چهارشنبه ۲۵ آبان ۱۴۰۱ - ۱۴:۵۹
«شمرون کناردون» اصلا سفارشی نبود

دهمین جلسه از فصل سوم قرار سه‌شنبه‌های انتشارات شهید کاظمی با حضور نویسنده کتاب «شمرون کناردون» همزمان با یازدهمین نمایشگاه ملی کتاب دفاع مقدس عصر سه‌شنبه در گلزار شهدای قم برگزار شد. نویسنده این کتاب تاکید کرد اثرش سفارشی نبوده است.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، سارا عرفانی، نویسنده کتاب «شمرون کناردون» در پاسخ به این سؤال که کتاب دو نویسنده دارد؛ چه‌بخش‌هایی از کتاب را او نوشته و چه بخش‌هایی را خانم علویان گفت: قسمت‌هایی که زمان حال و سفر آخر است را خانم علویان نوشتند و بخش‌هایی که مربوط به گذشته است را من نوشتم. دلیل این کار این بود که شهید اژدری به‌خاطر کارهای جهادی که انجام می‌داد، دوستان زیادی داشت. خیلی از دوستانش فکر می‌کردند صمیمی‌ترین دوست امیرمحمد هستند. گستره فعالیت‌های او از مدرسه صبح رویش تا دورترین نقاط کشور ادامه داشت. گرما و کاریزمایی که داشت باعث می‌شد دوستانش این‌طور فکر کنند که صمیمی‌ترین دوست او هستند. دوست داشتند درباره امیر‌محمد حرف بزنند و حرف‌های زیادی برای گفتن داشتند. همین مسئله باعث شد مصاحبه‌ها طولانی شود. هر چه‌قدر مصاحبه می‌گرفتیم‌، باز هم فردی پیدا می‌شد که مایل بود درباره او حرف بزند. 

وی خاطرنشان کرد: این کار اصلا سفارشی نبود. از قبل به‌خاطر فعالیت‌های جهادی که داشت او را می‌شناختم. به‌هنبن‌خاطر احساس کردم اگر بخواهم درباره او بنویسم نسبت به‌ بقیه جلوتر هستم تا اینکه یک نفر دیگر بخواهد بنویسد و تازه اخلاق شهید دستش بیاید. ممکن است بعدها فرد دیگری بیاید درباره او کتابی بنویسد؛ ولی فکر کردم وظيفه‌ام این است که درباره او بنویسم. مقداری گذشت، مصاحبه‌ها طولانی شد و دوستانش مایل بودند درباره او حرف بزنند و احساس کردم انگار این کار قرار است خیلی زمان ببرد. یک بخش از کار را شروع کردم. چهل صفحه‌ای از کار را نوشتم و بعد با خانم علویان راجع‌به نوشتن کتاب صحبت کردم. 


مؤسس کانون بانوی فرهنگ افزود: به‌خاطر تأثیرگذار بودن امیرمحمد، دوستانش از همان ابتدا (در روز بعد از شهادتش) ساخت مستند درباره او را شروع کردند. یک‌سری مصاحبه‌های‌صوتی و تصویری از خانواده و دوستان امیرمحمد گرفتند. این مصاحبه‌ها را در اختیار ما گذاشتند، اما بقیه کارها با خودمان بود. اینکه برویم با تک‌تک دوستانش درباره ویژگی‌ها، رفتارها و دغدغه‌های او صحبت بکنیم. دنبال این بودیم که وقتی یک جوان دهه افتادی وارد کار جهادی می‌شود چه‌طوری است. شاید فرق بکند با یکی مثل حاج عبدالله والی که شهید اژدری همیشه می‌گفت راه ایشان را ادامه می‌دهد. دغدغه‌هایشان یکی است، اما ممکن است در عملکرد فرق‌هایی با هم داشته باشند. اینکه ما با یک جوان امروزی مواجهیم و کاملا برای جوانان و نوجوانان ملموس است و می‌توانند درکش کنند. 

