دوشنبه ۳۱ مرداد ۱۴۰۱ - ۱۵:۵۵
علامه حکیمی مصلحی اجتماعی و پرشور بود

سید‌عباس صالحی، در نکوداشت نخستین سالگرد رحلت علامه محمدرضا حکیمی، وی را روشنفکری دیندار و سوزمند دیانت توصیف کرد و گفت: او هم محقق بود و هم مصلح، هزاران کتاب را خوانده و مرور کرده و با کتاب و کتابخانه انس داشت، از طرفی مصلحی اجتماعی و پرشور بود، این دو مولفه، معمولا باهم جمع نمی‌شوند

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران‌(ایبنا) در خراسان رضوی، مراسم نکوداشت نخستین سالگرد رحلت علامه محمدرضا حکیمی عالم، متفکر و اسلام‌شناس برجسته با هدفِ بزرگداشت اندیشه‌ وی دوشنبه(31 مرداد‌ماه) با حضور سید‌عباس صالحی، نماینده ولی فقیه و مدیرمسئول روزنامه اطلاعات،‌ سید‌محمد حسینی، رئیس دانشگاه مذاهب اسلامی،‌ حجت‌‌الاسلام و المسلمین محمدعلی مهدوی‌راد، دانشیار دانشگاه تهران، محمد‌مهدی رکنی‌یزدی، قرآن‌پژوه و استاد زبان و ادبیات فارسی، حجت‎الاسلام احمد مروی، تولیت آستان قدس رضوی و جمعی از اندیشمندان، استادان دانشگاه و علاقه‌مندان در سالن بنیاد پژوهش‌های آستان‌قدس‌رضوی برگزار شد.

صالحی در بیان ویژگی‌های علامه گفت: علامه حکیمی در ده‌ها مورد آنچنان بود که دیگر کسان نبودند، او هم با تمام وجوهِ روشنفکری، روشنفکر بود و هم با تمام وجوهِ دینداری، دیندار بود و سوزِ دینی هم داشت.

وی با بیان اینکه علامه حکیمی تجرد زیستی منحصربه‌فردی داشت، اظهار کرد: او مثل هیچکس زندگی نکرد، به‌عنوان یک توصیف، استاد حکیمی خود بود و خود، من با اندک مطالعاتی که در تاریخ معاصر دارم برای ایشان مشاوری نمی‌بینم، ترکیب‌بندی شخصیتِ ایشان منحصر به خود ایشان بود، او هم محقق بود و هم مصلح، هزاران کتاب را خوانده و مرور کرده و با کتاب و کتابخانه انس داشت، از طرفی مصلحی اجتماعی و پرشور بود، این دو مولفه، معمولا باهم جمع نمی‌شوند اما علامه حکیمی از همان دهه‌های اول حیات اجتماعی‌شان ترکیبی از این دو را باهم داشتند.

مدیرمسئول روزنامه اطلاعات با بیان اینکه تجربه زیستی استاد حکیمی بسیار آموزنده است، تصریح کرد: اینکه شخصیتی شبیه ایشان در فضای روشنفکری بود و در عین حال دیندار و سوزمندِ دین و دیانت بود، مساله بسیار مهمی است؛ مضاف بر آن ایشان نه‌تنها در حوزه شخصی دین‌دار بودند بلکه همواره پیگیر این دینداری در فضای حیاتِ اجتماعی نیز بودند.

در ادامه این مراسم، رئیس دانشگاه مذاهب اسلامی درباره وجوهِ شخصیتی علامه حکیمی به ذکر چند مولفه پرداخت و گفت: ایشان نه تنها هیچ‌گاه نلرزید بلکه بسیاری را نجات داد، نه تنها خود فرو نرفت بلکه دست‌های زیادی را گرفت.همچنین اینکه  تنوع مطالعاتی ایشان برای من بسیار جالب است، خود استاد حکیمی در کتابی می گوید در سالِ 1354 بیش از 20 هزار کتاب خوانده است.ایشان در مصاحبه‌ی حکیم جاودانه می گوید «از بیش از 6 هزار کتاب یادداشت دارم». همچنین می‎‌گوید «وقتی میخواستم دایره المعارف انسان را در مشهد کار کنم، تمام کتابهای موسسه نواب را خواندم، به کتابخانه فرهنگ رفتم و آنجا هم بیش از شش هزار کتاب را خوانده یا مرور کردم».

وی افزود: نکته مهم دیگر این است که علامه حکیمی بسیار به تاریخ ادبیاتِ فرانسه، آلمان، آمریکا و .. علاقه داشت. اینکه انسان بتواند اینقدر متنوع در حوزه ادبیات، اندیشه، فرهنگ و تاریخ بخواند اما صراط مستقیم را گم نکند خیلی سخت است. نیک می‌دانیم که یکی از مولفه‌های روشنفکری، خواندنِ زیاد و بالابردنِ سطح اطلاعات است، اینکه در مبانی ورودی اندیشه فیلتر نگذاریم، علامه حکیمی در حوزه‌های متنوع مطالعه می‌کرد و در خواندن حریص بود.

صالحی  با اشاره به یکی دیگر از مولفه‌های روشنفکری علامه حکیمی گفت: او با اقشار مختلف از دانشگاهیان، مردم عامه، توده‌ای‌ها، انجمن‌های ادبی، هنرمندان، مردم مناطق کم‌برخوردار، روستانشینان و.. در ارتباط نزدیک بود،او معتقد بود طلبه اگر با تمام اقشار در ارتباط نباشد، جامعه خود را درک نمی کند. او به زاغه‌نشین‌ها سر می‌زد، به کارگرهایی که کارهای سخت می‌کردند سر می‌زد، به روستاها می‌رفت، رنج محرومان را حس می‌کرد و تمام این منظره‌ها را از نزدیک می‌دید. همچنین طرح آمایش مشهد به لحاظِ طبقات اجتماعی برای اولین بار توسط او ترسیم شد. جوشش و کنش فعال اجتماعی و انقلابی علامه حکیمی همواره برای من درس‌آموز بود.

مدیر‌مسئول روزنامه اطلاعات تاکید کرد: علارغم تمام این نکات که می‌توانست هرکدام منجر به لغزندگی در هر انسانی شود، اما علامه حکیمی ماند و نه تنها لغزشی پیدا نکرد بلکه دست دیگران راهم گرفت. در بازخوانی این نکته که چطور علامه حکیمی این صیانت را پیدا کرد در ابتدا باید به «استاد دیدگی» او اشاره کرد به این معنی که او در حوزه‌های مختلف علوم اسلامی استاد دیده است، تسلط و آگاهی ایشان به دانشِ سلف عنصر دوم صیانت است. نکته سوم، سلوک معنوی است و نکته چهارم اسوه‌یابی در صیانت است، با نگاهی به آثار ایشان می بینیم که از علامه حکیمی تا نواب صفوی و محمد خیابانی و علامه امینی ویژگی مشترک همه‌گی آنها پارسایی، تقوا، پاکدامنی، آگاهی و احساس تعهد اجتماعی است، لذا او در اسوه‌هایش نکته‌ای برای اتکا پیدا کرده بود.

وی افزود: نکته پنجم توجه به مقاطعی از حیات تاریخی است که می‌توانند نقطه اتکا باشند، او به چهار نقطه‌ی تاریخی مهم رسیده بود، بعثت، غدیر، عاشورا، انتظار و معنویت، این چهار حوزه می‌توانست او را صیانت کند. امیدوارمرام، منش و بینش ایشان محکم و استوار باقی بماند.
 
در ادامه این مراسم حجت‌‌الاسلام و المسلمین محمدعلی مهدوی‌راد، دانشیار دانشگاه تهران گفت: سخت گفتن از کتابِ «الحیات» مانند مثال ریختن بحر در کوزه است، زنده‌یاد علامه حکیمی از معدود متفکران و اسلام‌شناسان و عالمانی است که به دین نگاهی جامع داشت و گستره دانش‌شان هم جامع بود، استاد حکیمی هم به دین نگاهِ تمدنی داشت و هم در آثارش نگاهی هدایت‌پذیر داشت، مهم‌ترین دل‌مشغولی‌اش در یافتن؛ پرداختن و عرضه کردن بود. «الحیات» اوج دغدغه‌مندی ایشان است، اگر تمام منظومه‌ فکری و دغدغه‌ی علامه حکیمی را بخواهیم نشان دهیم، باید بگوییم مجموعه منظومه فکری ایشان به ارتباطِ انسان و انسانیت باز می‌گردد.

این قرآن‌پژوه بیان کرد: در این کتاب مسائل، علمی، اخلاقی، تربیتی، دفاعی، نظامی، فرهنگی و.. در طرح کلی خود عرضه‌کننده نظامی پیوسته است. می‌دانیم که  ولایت کمال دین است و اگرمعتقدیم که معارف اهل بیت دین را معنادار می کند وجود دین زندگی را معنا دار می‌کند، پس معارف اهل‌بیت به عینیت زندگی معنا می دهد، لذا عرضه‌کننده و تدوین‌کننده این مفاهیم باید زمان را بشناسد، زمینه‌ها، انسان، جاری‌های زمان، رنج‌ها، دغدغه‌ها و جریان‌های جهانی را بشناسد و علامه حکیمی به تمام این مسائل آگاه بود. بنابراین «الحیات» یک طبقه بندی کامل و جامع از عرضه آیات و روایات است. الحیات برای آموزاندن مسیر و راه و حرکت از اغاز تا پایان با توجه به نیازهای انسان از مبدا به مقصد است.

مهدوی‌راد علامه حکیمی را عاشق بی‌قرار اهل بیت توصیف و با اشاره به جلدهای مختلف این کتاب بیان کرد: در «الحیات» نقش دعا در وجود انسان و سلوک شرعی، در جلد 12 گنجانده شده است، من جلد هفت تا 12 این کتاب را انسان‌نامه می‌دانم. «الحیات» باید در زندگی جاری باشد، بسیاری از بزرگانی که با «الحیات» مواجه شدند، آن‌را درنیافتند. جریان فکری علامه حکیمی مورد نقد قرار گرفته، اما اینها مربوط به حوزه معارف است، طی یک‌سالِ گذشته هرکس به «الحیات» پرداخته و درباره  آن مقاله نوشته نه روش «الحیات» را فهمیده نه مقصد آن را. همه می‌دانیم که انسان باید حرکت کند، خب چگونه؟ «الحیات» به این سوال پاسخ می‌دهد و جلد اولش را با شناخت شروع می‌کند و در فصل بعد به ایمان می‌رسد و فصل بعدی آن نیز عمل است؛ جلد دوم هم به راه و نقشه و الگوهایی است که به این مفاهیم جامه عمل می‌پوشاند می‌پردازد.
 
محمد‌مهدی رکنی‌یزدی، قرآن‌پژوه و استاد زبان و ادبیات فارسی نیز در ادامه این مراسم گفت: زیست علامه حکیمی، شگفت‌آور و متعلق به خودش بود. سال 1335 به مشهد آمدم و با ایشان آشنا شدم و متوجه شدم ایشان علاقه شدیدی به جوانان دارد. من هم به روحانیون علاقه‌مند بودم. در مدرسه نواب به خدمت ایشان می‌رفتم، علامه حکیمی آن زمان در فکر نوشتن کتابی درباره غدیرخم بودند و پس از مدتی مشاهده کردم که نخستین اثری که ایشان نوشتند و آن اثر با اسم خودشان منتشر نشد، «داستان غدیر» بود که حدود 250 صفحه دارد و روی آن نوشته شده به قلمِ «جمعی از دبیران».

این اندیشمند ایرانی بیان کرد: این کتاب با شعری از شاهنامه آغاز می‌شود و به جریان غدیرخم می‌پردازد و کتاب بسیار ارزشمندی است. علامه حکیمی در تمام فعالیت‌های کوچک و بزرگ خود خلوص نیت داشت؛ علاوه‌براین شناخت کاملی نسبت به محیط زیست خود داشت، عدالتخواه بود و از عدالت فریاد می‌زد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها