خانه اندیشمندان علوم انسانی نام پرمسمایی دارد. خانه اصولا مکانی برای پناه یافتن همه اعضای یک خانواده با هر نوع تفکر و دیدگاهی است. این مشی نباید به بیراهه برود و همه جریانهای درگیر در این ماجرا باید در نظر داشته باشند که تکثرگرایی، تفکر را اعتلا میدهد. خانه وقتی خانه است که برای همه باشد!
این خانه در سال ۱۳۹۰ تاسیس شد و در زمان شهرداری محمد باقر قالیباف محل فعالیت آن از سوی شهرداری تهران در اختیار گردانندگان قرار گرفت. از آن زمان نسبت به برگزاری گردهمایی سالانه اندیشمندان حوزههای مختلف علوم انسانی اقدام میکند. از جمله فعالیت های خانه اندیشمندان علوم انسانی میتوان به تشکیل سامانه اطلاعاتی خانه اندیشمندان، راهاندازی کتابخانه دیجیتالی و برگزاری جلسات و نشستهای مختلف در طول سال اشاره کرد.
حالا اما مدتی است که اخباری در رسانهها منتشر شده مبنی بر اینکه معاون فرهنگی و اجتماعی شهرداری و مدیرکل مطالعات اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران به همراه عوامل اجرایی شهرداری با در دست داشتن حکم قضایی، اقدام به تغییر قفلها و بیرون کردن عوامل اجرایی خانه اندیشمندان علوم انسانی کرده اند.
چرا خانه بسته شد؟
پس از این اتفاق، شخصیتهای مختلفی در هر دو سو، درباره این مسئله اظهار نظر کردند. علیرضا غریب دوست، دبیر انجمن حقوقشناسی خانه اندیشمندان علوم انسانی به روزنامه اطلاعات گفته، شهرداری تهران با این نهاد در دهه ۹۰ قراردادی امضا کرده است. او معتقد است مشکل و هدف شهرداری، تصرف ملک نیست؛ زیرا ملک را نمیخواهد، بلکه میگوید مؤسسهای را که ثبت کردهاید بدهید به ما و بروید تا مدتی هم، شهرداری اندیشمندان را مدیریت کند!
اما امین توکلیزاده، معاون اجتماعی شهرداری تهران، در واکنش به اخبار منتشرشده درباره تعطیلی و تخریب خانه اندیشمندان علوم انسانی میگوید: از مدتی قبل با نامه دستگاههای نظارتی، برای شهرداری مسجل شد که باید نحوه واگذاری و بهرهبرداری از برخی مجموعههای تحت نظر این نهاد که در سنوات گذشته واگذار شدهاند، مورد بررسی قرار گیرد و خانه اندیشمندان علوم انسانی از جمله این مجموعهها است.
او تأکید کرده، قبلا چند بار با مدیران خانه اندیشمندان، مکاتبه شد و اخطارهای لازم به آنها داده شد و همکاران حوزه مطالعاتی شهرداری با مدیران این مجموعه به منظور ایجاد تغییر فضای کاری در این ساختمان صحبت کردند. باید مجموعه واقعی از اندیشمندان علوم انسانی بتوانند از این فضا استفاده کنند.
توکلی زاده یادآور شده با توجه به صدور رأی قضایی، مبنی بر مهلت ۲۰روزه تخلیه خانه اندیشمندان و با وجود صدور این رأی، ما به دنبال تخریب نیستیم و فقط بحث تغییر فضای کاری مطرح است.
عبدالمطهرمحمدخانی سخنگوی شهرداری تهران هم در این باره گفته: رویکرد شهرداری تهران مثل همه ظرفیتهای فرهنگی و نخبگانی شهر تهران، ایجاد یک ظرفیت و بستر برای فعالیت «همه» گروهها، جریانات و ظرفیتهای دانشگاهی، نخبگانی و دانشجویی است. به نحوی که با وضعیت منصفانه و عادلانه همه بتوانند از این ظرفیتها استفاده کنند.
اما در میان مسئولان شورای شهر تهران این ماجرا مخالفانی هم داشته است. ناصر امانی، عضو شورای شهر تهران میگوید: شهرداری اعلام کرده است که این خانه پلمب نشدهاست، اما به این مکان رفته تا آنجا را از افرادی که حضور داشتند، تخلیه کند.
او تأکید کرده، ظاهرا از دهه ۹۰ بین هیئت امنای خانه اندیشمندان و شهرداری تهران قراردادی نامحدود منعقد شدهاست. اگر حالا به هر دلیلی شهرداری تصمیم گرفته که دیگران هم در این خانه حضور پیدا کنند یا مدیریت آن را جابجا کند، روش مناسب این بود که از طریق مذاکره اقدام کند، زیرا این مکان در اختیار یک سری افراد فرهیخته قرار دارد و نویسندگان، گویندگان و اندیشمندان علوم انسانی در آنجا هستند و به راحتی میشد از طریق مذاکره با این افراد این مشکل را حل کرد. حتی اگر به نتیجه نمیرسید، راههای حقوقی باز است. این برخورد نه شکل خوبی داشت و نه بازتاب مثبت و مناسبی.
آخرین واکنشها
در تازه ترین واکنشها غلامرضا اعوانی استاد پیشکسوت فلسفه هم چنین بیان کرده: یکی از کارکردهای مهم شهرداریها و از جمله شهرداری تهران، در کنار فعالیتهای عمرانی و خدمات شهری (که عمدتا جنبه مادی شهر است)، ارتقای فرهنگی و معنوی شهروندان و ترویج مفاهیم و مقولات علوم انسانی است. خانه اندیشمندان علوم انسانی دقیقا در چارچوب همین کارکرد اخیر، نقش آفرین بوده است.
رضا داوری اردکانی، استاد فلسفه و رئیس فرهنگستان علوم جمهوری اسلامی ایران نیز در پیامی عنوان نموده: من هم مثل همه كسانى كه به دانش و دانشگاه تعلق خاطری دارند، از اتفاقى كه (درباره خانه اندیشمندان علوم انسانی) افتاده است آزرده شدم، هرچندكه تعجب نكردم. من توقع ندارم كه متصديان امور به فلسفه و علوم انسانى درشرايط كنونى اهميت بدهند. کاش مى دانستند كه با این قبیل رفتارها هيچ مصلحتى تأمين نمىشود. خوشحال شدم كه به كار خود ادامه مىدهيد. اكنون كشور به فلسفه و علوم انسانى انتقادى بسيار نياز دارد. وظيفه اهل دانش هم بذل همت درراه علم و برآوردن اين نيازاست.
واکنش خانه اندیشمندان علوم انسانی چه بود؟
خانه اندیشمندان در بیانیهای در پی اقدامات اخیر شهرداری تهران تأکید کرد که «مصمم هستیم تا تمام برنامههای این خانه طبق اعلام قبلی برگزار شود و وقفهای در روند آن ایجاد نگردد. لذا از شورای اسلامی شهر تهران و سایر شخصیتهای حقوقی و حقیقی که دل در گرو رشد و پیشرفت و اعتلای کشور عزیزمان دارند برای ادامه حیات علمی و فرهنگی این مجموعه تقاضای حمایت و کمک داریم.» در این بیانیه آمده است که «شهرداری تهران مالک خانه اندیشمندان علوم انسانی نیست و هویت باید از ساختمان تفکیک شود همچنین عوامل شهرداری از اجرای حکم قضائی استنکاف کردهاند و تا این لحظه وضعیت به روال سابق برنگشته است.»
لازم به ذکر است که برنامههای خانه اندیشمندان علوم انسانی در حال حاضر همچنان برگزار می شود و کانال تلگرامی این خانه به صورت روزآمد اخبار آن را منتشر میکند.
چه باید کرد؟
درباره این ماجرا ذکر چند نکته ضروری است: نخست اینکه باید مسایل حقوقی مربوط به ملک مورد استفاده و اختلاف بر سر مالکیت بین خانه اندیشمندان و شهرداری در 12 سال پیش را از بحثهای محتوایی و هویت خانه اندیشمندان تفکیک کنیم؛ یعنی اینکه قرارداد اولیه هر مشکلات و چالشهایی داشته در صلاحیت تشخیص کارشناسان حقوقی است. خلط مسایل حقوقی با سایر مسایل درباره خانه اندیشمندان علوم انسانی میتواند اذهان را درباره اصل اتفاق خانه به بیراهه ببرد.
نکته دوم که در جریان اتفاقات مورد اشاره قرار گرفته به حاشیه رفتن طیفی از نیروهای فکری است که بهتر است فارغ از سیاست زدگی بررسی شود. اینکه آیا تنوع رشتهها به لحاظ محتوایی در خانه رعایت شده نکته مهمی است. مثلا چه رشتههایی در خانه به آن بیشتر پرداخته شده و چه رشتههایی کمتر مورد توجه قرار گرفته است و اساسا چه قدر این مواجهه با رشتهها و جریانات فکری آگاهانه بوده و یا از سر کمبود نیروهای کاری و امکانات.