عرفانی تصریح کرد: نکته جالب این است که امیرمحمد از یک خانواده خیلی مرفه بالاشهری وارد عرصه جهادی شد. به‌طور کامل فضای خانواده‌ خودش را رها کرد. شاید کسی باورش نشود که با آن شرایط مالی مطلوب،  یک ماشین ساده داشت و لباس‌های نسبتا ساده می‌پوشید و شبانه‌روز برای کارهای جهادی وقت می‌گذاشت، تا جایی که خانواده‌اش شاکی شدند. حتی پدر و مادرش نمی‌دانستند که امیرمحمد دقیقا چه‌کار می‌کند. حیطه کاری‌اش خیلی گسترده بود. یا در سفر برای کارهای جهادی بود، یا اگر در تهران هم بود فرصت نمی‌کرد زیاد با خانواده باشد. وقتی امیرمحمد شهید شد، هم یک ضربه بود برای خانوده و هم تازه متوجه کارهای او شدند. 

نویسنده کتاب «پنجشنبه فیروزه‌ای » درباره شخصیت شهید اژدری گفت: امیرمحمد شخصیتی بود که همه زندگی‌اش را گذاشته بود در کارهای جهادی و برای محرومین؛ ولی فضای جهادی آن‌ها به‌شدت شاد و بشاش بود. اصلا از ویژگی‌های شخصیتی امیرمحمد، فعال بودن و پرشور بودن بود. تلاش کردیم این ویژگی‌ها را به‌وسیله کتاب به مخاطب منتقل کنم. احساس می‌کردم این بی‌انصافی است که معنویات شهید و غم‌ها و دردها را نشان دهیم، اما این روحیه را نشان ندهیم. اصلا این روحیه امیرمحمد را متمایز می‌کرد. وقتی شهادت امیرمحمد اتفاق افتاد، هیچ‌کس باور نمی‌کرد. دوستانش فکر می‌کردند که دارند با آنها شوخی می‌کنند. 

عرفانی درباره استفاده از روای اول شخص برای کتاب «شمرون کناردون» اظهار کرد: از آنجایی که از قبل شهید اژدری را می‌شناختم، خیلی به این فکر کردم که راوی چه کسی باشد. وقتی ما نویسنده‌ها چند داستان می‌نویسیم، علاقه داریم خودمان را به‌عنوان نویسنده به چالش بکشیم. اینکه این دفعه بیایم یک کار سخت‌تری را انجام دهم. ببینم می‌شود این کار را سخت‌تر هم انجام داد. خب، انتخاب راوی اول شخص برای چنین داستانی خیلی سخت است. وقتی می‌خواهیم یک شخصیتی را برای مخاطب بزرگ و الگو کنیم، و وقتی زاویه دید اول شخص را انتخاب می‌کنیم عملا دست نویسنده برای هرگونه قضاوت یا تعریف بسته است. به‌خودم گفتم؛ اتفاقا چه بهتر. بگذار این مؤلفه را از خودم بگیرم تا دیگر کسی نتواند از امیرمحمد تعریف کند. حالا امیرمحمد خودش دارد ماجرا را بیان می‌کند، من چه‌طوری می‌توانم او را برای مخاطب بزرگ کنم و تعالی روحش را نشان دهم. این کار و روش جدید برای خودم جالب و خوشایند بود. چون معمولا کارهایی که برای شهدا نوشته می‌شود، با زاویه دید سوم شخص و به‌صورت داستان‌داستان یا خاطره‌خاطره است. دوست داشتم شبیه رمان باشد؛ اما با اتفاقات کاملا واقعی آن‌هم با راوی اول شخص که هم نتوانم قضاوت کنم و هم به افکار امیرمحمد نزدیک‌تر شوم.

کتاب «شمرون کناردون » در سال ۱۴۰۰ در ۲۱۶ صفحه توسط انتشارات شهید کاظمی روانه بازار نشر شده است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها