داودی در این نشست به بیان تاریخچهای از پیدایش شعر انقلاب در ایران پرداخت و افزود: شروع ادبیات انقلاب اسلامی در ایران از زمانی است که امام خمینی (ره) دستگیر شدند و مرحوم «بهجتی شفق» اولین شعر را برای حادثه فیضیه و دستگیری امام در سال 1342 سرودند و بعد از آن مرحوم علامه حکیمی جزو اولین شاعرانی بودند که برای امام خمینی (ره)شعر سرودند.
رئیس دفتر شعر و ادب حوزه هنری کشور با بیان اینکه جریان شعر انقلاب را در ایران فضلا پایهگذاری کردند، افزود: رفته رفته این نوع شعر به میان مردم رسوخ کرد و مردم نیز برای سرودن همراهی کردند و به مناسبتهای مختلف شعرهای گوناگون سروده شد.
وی شعر را نمودار جریانهای اجتماعی عنوان کرد و افزود: شعر انقلاب یک جریان پویا و زنده است، که در همه حوادث تطبیق داده میشود و محدود به قالبها نبوده است و هر اتفاق بهانهای برای غنی شدن جریان شعر انقلاب است.
وی با بیان اینکه بیشترین حرفها در افق سیاست در شعر زده شده است، افزود: شعر در بزنگاهها خود را نشان داده و نقش دارد.
داودی به نقش شاعران در زنده نگه داشتن زبان فارسی اشاره کرد و افزود: تعداد زیاد شاعران در کشور و گستردگی شعر باعث شده فارسی به زبان گفتمانی جمهوری اسلامی تبدیل شود.
احمدی در بخش دیگری از این نشست با بیان اینکه برنامههایی که در حوزه شعر و ادب صورت میپذیرند به واسطه ماهیت منقلبکننده این هنر رسانهای بسیار تاثیرگذار هستند، افزود: گاهی یک بیت شعر کار یک مانیفست و دکترین نظام را در یک حکومت، نظام و مکتب فکری در طول تاریخ انجام داده است و یک قطعه ادبی در یک واقعه ممکن است کار یک بیانیه را انجام دهد.
در ابتدای این نشست روانشاد با بیان اینکه در هفته هنر انقلاب اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی با همکاری سایر شهرستانها برنامههای مختلفی در سطح استان اجرا کردند، افزود: تجلیل از خانواده شهید یخچالی و شهید زندی در شهرستان بروجرد، برپایی چند نمایشگاه در شهرستانهای مختلف، ساخت کلیپ و تیزر از آثار و بیانات ارزشمند شهید آوینی، مشارکت در برنامه تجلیل از هنرمندان شاخص استان و برنامههای مختلف دیگر در این هفته اجرا شدند.
نیمهشب بود که دنیا به تلاطم میرفت
آتشی در دل و جان همه مردم میرفت
یکنفر، از سفر خون و خطر میآمد
اختری بود که از شب به سحر میآمد
ماه...، درمانده و در چنگمُحاقافتاده
برکه...، دلتنگ و در احوالِفراقافتاده
خاکِ بغداد، در اندیشهی یک رویش سرخ
بذرهای گل لاله، پی یک پویش سرخ
چه سرانجامی از اوّل، هوس جریان داشت
که اجل قصد هماهنگی یک بحران داشت؟
یکنفر، از سفر خون و خطر بر میگشت
اختری بود که از شب به سحر بر میگشت
تنِ سرمازدهی فصل زمستان را دید
خالیِ خلوت آغوش بیابان را دید
پشت سر گوش دل از همهمه و مظلمه پر
پیشِ رو، دشمن بدکینه در آهنگ ترور
آسمان، در جریان بود ولی هیچ نگفت
تا که حالات خزان، از دل دیماه شکفت
روزی که موهای علی وردی پریشان بود
آغاز یک پیچیدگی در شهر تهران بود
داغ علی اکبر برایم تازه شد وقتی
دیدم تنش در چنگ چندین نامسلمان بود
باید علی وردی شود وقتی که از اول
ورد زبانش تا دم آخر (علی) جان بود
در دست قاتل های او چاقو و چوب و سنگ
در جیب او اما فقط یک جلد قرآن بود
مردانه پای اعتقادش ماند و ثابت کرد
او هم شبیه حاج قاسم مرد میدان بود
هرگوشه از این مملکت یک آرمان دارد
پس او فقط یک قطره از دریای ایران بود
نظر شما