موضوع دیگر این است که چه قدر طیفهای مختلف فکری توانستند در خانه محمل و تریبونی داشته باشند؟ پاسخ به این سؤال نیز طی سالها فعالیت خانه قابل بررسی است که آیا همه جریانها در آن حضور داشتند یا نه؟ در این مورد هم باید وضع موجود را ببینیم و در قیاس با نهادهای دیگر که نقش آفرین بودند، کار کارشناسی، حق طلبانه و منصفانه صورت بگیرد.
مسئله بعدی، درباره اتفاقات روز سه شنبه به بعد است که مورد گله و سوال قرار گرفته؛ اینکه آیا به لحاظ شکلی فرایند درستی طی شده است؟ گفته شده این اقدام شهرداری برای این بوده که از فضای موجود که در اختیار خانه اندیشمندان قرار گرفته بیشتر استفاده شود و گویا بخشی از آن بلا استفاده بود. سؤال این است که آیا می شده از فضای خانه استفاده بیشتری شود که نشده؟ اگر امکان استفاده از سایر ظرفیتهای خانه بوده، آیا این امکان وجود داشت که مسئولان شهرداری بتوانند با تعامل بیشتر این فرایند را مدیریت کنند؟
مسئله دیگر اشاره مسئولان شهرداری بر انحصار زدایی از خانه اندیشمندان علوم انسانی است. اصل دوری از انحصار و حضور همه جریانهای فکری در چنین فضاهایی، بسیار نکته مهمی است به خصوص در نهادهای عمومی و حاکمیتی باید بیشتر مورد توجه باشد. بر همین اساس شایسته است مسئولان شهرداری در این خصوص توضیحات دقیق تری ارائه نمایند.
مسئله دیگری که بسیاری از برنامههای ما مبتلا به آن است تعریف نکردن معیارها و شاخصهاست. مسئولان شهرداری بیان کردند برخی از فعالیتهای خانه در راستای تقویت ارزشها و شاخصهای انقلاب اسلامی کمتر بوده اما در این باره نباید از نظر دور داشت که برنامههای خانه اندیشمندان علوم انسانی ماهیتا علمی و تخصصی است و طبیعتا بر خلاف ارزش های انقلاب اسلامی نیز نبوده است.
ذکر این نکته ضروری است که باید عملکرد خانه اندیشمندان علوم انسانی را در مقایسه با عملکرد سایر نهادهای موجود، ظرفیتها و امکانات آن ارزیابی کرد و نباید آمال و آرزوها را معیار قرار داد. البته این رخداد پیامد مثبتی هم دارد که آن شفاف سازی و تنویر افکار عمومی در راستای شرح فعالیتهای فرهنگی همه نهادهاست که میتواند مورد توجه قرار گیرد.
چراغ خانه باید روشن باشد!
نگاهی به نامه اولیهای که در سال 92 برخی از اساتید و فعالان علوم انسانی از جمله حمیدرضا آیتاللهی، حسین میرمحمد صادقی، حمید صابر فرزام، محمدرضا معینی، محمد جواد شوشتری، وحید محمودی، محمد امین قانعی راد و ... خطاب به محمد باقر قالیباف نوشتهاند و در آن تقاضای برپایی خانه اندیشمندان علوم انسانی را کردهاند نشان میدهد که از همان ابتدای امر طیفی از جریانهای مختلف که امضا کننده نامه بوده اند بومی سازی علوم انسانی را بر اساس منویات مقام معظم رهبری را هدف تاسیس این خانه عنوان نموده اند.
به نظر میآید که این هدف که در ابتدا هم به درستی تصویر شده باید مبنای ادامه فعالیتهای خانه اندیشمندان علوم انسانی باشد. خانه اندیشمندان علوم انسانی نام پرمسمایی دارد. خانه اصولا مکانی برای پناه یافتن همه اعضای یک خانواده با هر نوع تفکر و دیدگاهی است. این مشی نباید به بیراهه برود و همه جریانهای درگیر در این ماجرا باید در نظر داشته باشند که تکثرگرایی، تفکر را اعتلا میدهد. خانه وقتی خانه است که برای همه باشد!
نظر شما