سه‌شنبه ۲۳ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۴:۱۱
صیادی که خدا خواست زنده بماند

زندگی صیاد یک زندگی است با سعی و تلاش مداوم و غوطه خوردن در سختی‌هایی که هرکسی نمی‌تواند به‌راحتی ازشان بیرون بیاید. زندگی‌ای است برای درست زندگی کردن و درست کردن زندگی

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، سپهبد شهید علی صیاد شیرازی را بی‌شک یکی از بزرگ‌ترین فرماندهان ارشد نظامی کشور باید دانست. امیری که اقدامات و تدابیرش در هشت سال دفاع مقدس کفه‌ ترازوی جنگ تحمیلی را برای انقلاب اسلامی نو پای آن سال‌ها بسیار سنگین کرد و به جهانیان نشان داد که برای تمامیت ارضی و سرزمینی فرزندان خمینی جان‌برکف در میدان حاضر و با تمام قوا ولو با دست‌خالی به جنگ متجاوز می‌روند، از ایجاد قرارگاه وحدت بین ارتش و سپاه گرفته تا عملیاتی چون بیت‌المقدس، آزادسازی خرمشهر تنها بخشی از افتخاراتی است که او به دست آورد. اما بی‌تردید عملیات غرورآفرین مرصاد یکی از ویژه‌ترین عملیاتی بود که به فرمانده‌ای صیاد شیرازی انجام پذیرفت و گروهک منافقین سخت‌ترین سیلی دوران خود را از او خوردند، شکست مفتضحانه‌ای که باعث شد یازده سال بعد توسط اعضای این گروهک خبیث جلوی چشمان فرزندش به درجه رفیع شهادت نائل شود، مقام و منزلتی که خود او بیش از هرکسی به دنبالش بود.
 
علی صیاد شیرازی متولد ۲۳خرداد سال ۱۳۲۳در خراسان رضوی است که اگر امروز در این دنیا بود باید جشن تولد ۷۹ سالگی‌اش را برگزار می‌کرد. به همین مناسبت مروری داریم به دو عنوان «یادگاران» و «خدا می‌خواست زنده بمانی» محصول انتشارات روایت فتح که طی سالیان گذشته پیرامون این فرمانده دلیر منتشر و روانه بازار نشر شده است.
 
مجموعه یادگاران (علی صیاد شیرازی)
چهار سال پس از ترور شهید صیاد شیرازی انتشارات روایت فتح در قالب مجموعه ۳۵جلدی یادگاران در جلد یازدهم خود کتابی به قلم رضا رسولی با موضوع خاطراتی از صیاد شیرازی چاپ و منتشر می‌کند، کتابی که در صد صفحه به صد خاطره از روزمرگی‌ها، فعالیت‌ها و رفتارهای این فرمانده دلیر پرداخته است، مجموعه یادگاران ازجمله مجموعه‌هایی است که طی بیش از دو دهه فعالیت این انتشارات همواره جزو پرفروش‌ترین و پرمخاطب‌ترین‌های حوزه نشر و ادبیات پایداری و مقاومت به شمار رفته و بی‌شک یکی از دلیل این اقبال و استقبال نثر روان، ادبیات به‌روز و مردم‌پسند بودنش است تا جایی که باگذشت دو دهه از چاپ و انتشارش در سی و چهارمین نمایشگاه کتاب تهران نیز جزو پنج کتاب پرفروش این انتشارات قرار گرفت.

در مقدمه کتاب به قلم رضا رسولی چنین نوشته‌شده است: می‌شود مدام در طی مسیری سخت و طاقت‌فرسا باشی، سخت کارکنی، از موانع و مشکلات بدون شکوه و گلایه بگذری و با همه همیشه به مسیری نگاه کنی که کجا می‌رود و چگونه. می‌شود در صف طولانی آدم‌هایی که این راه را می‌روند جایی که فرمانده هستی یا جایی که به‌فرمان گوش می‌سپاری خودت باشی و کاری را که انجام می‌دهی درست باشد بی‌توجه به فشارها، ناراحتی‌ها، دلخوری‌ها یا حتی آسانی‌هایی برایت پیش می‌آید. این تصاویر پراکنده داستان زندگی مردی است که این‌گونه گذشت و پایدار ماند.

در ادامه، مروری خواهیم داشت به دو خاطره از صد خاطره‌ای که پیرامون شهید صیاد شیرازی در مجموعه «یادگاران» چاپ و منتشرشده است:

«هر جا می‌رفتیم فکروذکرش جبهه و جنگ بود. آن‌قدر که دیگر زده شدم. گفتم: «جنگ تمام‌شده، چرا ولش نمی‌کنی؟»
گفت: «هرچی داریم از جنگ داریم.»
نمی‌دانم چه شد که پایش را کرد توی یک کفش که برویم شلمچه. همان مرخصی چندروزه را. گفت: «وقتی می‌روم شلمچه یاد دوستانم می‌افتم، خیلی خاطره دارم.» قبول کردم. خانوادگی رفتیم شلمچه.»
 
