پنجشنبه ۱۵ تیر ۱۴۰۲ - ۱۰:۵۷
«دریا به دلم می زند» منتشر شد

هرمزگان- مجموعه شعر نو «دریا به دلم می زند» دومین کتاب «علی حریفی» با شعرهایی که سرشار جنوب‌اند، عطر شرجی و احساس دریا دارند و شعرهایی که آکنده از حس دلدادگی شاعر هستند چاپ و منتشر شد.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در بندرعباس، علی حریفی نویسنده و شاعر اصالتا رودانی است که بیست و یکم آذر ماه سال ۱۳۲۹ در آبادان پا به عرصه گیتی نهاد، ‌های زیادی را در خرمشهر تجربه کرد و اینک در بندرعباس روزگار می‌گذراند. نخستین اثر وی، کتاب «فرفره ی چوبی و سایه ی روشن سخن» است که سال ۱۴۰۱ توسط نشر سیب سرخ چاپ و وارود بازار کتاب شد. 

شعر خلق می‌شود تا عشقی را رونمایی کند و خاطره ای را روایت کند. شعرها و عشق ها با هم همزادند. گاهی اگر از سر شوربختی شعری را نفهمیدیم، ایرادی ندارد، عاشق که بشویم شاعرانه می‌اندیشیم. اینجا شعر آمده است که سرگذشتی را که با عشق رقم خورده را بازآفرینی کند. شاعر از کهکشان راه شیری سفر می‌کند، از باغ دلگشا، به دریا می‌زند، از قشم می‌گذرد، به تهران، اصفهان، بوشهر، خرم آباد و خرمشهر می رود، از هامبورگ و سنت پترزبورک سر در می آورد اما رنگ قهوه‌ای گیسوان یار او را به زادگاه باز می گرداند. اینجا اصولا عاشقی و شاعری اتفاق افتاده است. 

«دریا به دلم می زند» / شرجی به سرم/ شروه به حنجره ...
شاعر شناسنامه جنوبی بودن خویش را بدین شیوه در شعر کوتاهی تأیید می‌کند و آن‌را به عنوان نام نخستین اثر شعری اش برگزیده است. 

واژگان پرتکرار لبخند، یلدا، خیال، بانو، گیسو، آبشار، قهوه، سرخ، نور، شانه، شب و شعر است. 

شعرهایی که سرشار جنوبند، عطر شرجی و احساس دریا دارند، شعرها آکنده از حس دلدادگی شاعرند نخل‌ها، خرما، خرمشهر، بوشهر، شط، کشتی، بوم، غراب، ناخدای پیر، جاشوی جوان، صیاد، بویه، راس المطاف، شروه‌های سوزناک بخشو، نهیب‌های شورانگیز رئیس علی، چمیدن، بادبزن، جزیره، قشم، مدار جنوبی، موج، بندر، گارم زنگی، گل ابریشم، انبه، لور، شکوفه های لیمو، نان چپاتی، هامور، گرگور، جنگل حرا و ...

عشق، مضمون و محتوایی است که حس دلپذیری به مخاطب ارزانی می‌دارد و حکایت دلدادگی را تمام می کند: با این دل و با این سر و با این سپیده دم چه می کنی؟!/ جمع‌اند همه ترفندهای شعر خوب، در تار و پود تو ای شعر بانوی من!/ آن گیسوان سیاه دراز و، آن طلوع سپیده دم به ناز، خوش‌تر از این تضاد و تقابل کجاست؟/ امشب کدام ماه با قامت کامل نگاه می‌کند، که این چنین، به سویش قد کشیده ام؟....

اشعار از زیبایی تضاد و تقابل، از تشبیه و ایهام و از خاطره بازی به نیکی آکنده اند: شکیباست به دیدن، ناشکیب است به گفتن/ مغرورتر که می‌شوی، زیباتر می‌شوی.../ ... تو بگویی«بدرود!» من بشنوم «درود»!

تشبیه: تا دور دست‌های دور رفته است، بوی خنک آبشار خرمایی جاری بر شیب شانه‌ات، ترانه ی شیرین تپش زای چمیدنت، نوازش ضرباهنگ زیر و بم خنده هایت/ هامبورگ زنی زیباست/

نوستالژی: ریه‌هایمان را پر می کنیم از هوا/ زو را سر می‌کشیم تا انتها. و بوی نوروز کوچه باغ‌های شیراز در یک کلام.
نوروزت پیروز! بهارت پر بار! بانوی مهربان!/ می دانم، خرمشهر، اسم مستعار توست./ ... چه قدر به سیزده بدر می‌مانی بی‌گمان!/ چوب خط- شمع افروخته و گل میخک.../ در شیراز با بوی بهارنارنج و رنگ سپید یاس ها؛ در بندر با بوی شکوفه های انبه و ایوار نخل ها/ و ... 

و رنگ چشم‌هایت چیستان چموشی بود
که به هیچ تشخیص و گشایشی تن نمی‌داد
لب‌هایت یاس می پاشید
گونه‌هایت طراوت شبنم
و موهایت عطر گل مریم
و این گونه بود که با گفتمان یک لبخند
شهر را فتح کردی چون سپیده دم
چه خوش خیال بودم که اشغال را کوتاه می دیدم
چه زود آمدی و چه دیر ماندی!
باور کن! هنوز هم نمی دانم
از اعجاز لبخند تو بود
یا کار نابکار اسب تروای سن من
که به اشغالی چنین دیرپا تن دادم.

مجموعه شعر نو و پر احساس «دریا به دلم می زند» دومین کتاب «علی حریفی» به همت نشر «سمت روشن کلمه» با شمارگان ۳۰۰ نسخه، در ۱۰۰ صفحه وارد بازار کتاب شد. این اثر به قیمت ۶۵ هزار تومان برای نخستین بار در زمستان ۱۴۰۱ چاپ شد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها