ویلم فلور در کتاب «طبقه کارگران و صنعت در ایران» شرحی جالب و خواندنی ارائه میدهد از اینکه چگونه طی سالهای 1229 تا 1320 شمسی بسیاری از صنایع سنتی در ایران رو به افول رفتند و اولین تلاشها برای صنعتی شدن، صورت گرفت.
پروفسور ویلم فلور ایرانشناس نامدار هلندی طی 40 سال گذشته 40 عنوان کتاب و بیش از 280 مقاله درباره تاریخ،تمدن و فرهنگ ایران نوشته است که بسیاری از آنها به فارسی برگردانده شدهاند. او با اینکه بیش از 20 سال به عنوان کارشناس انرژی در «بانک جهانی» مشغول به کار بوده و به اقتضای شغل خود دایما در حال سفر به چهار گوشه جهان، همواره رابطه عمیق خود را با تاریخ و تمدن ایران حفظ کرد. بارها به مناطق بسیاری از کشور سفر ما سفر کرده و به فارسی سخن میگوید.
فلور در این کتاب اسناد دست اول از مناسبات، سیاستها، برنامهها، اقدامات، دستاوردها و پیامدهای صنعتی شدن ایران در بازه زمانی 1850- 1941 را همراه با تحلیلهای دقیق از روند صنعتی شدن ایران در این دوره ارائه کرده است.
کتاب در چهار فصل به وضعیت کارگران در ایران پرداخته که عناوین این سرفصلها عبارتند از: «صنایع سنتی و ظهور کارخانجات مدرن»، «اتحادیههای کارگری، قانون و شرایط در ایران (1941- 1900)، «صنعتی شدن در ایران 1900- 1941» و «تامین مالی و مبادله ارزی برای صنعتی شدن در ایران 1319- 1310)».
در فصل نخست «صنایع سنتی و ظهور کارخانجات مدرن» به نقش انرژی در رابطه با توسعه ایران اشاره شده است: «مسئله انرژی یک مانع اساسی در توسعه صنعت مدرن ایران بود. این مسئله کارخانههای اولیه ساخته شده در ایران را اذیت میکرد. اما بعدها در طول قرن نیز راه مناسبی برای آن پیدا نکرده بودند. بلژیکیها قصد داشتند از معادن ذعال سنگ هیو برای تامین ذغال سنگ مورد نیاز نیروگاه برق و کارخانه قند خود استفاده کنند. اما در اینجا مشکل دیگر یعنی حمل و نقل رخ داد. در اواخر دهه 1880 قیمت ذغال سنگ 8 تا 10 قرن بر خروار (300 کیلوگرم) بود ولی در پائیز سال 1892 به 20 تا 28 قران افزایش یافته بود. دلیل این افزایش ناگهانی، وضعیت بد علوفه در آن زمان بود. این امر منجر به هزینه بالاتر حمل و نقل شد و در نتیجه قیمت ذغال سنگ به تناسب افزایش یافت.
در فصل «اتحادیههای کارگری، قانون و شرایط در ایران1941- 1900)» که بیشترین حجم کتاب را دربرمیگیرد، مولف اطلاعات خوبی همراه با بررسی وضعیت اتحادیههای کارگری در شهرهای مهم آن روز ایران ارائه داده است. ضمن اینکه در این میان به نوع برخورد سردارسپه و رضاشاه اشاره کرده است: «رضاشاه بلافاصله پس از نشستن بر تخت پادشاهی، با دستگیری بسیاری از کارکنان رسمی و اعضای حزب کمونیست، ضربه سنگینی به اتحادیههای صنفی ایران وارد کرد. اما این به معنای نابودی اتحادیهها و حزب کمونیست نبود. این سازمانهای به شدت به زیر زمین رفتند تا منتظر روزهای بهتری بمانند. اما حزب به اعضای خود اجازه فضای تنفس ]و آرامش[ نداد. در سال 1926 از نیروهای رسمی خود خواست که فعالتر شوند و جبهه متحد ملی علیه رضاشاه تشکیل دهند.»
«صنعتی شدن در ایران 1900 تا 1941 » ویلم فلور در این مجال نگاهی به کارخانههای تاسیس شده و نیروی کار آنها دارد: «نمیتوان تحت تاثیر پیشرفت ایجاد شده در ایران طی یک دهه در بازه 1930 تا 1940 قرار نگرفت. کشوری که به سختی دارای هر گونه صنعت بود، یک برنامه صنعتی به ارزش 260 میلیون دلار را تا سال 1941 اجرایی کرده بود و مبلغ مشابهی نیز در راهآهن سرمایهگذاری کرده بود. درست است که شکاف [ایران] با کشورهای مثل مصر و ترکیه برطرف نشد، با این حال جهش بزرگ و رو به جلویی روی داد. هزینههای اقتصادی و اجتماعی این جهش زیاد بود، با این حال تصور اینکه ایران چگونه میتوانست با هزینه کمتری به این پیشرفت بردش دشوار است. بار این هزینه بر دوش توده جمعیت تحمیل میشد. این بار نمیتوانست با تعداد زیاد شغلهای جدید ایجاد شده جبران شود. هر چند جمعیت ایران از منافع توسعهای بهرهای نبرد و این مورد نقد طبقه روشنفکران است. با این حال در همان زمان دستیابی ایران به این همه پیشرفت با نیروی خود و بدون کمک خارجی در حقیقت مایه افتخار بود.»
«به نظر میرسد تامین مالی صنعتیسازی بزرگ مقیاس و تلاش برای توسعه ایران در دهه 1310 در درجه اول از منابع درآمد داخلی آمده باشد، اگرچه این یک نتیجهگیری است. مالیات تورم یک عنصر عمده در تامین مالی بود که با راهبرد پولی فعال پیاده شده توسط بانک ملی امکانپذیر شد. علاوه بر این، دولت از طریق افزایش قابل توجه نرخ تعرفهها و از طریق سیاست قیمتگذاری به دنبال انحصارات توزیع شکر و چای درآمد خود را افزایش داد. تامین مالی تا حدی ممکن است از درآمدهای سرمایهگذاری مجدد حاصل شده باشد، اما برخلاف بخش خصوصی، نرخ سود کسب و کارهای دولتی در آن بازه زمانی بسیار پایین بود...» این چند سطر جملات پایانی فصل آخر «تامین مالی و مبادله ارزی برای صنعتی شدن در ایران 19- 1310)» که از منظر مالی به صنعتی شدن ایران پرداخته است.
کتاب «طبقه کارگران و صنعت در ایران» تالیف دکتر ویلم فلور، ایرانشناس با برگردان دکتر رضا آذین در 264 صفحه به بهای 150 هزار تومان از سوی نشر خزه به چاپ رسیده است.
نظر شما