانان را با کینهی یهود میپرورانند...»
در طول داستانی مدام شخصیتها در حال طی طریق از سرزمینی به سرزمین دیگر هستند اما عدم وجود تصویر روشنی از جغرافیای آن دوره، به مخاطب اجازه رسیدن به یک شمایل کلی از جعرافیای داستان نمیدهد و این اسباب سردرگمی خواننده میشود.
در مجموع کتاب صور سکوت با وجود تلاش تحسینبرانگیز نویسنده در طرح مسئله موعود، تا پایان داستان در بیان آنچه باید از این مسئله در ذهن خواننده ایجاد و تبیین کند کاملا موفق نبوده است. شاید این حجم از پرداختن به جزییات زندگی یهود، مسائل و حواشی آن خوانندهای را که در انتظار یافتن نتیجهی جستجوگری این خانواده و دختر بوده است راضی نکرده است یا ثقل کلمات و توصیفات و گاهی دیریابی متن باعث آن شده است. در نهایت خواننده پس از زمانی که برای خواندن کتاب را به جان خریده، اقناع و دستپر از جهان داستان خارج نمیشود و هنوز سوالاتی که در داستان برایش ایجاد شده پاسخ نگرفته است.
مطالعه صور سکوت را میتوان به دوستداران تاریخ وسبک زندگی یهود در دوره پیش از اسلام و علاقهمندان به نثر کهن و مصنوع توصیه کرد.
نظر شما