المیرا حسینی معز، پژوهشگر ادبی و مدرس دانشگاه یادداشتی را به مناسبت برگزاری همایش پروین اعتصامی نوشته و در اختیار ایبنا قرارداده است.
زاده تبریز بود و آوازه پدرش در کل شهر پیچیده بود. از همان کودکی، زمانی که هم سن و سالهایش در پی بازی و شیطنت بودند، او قلم به دست میگرفت و اشعار نابی را خلق میکرد که در مجلهها ثبت میشد، تفریحش گشتوگذار در محافل ادبی بود، او زاده شده بود برای خلق کردن، خلق اشعاری که دود از سر بلند میکرد و خط میکشید روی تمام باورهای غلط، او پا در عرصهای گذاشت تا ثابت کند، زن ها تنها برای زاد و ولد یا پخت و پز آفریده نشدند.
او آمد تا در ذهنمان این باور را دیکته کند که زن همچون مرواریدی است در صدف! باید بیرون بیاید تا برق بزند، باید حرف بزند تا دیده شود. باید بجنگد تا ثابت کند که زنها هم میتوانند.
پروین در حجر تربیت پدر دانشمند و فاضل خود یوسف اعتصامی آشتیانی (اعتصامالملک) پرورش یافت، فارسی و عربی و ادبیات این دو زبان را از آموزگاران خصوصی در خانه فراگرفت و زبان انگلیسی را در تهران و مدرسه آمریکایی دخترانه تحصیل کرد و دوره آن را به پایان رساند.
از سن هشت سالگی سرودن شعر را آغاز کرده، بعضی از شعرهایش را در نوجوانی و در یازده تا چهارده سالگی سروده است.
بیشترین نوع اشعارش مناظره و گفتوگوی میان حیوانات و اشیای بیجان است به گونهای که خود را در کالبد وجودی آنها قرار داده و از زبانشان آنچنان محصورکننده زبان به سخن باز کرده که هر شنوندهای را شگفتزده میکند.
در بیشتر اشعارش از روزگار و جفاها و پستی و بلندیهای زندگی شکوه و شکایت کرده است. شکست او در ازدواج و طلاق از پسرعمویش کم تاثیر در این موضوع نداشته است.
تنها دیوانش را با نام خود ثبت کرد، دیوانی که شامل قطعات و غزلیات بسیار دلنشین است. بعد از شکست در زندگی زناشوییاش، گوشهنشینی را برگزید و کار را در قصر آرزوهایش یعنی مهد علم و دانش ادامه داد.
سرانجام پروین در سن چهل سالگی در سال۱۳۲۰ بر اثر بیماری حصبه درگذشت. اما هرگز هیچکس از مرد و زن نامش را فراموش نکردند؛ زیرا او مایه افتخار بود. آنقدر در نظر مردم والا مقام بود که در شهر قم کنار صحن حضرت معصومه(س) به ابدیت پیوست و برای همیشه در ذهنها خاطرنشان کرد که جنسیت مانع پیشرفت نیست.
از سن کم سرودن شعر را شروع کرد و با بزرگ ترشدنش اشعار زیباتر و بزرگتری را سرود. شعر او تقلیدی از شاعران بزرگ سبک خراسانی است.
او همچون پروانهای بود که تازه از پیلهاش بیرون آمده بود اما خیلی زودبیماری گریبانگیرش شد و او را در اوج پیشرفت و جوانی ناکام گذاشت. وی درسی بزرگ به تمام زنان ایران داد که زنها هم میتوانند شاعرانی بزرگ باشند.
نظر شما