در نشست «ترجمه معکوس؛ هستها و نیستها، بایدها و نبایدها» مطرح شد:
بهرهمندی از اندیشمندان دیگر کشورها در تقویت ترجمه معکوس تأثیرگذار است
معاون پارلمانی رئیسجمهور در نشست «ترجمه معکوس؛ هستها و نیستها، بایدها و نبایدها» گفت: اگر میخواهیم از نهضت ترجمه معکوس استفاده کنیم خوب است بیاییم از اندیشمندان دانشمندان و پژوهشگران دیگر کشورها استفاده کنیم و آنها به زبان خودشان، آثار فارسی را ترجمه کنند.
علی زارعینجفدری، دبیرکل اتحادیه جهانی ناشران مسلمان، گفت: ترجمه معکوس از حدود دو دهه قبل، از سوی رهبری مطرح شد. این ترجمه معکوس هم دارای راهبرد فکری و فرهنگی و هم مطالبهای جدی است که از مسئولان حوزههای فرهنگی در سطوح مختلف دارند، اما با کمال تاسف مراکز فرهنگی و سازمان و ارگانهای فرهنگی این راهبرد را آن طور که باید به دنبال آن نرفتند و ما نقطه سرخطیم. هنوز ترجمه غرب به عنوان وحی منزل در میان دانشجویان و حتی برخی اساتید مطرح است.
در ادامه برنامه، سعیدرضا عاملی، دبیر سابق شورای عالی انقلاب فرهنگی، بیان کرد: ترجمه معکوس نگاهی است که گفتمان تمدنی نوین اسلامی را منعکس میکند؛ اما تجدد و نظام تجددی غلبه گفتمانی را ایجاد کرد. این غلبه گفتمانی در تفکر اروپای مرکزی است و در نگاه آن محور پیشرفت و تمدن رشد و تعالی اروپا است؛ بنابراین ساز و کار و آموزش و پروش، آموزش عالی و سبک زنگدی و فرآیندهایی که متناسب با این امر را ایجاد کرده است. درحقیقت یک نظامواره فکری در سطح جهانی شکل گرفته است که جهان غربیتر شود. غربی شدن در حوزههای شناختی، نهادی و هم در سبک زندگی، یک نوع غلبه گفتمانی را به وجود آورد.
وی ادامه داد: به نظر میآید شکلگیری انقلاب اسلامی فرآیند و تعبیری از جهانی شدن معکوس به وجود آورد. در حقیقت، انقلاب اسلامی مسیر گفتمانی را ایجاد کرد تا جهانی شدن معکوس شکل گیرد. جامعهشناسان میگفتند، پیشبینی هر نوع تحولی را میکردیم، جز تحویل بر مبنای دین و انگیزه دینی. انقلاب اسلامی مبنای تحول بر مبنای دینی در جهان بود. جامعه مسلمان مهاجری که در دنیای غرب زندگی میکنند،۵۰ میلیونی شدند در سرشماری اخیر در انگلستان، جمعیت مسلمان ۴ میلیون نفر است. در امریکا جمعیت 12 میلیونی مسلمان شکل گرفته و در آلمان و فرانسه همینطور. اینها خود صاحب گفتمانهایی هستند.
عاملی ادامه داد: سال 2012، ۲۴ هزار مقاله و رساله دکتری اروپا و آمریکا با موضوع اسلام را بررسی و ۵ گفتمان را استخراج کردیم. بخشی از این رسالهها، گفتمان حقیقت اسلام بود. ۵۵ درصدی از این مقالات، گفتمان اسلام رومی از منظر گفتمان غرب و دموکراسی غرب و نگاه جامعه غرب به اسلام بود که خود یک نوع باختن به گفتمان غرب است. گفتنان سوم، گفتمان اسلامهراسی بود.
وی ادامه داد: ترجمه معکوس میتواند یک نوع کار سازمانیافته در نظام تشویقی باشد. جمهوری اسلامی و کشورهای اسلامی تشویق کنند نه فقط از زبان فارسی به سایر زبانها از زبان ترکی، از زبان عربی به سایر زبانها انجام شود. اگر غلبه گفتمانی پیدا کنیم لزومی ندارد، اقدامی کنیم این ترجمه معکوس بهطور طبیعی انجام میشود. بسیاری از منابع غربی در جوامع غیرغربی ترجمه میشوند. نیازمند قدرت گفتمانی داریم.
کتاب «دا» را یکی از استادان دانشگاه تهران به زبان اسپانیایی ترجمه کرده اما برای انتشار آن هنوز اقدامی انجام نشده چراکه ناشری برای آن پیدا نکردهایم.
علی زارعینجفدری بیان کرد: از نگاه تاریخی باید به نهضت ترجمه، گریز بزنیم این نهضت در تاریخ معاصر از اواخر قاجار مطرح شد. ترجمه معکوس یعنی از زبان فارسی، ترکی، عربی که زبان اسلام هستند به زبانهای غربی ترجمه شود، نهضت ترجمه آغاز خوبی داشت و آن شور و شوقی که انتظار میرفت از طریق ترجمه شکل بگیرد، انجام شد.
وی ادامه داد: بسیاری از دانشپژوهان و دانشمندان و اندیشمندان از نهضت ترجمه استقبال کردند. اما چند صباحی نگذشته بود که جاده یک طرفه شد و ترجمه از زبان غربی به زبان فارسی انجام شد. قرار بود زبان فارسی و زبان غربی هر دو، هم زبان مبدا باشند، هم زبان مقصد. اما نشد و فقط برای زبان غربی این اتفاق افتاد. زمان پهلوی حتی بعد از انقلاب، زبان اندیشههای غربی به ترجمه فارسی شده و به وحی مُنزل جویندگان دانش تبدیل شده است.
زارعینجفدری در بحث ترجمه هم کوتاهی کردیم هم مبادرت نکردیم. در حوزه فرهنگ به لحاظ ساختاری متوقف شدیم و پویا نبودهایم یکی از دلایل این است که در حوزه مدیریت فرهنگی، نشر و به تبع آن ترجمه، در سطح خرد و کلان به مسئله تبدیل نشده است. ترجمه معکوس که ازسوی رهبری مطرح شد، راهبرد فکری و فرهنگی و مطالبه جدی بود.
در این جلسه سیدمحمدحسینی، معاون پارلمانی رئیسجمهور، با تاکید بر نظر رهبر انقلاب درباره ترجمه معکوس بیان کرد: در بازدید از نمایشگاه، رهبر معظم انقلاب، بر ترجمه معکوس تاکید کردند. ترجمه معکوس، معنایش این نیست که نمیخواهیم ترجمه از زبانهای عربی داشته باشیم. اگر اندیشه ناب و تفکر ارزنده داشته باشند، استفاده میکنیم اما باید بتوانیم آثارمان را به زبانهای دیگر ترجمه کنیم. بسیاری در دنیا تشنه آشنایی با فرهنگ و هنر و ادب ایرانی هستند؛ بنابراین باید بیشتر کار کنیم. در صدر اسلام، هیاتهایی به ایران، روم، مرو و بلخ اعزام میشدند تا کتابهای این مناطق را بیاورند و ترجمه کنند.
وی ادامه داد: عصر قاجار از زبانهای دیگر به زبان فارسی انجام میشد. فیزیک و ادبیات غرب؛ بهطوری که گاهی به شیفتگی میرسید و گویا دست ما خالی است. زمان پهلوی هم، بعد از کودتای ۲۸ مرداد یکی از اقدامات امریکا در ایران این بود که مراکزی تاسیس کردند تا در آنجا آثار آمریکایی را ترجمه و به خورد مردم دهند.
اگر میخواهیم نهضت ترجمه معکوس تقویت شود، خوب است بیاییم از اندیشمندان دانشمندان و پژوهشگران استفاده کنیم و آنها به زبان خودشان، آثار فارسی را ترجمه کنند.
معاون پارلمانی رئیسجمهور گفت: درگذشته به ترجمه به عربی و انگلیسی اکتفا میکردیم. درحالی که بیش از یک میلیارد نفر به زبان چینی حرف میزنند. روابطمان با این کشور مناسب است. باید به زبانهای فرانسوی، روسی، اندونزیایی، بنگالی، پرتغالی، نیجریهای هم توجه کنیم. زمینه بسیار مهیا است اما کم کاری کردیم و نتوانستم به خوبی از آن استفاده کنیم.
وی با اشاره به آمار ترجمه قرآن و انجیل ادامه داد: درحالی که انجیل به 2500 زبان و گویش ترجمه شده، اما قرآن فقط به ۱۵۰ زبان ترجمه شده است.
سیدمحمدحسینی با تاکید بر اهمیت ترجمه کتابهای حوزه دفاع مقدس بیان کرد: دربحث دفاع مقدس اگر کتاب ترجمه کنیم، بسیار خوب است. هرچند گونههای مختلف هنری و فرهنگی داریم اما کتاب است که میتواند تبدیل به فیلم و سایر آثار هنری شود؛ البته برگزیدن آثار برای ترجمه خیلی مهم است. بحث شبکه توزیع هم نکته قابل توجهای است.
نظر شما