برگزیدگان هفدهمین دوره جایزه شعر خبرنگاران معرفی شدند و از کاظم سادات اشکوری نیز قدردانی شد.
در مراسم پایانی جایزه شعر خبرنگاران که 26 تیر در کافه کتاب فلسفه برگزار شد از کاظم سادات اشکوری برای یک عمر شاعری تجلیل شد و همچنین کتاب جدید این شاعر و پژوهشگر فرهنگ عامه با نام «زمزمه جویبار» رونمایی شد.
در این مراسم ،افشین نادری و محمود معتقدی درباره فعالیتهای کاظم سادات اشکوری در حوزه فرهنگ عامه و شعر و مطبوعات سخن گفتند و علیرضا بهرامی، دبیر جایزه نیز از وضعیت شعر و مخاطبان آن گفت.
افشین نادری، پژوهشگر فرهنگ عامه، در سخنانی با بیان اینکه صحبت کردن از کاظم ساداتاشکوری با توجه به فعالیتهایش در حوزه شعر، روزنامهنگاری، فرهنگ عامه و سفرنامهنویسی سخت است و با اشاره به نحوه آشناییاش با او، درباره ویژگیهای شعر اشکوری گفت: شعر او تصویری زلال و صیقلخورده است؛ شعری سهل و ممتنع دارد که عمیقترین مفاهیم انسانی را در زلالترین واژهها میخوانید.
نادری با اشاره به فعالیتهای مطبوعاتی اشکوری و کتاب «نشریات گهگاهی ایران» و با بیان اینکه ویاز کار بیکار شده بود، گفت: در گفتوگویی که با اشکوری داشتم یک روز گفت: «اگر بدانی من چطور زندگی میکنم؟ به سختی اما با سختیها میجنگم چون زندگی ارزش زیستن دارد. کار میکنم و زمان میگذرد.»
علیرضا بهرامی نیز با اشاره به دوستی دیرین اشکوری با احمدرضا احمدی عنوان کرد: زمانی که احمدرضا احمدی درگذشت، اشکوری به خاطر ناراحتی نمیخواست در این مراسم که تجلیل مقامش بود، شرکت کند. البته بجاست بگوییم احمدرضا احمدی جزئی از تاریخ جایزه شعر خبرنگاران است؛ در سومین دوره جایزه در سال ۸۹ تجلیل شد و در دوره پانزدهم نیز کتابش برگزیده کتاب سال شعر به انتخاب خبرنگاران شد.
سپس محمود معتقدی، شاعر و منتقد ادبی با بیان اینکه دوستی آنها به ۳۰ سال پیش و روزگارانی که به همراه رضا براهنی و محمد نوری به کوهنوردی میرفتند بازمیگردد، گفت: اشکوری معمولا دوست نداشت و ندارد در دیدرس باشد. او شخصیتی با دنیای ذهنی و زبانی خاص است. متولد ۱۳۱۷ است و با احمدرضا احمدی ارتباط نزدیکی داشت. آنها نسلی بودند که در کنار هم مینوشتند و میخواندند و تاثیرگذار بودند.
اشکوری شاعری طبیعتگراست
وی تاکید کرد: اشکوری شاعر طبیعتگرایی است و شعرهایش حسی مثل نیما پیدا کرده زیرا دنیای شعریشان با طبیعت گره خورده است. اشکوری از ۱۳۳۷ توانسته در حوزه شعر خود را به جامعه شعرخوان معرفی کند. وی مدتی کارمند بانک بود و بعد وارد حوزه مردمشناسی شد و تکنگاریهای فوقالعادهای در این زمینه دارد. زمانی که از اشکور به تهران آمد با مجله خوشه همکاری کرد و بعدها در اطلاعات و بامشاد و دنیای سخن همواره کار میکرد. در حوزه مردمشناسی پژوهشگر درخشانی بود؛ از شرایط روزگار بیمعرفتی زیادی دید اما با استقامت و ورزیده کار را ادامه داد و کتابهای بسیاری چاپ کرده است. گرایشهای بومی در شعر او نسبت به طبیعت وجود دارد و نگرش طبیعتگرایانه در ذهن و زبان شاعری وی دیده میشود.
سپس کاظم ساداتاشکوری با بیان اینکه نخستین کار روزنامهنگاریاش را در سال ۱۳۴۵ با صفحه هنر و ادبیات مجله بامشاد آغاز کرده است، گفت: آن زمان هنرمندان و ادیبان بسیاری با مجله همکاری میکردند؛ زمانی که شاملو به خوشه آمد، من نیز به خوشه آمدم. بعد به روزنامه اطلاعات رفتم. در آن زمان روزنامهها نقد و معرفی کتاب نداشتند و من نقد و معرفی کتاب مینوشتم.
وی با اشاره به فعالیتهای روزنامهنگاری و کتابهایی که در این زمینه نوشته است، افزود: بیش از هزار صفحه در حوزه روزنامهنگاری نوشتهام؛ کتابهای «جلوههای هنر و ادبیات در روزنامهها» و «نشریات گهگاهی در ایران» و ستون نقد اجتماعی و ادبی روزنامه اطلاعات که کتابی تنظیم کردهام با عنوان «شما فقط ایراد بگیرید». در ستون گاه نقد اجتماعی و ادبی را به صورت نمایشنامه مینوشتم، گاه سفرنامه و حتی برخی را به صورت سخنرانی که در آن زمان سابقه نداشت.
این شاعر با بیان اینکه معمولا از حضور در مراسمها امتناع دارد، توضیح داد: عقیده دارم من چه کردهام که دلیلی باشد تا تقدیر شوم؟ کاری که من کردهام، عشق و زندگی من بوده است. امروز از دیدن کتابم همانقدر خوشحال شدم که اولین مطلبم در مطبوعات چاپ شد؛ انسان در این موارد دوست دارد به نوعی جار بزند که نویسنده این مطلب منم. اولین مطلبم در روزنامه محلی و در سال ۱۳۳۵ منتشر شد. دیگر مطلب من با عنوان گفتوگو در شماره نوروز ۱۳۳۷ منتشر شد؛ شاملو مجلهای درمیآورد. زمانی که مطلبم چاپ شد سال آخر دبیرستان را میخواندم. آن زمان شاملو داستان خود را که در ۱۳۲۹ چاپ شده بود با عنوان «زیر خیمه گرگرفته شب و زن پشت در مفرغی» که تحت تاثیر هدایت نوشته بود، برایم فرستاد. بعد هم شاملو را دیدم و دوستی از همانجا شروع شد. من برای «نشریات گهگاهی» جان کندم و چندجا سر کشیدم، بیش از ۱۰۰ هزار مطلب خواندم، مجلات را خواندم. مهم نیست عشق و علاقه ویژه است. امیدوارم کمی مورد قبول قرار بگیرد. وی در ادامه دو شعر خواند و بعد با حضور معتقدی و هوشنگ اعلم تجلیل شد.
سپس صابر سعدیپور که با کتاب «ویار زیتون» نامزد این دوره از جایزه شعر خبرنگاران بود، شعرهایی از این کتاب را خواند و دبیر جایزه شعر خبرنگاران نیز با طرح این پرسش که «آیا مردم شعر میخوانند؟ و یا کتاب شعر میخوانند؟»، گفت: اکثریت با یک نگاه قاطع به این پرسش پاسخ میدهند اما کار خبرنگاران این است که تشکیک ایجاد کرده و مثال نقض بیاورند. ما به پایان دوره هفدهمین رسیدهایم. سالی چند هزار کتاب شعر منتشر میشود، اگر خوانده نمیشود، چرا کتاب شعر منتشر میشود؟ چطور جایزه شعر خبرنگاران برگزار میشود؟ فاصله اولین کتاب شعر اشکوری با آخرین کتابش ۶۰ سال است و همچنان برای انتشار شعر ذوق دارد.
چطور میشود باور کرد مردم شعر نمیخوانند؟
وی سپس بیان کرد: چطور میشود باور کرد مردم شعر نمیخوانند و کتابخوان نیستند؟ قیاسمان با چه تاریخی است و با چه جغرافیایی از جهان؟ نه در قیاس تاریخی و نه در قیاس جغرافیایی و نه تناسبات منطقی و در مقایسه با دیگر شاخههای مفرح هنری نمیتوانیم بگوییم شعر جایگاهش را از دست داده است. در کشورهای دیگر هم شعر ۵۰۰ نسخه منتشر میشود.
این شاعر با اشاره به کنسرتهای علیرضا قربانی در شهرستانها و تهران افزود: در این مدت چندهزار نفر بلیت ۷۰۰ و ۸۰۰ هزار تومانی تهیه کردند تا به کنسرت علیرضا قربانی که موسیقیاش شعرمحور است، بروند. افرادی که با موسیقی او ارتباط گرفتهاند به خاطر شعرهایی است که وی خوانده و کسانی که میگویند مردم کتابخوان نیستند در واقع به دنبال توجیه خود هستند. مردم به اندازهای که باید، مخاطب کتاب هستند اما مخاطب اثر آنها نیستند، بنابراین آنها در مظان اتهام هستند، پس باید بازی را بههم بریزند که ادبیات جایگاه ندارد، شعر جایگاه ندارد و صورتمسئله را پاک میکنند.
وی در ادامه گفت: اگر وقار داشته باشید، مردم شما را میپذیرند و به شما اقبال نشان میدهند. اگر در شاعری عنصر خلاقیت و عاطفه کمرنگ باشد، شاعر نمیتواند جایگاهی کسب کند. شاعر باید صبوری داشته باشد. مصداقش احمدرضا احمدی که در مراسم تشییع او همه آمده بودند.
این روزنامهنگار تاکید کرد: اگر شاعر اصالت و صداقت داشته باشد، شعرش محبوب میشود و اگر نوجویی و خلاقیت داشته و عنصر عاطفه پررنگ باشد، شعرش به زبان مشترک مردمی و بشری تبدیل میشود. در تمام تحولات اجتماعی ما اگر شاعران به جای استوری کردن، شعر بنویسند، وضعیت شعر ما چه میشود؟ آنها متنهایی به اشتراک میگذارند که آکنده از عصبانیت است؛ این درحالی است که شعر اعتراضی «زمستان» اخوان ثالث و «روزگار غریبی است نازنین» شاملو هنوز خوانده میشود. برخی میگویند ما شعر میگوییم اما منتشر نمیکنیم. نمیتوانم بپذیرم کسی شعر نوشته باشد اما منتشر نکند. اگر حرفهای تند و تیز را میشود منتشر کرد، پس شعر را هم میشود منتشر کرد.
وی در پایان گفت: هجدهمین دوره جایزه در اسفند ۱۴۰۲ برگزار میشود و جایزه شعر خبرنگاران به تقویم خود بازمیگردد.
نظر شما