وی افزود: ما در دهه 60 این توفیق را داشتیم که ایشان را بارها و بارها ببینیم. آن وقت که تاکسی نارنجی کنار حرم حضرت معصومه(س) توقف کرد همه در انتظار دیدن ایشان بودند. ایشان از آن خودروی کهنه و فرسوده پیاده شدند و با همه افراد احوالپرسی گرمی کردند. نماز جماعت حرم مطهر با حضور ایشان رونقی کمنظیر داشت.
شالویی گفت: من در مقدمهای که در کتاب گرامیداشت ایشان نگاشتم خاطرهای را نقل کردم که خوب است اینجا نیز آن را نقل کنم. در همان سالهای دهه 60 که در حوزه قم بودیم مقارن بود با دوره جنگ؛ در یکی از شبها در حجرهای که به اتفاق دوستان نشسته بودیم صحبتی شد از اینکه چرا در برخی از مدارس، طلاب حضور چشمگیری به مانند برخی دیگر از مدارس ندارند و ما هم جوان بودیم و شرایط اقتضا میکرد که صحبتهایی را بکنیم.
وی افزود: فردای آن روز صبح جمعهای بود و ما به منزل آیتالله مرعشی نجفی مشرف شدیم. وقتی وارد شدم دو نفر دیگر آنجا حاضر بودند. یکی از آنها تصویری را به ایشان نشان داد و بعد از ایشان خواست تا نصیحتی بکنند و حضرت آیتالله فرمودند غیبت نکنید. نفر دوم نیز رفت و کنار آیتالله نشست و گفت نصیحتی کنید و ایشان به او هم گفتند غیبت نکنید. من نفر سوم بودم. رفتم کنار ایشان و گفتم آقا مرا هم نصیحتی بکنید. آقا، تند شد و با عصبانیت فرمود من چندبار باید بگویم؟ مگر طلبه امام زمان نیستید؟ چرا به جای درس و دعا، غیبت میکنید؟ آن هم غیبت علما.
شالویی بیان کرد: واقعا برای من عجیب بود که چطور ایشان خبر داشتند که ما چه گفتهایم. بزرگی او، جنبههای ایمانی او، فضایل روحانی او، همه از او شخصیتی نامدار و تاریخی ساخته است. آنچه که بیش از هرچیز ایشان را ممتاز میکند در این است که آقای مرعشی نجفی در همه زندگی خودش، برای ترویج علم و دانش و کتاب و کتابخوانی لحظهای کوتاهی نکرد.
وی گفت: ما به عنوان انجمن آثار و مفاخر فرهنگی بر خود لازم دیدیم که نسبت به معرفی این والامقام بیش از پیش تلاش کنیم. البته درباره ایشان برنامههای زیادی برگزار شده اما امروز باید ایشان را به جامعه امروزی و نسل جوان معرفی کنیم. هنوز در جوامع انسانی ما چنین شخصیتهایی میتوانند رشد کنند. وظیفه ما در حوزههای فرهنگی این است که با استفاده از ابزارهای بهروز فرهنگی و هنری و متناسب با خواست عموم جامعه اتفاقهای مهمی را رقم بزنیم.
شالویی اضافه کرد: امروز باید با زبانی ساده معرفیهایی داشته باشیم از چنین شخصیتهایی. امیدواریم که بتوانیم این عالمان برجسته در حوزه فرهنگ و ادب و هنر را به بهترین نحو معرفی کنیم و این فرصت را برای همه اقشار جامعه فراهم کنیم.
مردمی بودن و فرهنگی بودن
بخش بعدی مراسم با صحبتهای محمد مهدی اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی بهصورت ویدیویی ادامه پیدا کرد. اسماعیلی بیان کرد: حضرت آیتالله العظمی سیدشهابالدین مرعشی نجفی، از مفاخر بزرگ علمی و فقاهتی دوره معاصر ما بودند. نزدیک به یک قرن مجاورت علمی و تلاش شبانهروزی داشتند. در کنار ویژگیهای علمی، اخلاقی، فقهی و اصولی، به شدت مردمی بودند و در یک دوره ویژه قرار داشتند. به لحاظ ارتباط فراگیری که با آحاد مردم برقرار میکردند یک مرجع مردمی بودند.
وی افزود: در مورد کار بزرگی که ایشان انجام دادند صحبتهای زیادی میتوان داشت. مجاهدت ستودنی ایشان بود که سبب شد ایشان قرنی را به خدمت در حوزه کتاب و نشر و فرهنگ دینی بپردازند. اگر ما به شرایط دوره حیات ایشان نگاه کنیم، به ویژه در سالهای اول که مقارن با حضور قوی استعمار است، متوجه این کار بزرگ صیانت از مرزهای فرهنگی و علمی ایشان میشویم.
اسماعیلی بیان کرد: ایشان در اوج تنگدستی، با کار شبانهروزی در کارخانه برنجکوبی، با حداقل درآمدهایی که به دست میآوردند تلاش میکردند که جلوی غارت منابع علمی جهان اسلام را بگیرند. در داستانهای مختلف در زندگی ایشان شاهد هستیم که ایشان با چه حرارتی برای جلوگیری از خروج کتاب از عراق و تامین هزینههایش تلاش میکردند و چه مشکلاتی را پشت سر گذاشتند. انصافا این تلاشها درخور ستایش عظیمی است.
وی گفت: باید کتابها نوشت و از این معنای ایثار و کار فرهنگی ارزشمند به صورت مبسوط تجلیل کرد. ما در جمهوری اسلامی و در دوره حاکمیت دین در تعاملات اجتماعی به معرفی چنین الگوهایی نیاز داریم. نسل امروز باید بدانند که با چه مشکلاتی این دستاوردها پدید آمده است. شاید این داستانها اگر نبودند خیلی سخت میشد باور کرد که یک انسان با چنین انگیزهای ورود کرده و خودش را از حداقل معاش محروم کرده برای اینکه برای نسل آینده مواریث فرهنگی را حفظ کند.
غلامعلی حداد عادل رییس فرهنگستان زبان فارسی دیگر سخنران این مراسم بود. وی بیان کرد: من وصف این بزرگوار را زیاد شنیده بودم و فکر هم میکنم از بنده سزاوارتر بسا کسانی هستند که صحبت کنند. اما مطلبی از ایشان خواندم که فکر میکنم کمتر به آن توجه شده است.
وی اضافه کرد: من به عنوان یک دانشجوی علاقمند به کتاب و کتابخوانی، همیشه برای مرحوم نجفی احترام زیادی قائل بودم و در حدود 30 سال پیش که یک دوره کتاب درسی برای دوره راهنمایی نظام قدیم تعریف میکردم یک مقاله مستقلی به صورت درس ویژه در معرفی ایشان و کتابخانهشان در کتاب درسی جا دادم که این شخصیت به عموم معرفی شود.
حدادعادل بیان کرد: اما مطلبی که میخواهم عرض کنم اشاره به یک نامهای است از مرحوم آیتالله مرعشی نجفی به شادروان سعید نفیسی که اولین بار این نامه را در شماره 57 مجله شهاب خواندم. این شماره در پاییز 88 منتشر شده و اولین مقاله آن نامه آیتالله مرعشی نجفی به استاد سعید نفیسی است که آقای عبدالحسین طالعی این نامه را که جزو اسناد سعید نفیسی در کتابخانه مرکز دانشگاه تهران بوده به دست آوردهاند و با یک مقدمه کوتاه در این مجله به چاپ رساندهاند. من وقتی 13 سال پیش این نامه را خواندم خیلی تحت تاثیر قرار گرفتم.
وی افزود: اهمیت این نامه را باید با توجه به شرایط خاص سیاسی و اجتماعی ایران در موقع نگارشش درک کرد. این نامه سال 1317 نوشته شده است. این سال، اوج قدرت رضاخانی است. رضاخان از هرجهت مسلط شده به اوضاع ایران و تظاهر به دینداری را کنار گذاشته، کشف حجاب کرده و با علما به شدت در افتاده و حوزهها را محدود کرده و تقابل و تضاد فراوانی بین حوزه و دانشگاه به وجود آورده است.
حدادعادل با اشاره به سبک زندگی سعید نفیسی و اختلافی که با سبک زندگی آیتالله مرعشی نجفی داشته اشاره کرد و بیان کرد: سعید نفیسی کتابی مینویسد به نام «احوال و اشعار فارسی شیخ بهایی» که در سال 1316 چاپ میشود. آیتالله مرعشی این کتاب را مطالعه میکند و یک نامه مفصلی به سعید نفیسی مینویسد و در نامه با الفاظ محترمانه و به دور از افراط و تفریط به نقد نفیسی میپردازد. آیتالله مرعشی نجفی، اطلاعات جدیدی را نیز در اختیار نفیسی قرار میدهد.
وی گفت: نفیسی درباره فرزندان شیخ بهایی مطلبی نوشته بوده که آقای مرعشی از نسل شیخ بهایی اطلاعاتی را به نفیسی میدهد. درباره شاگردان شیخ بهایی نیز عدهای را معرفی میکند. درباره کتاب «خلاصه الحساب» و شارحان آن نیز تعدادی شرحهای جدید را به اطلاع نفیسی میرساند.
حدادعادل عنوان کرد: اگر بخواهم نتیجهگیری خاصی داشته باشم اولینش فرهنگی بودن آیتالله مرعشی نجفی است. خصوصیت ایشان فرهنگی بودنشان بود. در دورانی که حوزه و دانشگاه به هم بدبین بودند، ایشان کتاب کسی مانند سعید نفیسی را میخواند و این نشان میدهد که ایشان کارشان تنها گردآوری کتاب نبوده است. بلکه به همان نسبت که به گردآوری علاقمند بودند به خواندن کتاب نیز علاقه داشتند.
آیتالله رضا استادی دیگر سخنران این مراسم عنوان کرد: آیتالله مرعشی نجفی 27 ساله بودند که وارد قم شدند. همان سالهای اولی که حوزه تاسیس شده بود. تدریس ایشان نیز نزدیک به 70 سال طول کشید و ایشان در 96 سالگی چشم از جهان فرو بستند. ایشان خیلی کم از قم خارج میشدند.
وی افزود: ایشان ارتباط بسیار خوبی را با دانشگاه برقرار کرده بودند و به دلیل اطلاعات وسیع ایشان، همواره اساتید سرشناسی از دانشگاههای ایران خدمت ایشان میرسیدند. کمتر کتابی هست که در این 70 سال به امر تحقیقی پرداخته باشد و یکی از منابعش کتابهای آیتالله مرعشی نجفی نباشد. ایشان کتابهای خطی فراوانی نیز داشتند و هر محققی که میخواست در حوزه دین و مباحث نو، کاری بکند، ایشان با سخاوت نسخهها را در اختیارشان میگذاشت.
استادی گفت: تا قبل از ایشان کارهای گروهی آنچنان رونق نداشت. ایشان با مردم قم رفت و آمد زیادی داشتند و کار مردم را بدون چشمداشت انجام میدادند. دیدار ایشان و تقاضا از ایشان بسیار ساده بود. حتی وقتی طلبههای معمولی پیش ایشان میرفتند و کتاب میخواستند، ایشان با سخاوت کتاب در اختیارشان میگذاشت.
در این مراسم علاوه بر اهدای لوح تقدیر انجمن آثار و مفاخر فرهنگی به سیدمحمود مرعشی نجفی فرزند آیتالله مرعشی نجفی، از کتاب زندگینامه آیتالله مرعشی نجفی نیز رونمایی به عمل آمد.
نظر شما