عکاسی از دید تام سندبرگ در کتاب «معماها در دید ساده»؛
عکاسی «گفتگوی پیچیده بین سایههای خاکستری» است
«تام سندبرگ» عکاس و گردآورنده کتاب «معماها در دید ساده» در مصاحبه با گاردین عنوان کرده بود: 33 سال است که در ژاپن زندگی میکنم، اغلب مردم را میبینم که در حالی که با تلفن صحبت میکنند در مقابل تلفن تعظیم میکنند.
عکاس نروژی پیشگام در اسکاندیناوی، در این گفتگو میگوید: نه افرادی که از ناهار لذت میبرند، بلکه کیسه کاغذی کنار آنها، آنقدر تمیز است که تقریباً میتوانیم صدای چروکیدن آنها را بشنویم، مثل یک جت که آسمانها را میشکافد. وسایل نقلیه، ماشینها، هواپیماها و اتوبوسها در بسیاری از عکسهای من وجود دارد، اما تصاویر حرکتی از نوع ظریفتر هستند. مهآلود و دقیق مانند دودی که از یک چوب عود برمیخیزد.
سندبرگ نیز مانند مربی خود، در هنر خلق آثار بدیع مسلط شد. قطعات او اکثرا بدون عنوان هستند. بنابراین، اغلب، عکسهایش ما را فراتر از چشم به جایی عمیق در درون میبرند. سندبرگ اذعان میداشت: نمیدانم انعکاس آن همه چهره در اتوبوس چه کنم و وقتی به ابرها که در برابر سیاهی میچرخند نگاه میکنم، دود به چشمانم میآید. مانند نقاشیهای کلاسیک با قلم و جوهر، این تصاویر ما را دعوت میکنند تا خودمان تصویر را کامل کنیم یا شاید آنها به سادگی از ما میخواهند که بدون شکایت با چیزی که نمیتوانیم به آن امیدوار باشیم زندگی کنیم. سندبرگ اشاره میکند: در هر جای دنیا که برای ما بدیهی شده است، معماهایی به اندازه آن کیسه کاغذی باز است. او در سال 2006 در مصاحبه با رسانهها میگوید: «من تقریباً از همه چیز عکاسی میکنم. من حتی وقتی به خرید میروم دوربینم را میبرم.
وی همچنین میگوید: عکاسی «گفتگوی پیچیده بین سایههای خاکستری» است. او بیش از 40 سال تلاش طولانی و سختی کرد تا هزار رنگ «خاکستری و مات» را بیابد و با همان نوع فیلم و توسعه دهنده کار کند. در این فرآیند، او اغلب به ما جهانی میدهد که به نظر میرسد هیچ رنگی در آن وجود ندارد.
سندبرگ عنوان میکند: ما معتقدیم که همه مستحق دسترسی به اطلاعاتی هستند که بر اساس علم و حقیقت، و تجزیه و تحلیل ریشه در اقتدار و صداقت دارند. به همین دلیل است که ما انتخاب متفاوتی انجام دادیم. برای مثال گزارشهای خود را برای همه خوانندگان، صرف نظر از اینکه کجا زندگی میکنند یا توانایی پرداخت آنها را دارند، باز نگه داریم. این بدان معنی است که افراد بیشتری میتوانند بهتر آگاه شوند، متحد شوند و الهام گرفته شوند تا اقدامات معناداری انجام دهند.
سندبرگ افتخار یک نمایش انفرادی در موسسه هنری MoMA PS1 نیویورک را در سال 2007 به دست آورد، اما دوست داشت خود جوانترش را «گانگستر کوچکی از نروژ» بنامد. در مصاحبههای ویدیویی، من چهرهای هشیار و مراقب را میبینم که در برف آرام و آرام در انتظار یافتن تصاویری با پنتاکس پیشدیجیتال خود است.
او در جوانی تصمیم گرفت از طریق فروش غذا از دوستانی که در رستوران ها کار میکردند، زندگی خود را تامین کند. در اوایل دهه 1970، او به عنوان مربی سگ شکاری و بارگیری لاشه خوکهای یخزده در کامیونها درآمد کسب کرد. در همان زمان - عکاسی که در نروژ به عنوان یک هنر تلقی نمی شد، او شروع به تحصیل در این صنعت در پلی تکنیک ترنت انگلستان کرد، جایی که با استادی قدیمی به نام ماینور وایت روبرو شد که آنالوگ سیاه و سفید با کلید واژه تداعی های نور در مقیاس بزرگ تولید میکرد.
نظر شما