«چند روز مانده بود به شهادتش، پشت رُل بود، رانندگی می‌کرد، می‌رفتیم مهمانی، شروع کرد به حرف زدن هیچ‌وقت ندیده بودم این‌طوری حرف بزند از گذشته هاش گفت؛ از جوانیش از لطفی که خدا بهش داشته، این‌یکی را طوری گفت که اشک توی چشم‌هایش جمع شد. انگار بغض کرد همین‌طور حرف می‌زد می‌گفت لطف خدا رو در همه مراحل زندگی‌ام دیده‌ام تا حالا تنهام نگذاشته.
از سیر زندگیش می‌گفت، از اینکه تمام بدهی‌هایش را داده و دیگر هیچ قرضی ندارد مسائل خصوصی زندگی‌اش را تعریف می‌کرد، من که دخترش بودم هیچ‌وقت ندیده بودم این‌طوری صحبت کند.»
 
مجموعه از چشم‌ها «خدا می‌خواست زنده بمانی»
با استقبالی که از کتاب یادگاران جلد شهید صیاد شیرازی صورت گفت انتشارات روایت فتح در مجموعه دیگری با عنوان «از چشم‌ها» در سال ۸۳نیز کتابی با موضوع صیاد شیرازی با عنوان «خدا می‌خواست زنده بمانی» به قلم فاطمه غفاری منتشر و روانه بازار نشر کرد. این کتاب به نسبت قطورتر و مبسوط‌تر از مجموعه یادگاران بود. کتابی با بیش از سیصد صفحه شامل ذکر خاطرات و روایات برخی از اطرافیان و دوستان صیاد شیرازی است. در این کتاب سید یحیی رحیم صفوی، عطاالله صالحی، رضا سلطانی، شهربانو شجاع، صدیقه صیاد شیرازی، حسین توانا، روح‌الله سروری، غلامعلی رشید، داوود کریمی، احمد آرام، عفت شجاع و برخی دیگر پیرامون فرمانده دلیر هشت سال دفاع مقدس سخن گفتند و گفتگو کردند. این کتاب نیز همانند مجموعه یادگاران با استقبال مخاطبان روبه‌رو شد تا جایی که اکنون با بیش از ده سری چاپ جزو آثار ماندگار انتشارات روایت فتح به شمار می‌رود.

در معرفی کتاب آمده است: «زندگی صیاد یک زندگی است با سعی و تلاش مداوم و غوطه خوردن در سختی‌هایی که هرکسی نمی‌تواند به‌راحتی ازشان بیرون بیاید. زندگی‌ای است برای درست زندگی کردن و درست کردن زندگی. آدم‌هایی که دور و برش بوده‌اند. از خانواده و دوست‌ها بگیر تا سربازها و افسرها و فرمانده‌ها و تا چیزهای بزرگ‌تری مثل کنار هم گذاشتن ارتش و سپاه درزمانی که به هم اعتماد نداشتند و جنگ. «خدا می‌خواست زنده بمانی» هفتمین کتاب از مجموعه از چشم‌هاست که در آن تصویر مردی را خواهی دید که لحظه‌به‌لحظه زندگی‌اش سودای این‌گونه زندگی کردن را داشته است.»
 
فاطمه غفاری نویسنده این کتاب نیز در بخشی از مقدمه پیرامون این مردم بزرگ نوشته است: «نظامی‌ها سرلشگر هم که باشند وقتی ازشان می‌پرسند چه‌کاره‌ای می‌گویند سرباز و او سرباز شده بود، کارش خدمت بود ولی خدمت برای چه کسی؟ این همان چیزی بود که به زندگی سربازی‌اش معنی می‌داد و از او آدم دیگری می‌ساخت، سرباز دیگری، نظامی دیگری. وقتی یک ستوان جوان بود دوست داشت برای کارهایش که آن‌هم دقیق و کامل انجامشان می‌داد تشویقش کنند. اگر نمی‌کردند دلخور می‌شد بعدتر بازهم دوست‌ داشت تشویقش کنند اما نه دیگر فرماندهان ارتش بلکه کسانی که بهشان معتقد بود و حالا دیگر می‌دانست باید سرباز چه کسی باشد و برای که خدمت کند. حرفش این بود که: من کان لله کان الله له».
 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها