فیلم مستند «قرار روز شانزدهم» خود تبدیل به یک سند شفاهی از وقایع سوریه شده است.یکی از نقاط ضعف فیلم نپرداختن به زندگی شخصی و اخلاقیات عمار در زندگی شخصی است.
بیننده با شنیدن صدای همسر مدافع حرم علاقهمند میشود از زندگی او چیزی ببیند اما متاسفانه در فیلم تصاویر کمی از زندگی شخصی عمار دیده میشود. آنچه هست تصاویر کودک و صداهای همسرش بر روی این تصاویر است. به نظر میرسد کارگردان بیشتر سعی داشته از زندگی جنگی، مبارزه و شخصیت عمار به عنوان یک فرمانده صحبت کند. کارگردان کمتر از جنبههای اخلاقی شخصیتی و همینطور زندگی خصوصی او در خانه صحبت میکند. همین امر باعث میشود جوان امروز کمتر با شخصیت عمار همذات پنداری کرده و او را واقعی و ملموس بداند. اتفاقی که در ترسیم شخصیت بسیاری از شهدای دفاع مقدس افتاد و و بعضی عنوان کردند اینها اسطورهاند.
هرگاه فیلمساز جنبه ملموس زندگی شخصیت سوژه یا قهرمان فیلمش را کمتر نشان دهد به باورپذیری آن شخصیت ضربه زده است. اشارات این چنینی در «قرار روز شانزدهم» دیده میشود ولی کمرنگ هستند، فقط یک جا میشنویم یکی از همرزمانش میگوید عمار گفت:« من در آن منطقه جنگی ترسیدم اما دیگر سر شده ام.» به هرحال «قرار روز شانزدهم» فیلم خوبی است و به راحتی دیده میشود اما تلنگری برای مخاطب تدارک ندیده و در شخصیت پردازی قهرمانش خیلی عمیق نمیشود.
نظر شما