در میان شاعران پارسی، سعدی شیرازی را میتوان نمونه یک معلم حکیم دانست که به زیبایی و زبان سهل و ممتنع درس اخلاق و انسانیت داده است.
سعدی در بوستان و گلستان و در جای جای مواعظ و قصاید حکمی خود به رعایت عدل و احسان دعوت کرده و از جمله در باب اول بوستان گفته است:
«تو کی بشنوی نالهه دادخواه
به کیوان برت کلهه خوابگاه؟
چنان خسب کآید فغانت به گوش
اگر دادخواهی برآرد خروش
که نالد ز ظالم که در دور توست
که هر جور کاو میکند جور توست
نه سگ دامن کاروانی درید
که دهقان نادان که سگ پرورید
دلیر آمدی سعدیا در سخن
چو تیغت به دست است فتحی بکن
بگو آنچه دانی که حق گفته به
نه رشوت ستانی و نه عشوه ده
طمع بند و دفتر ز حکمت بشوی
طمع بگسل و هرچه دانی بگوی»
سعدی حکیمی بود که حکمتش را به دیگران تعلیم میکرد و معلمی دلسوز بود که دانشش را بیدریغ در اختیار دیگران قرار میداد وی دغدغه تربیت و اخلاق داشت و دایم تاکید میکرد که لازمه سعادت، اخلاق و تربیت است. وی در باب دوم گلستان اشاره کرده:
«صاحب دلی به مدرسه آمد ز خانقاه
بشکست عهدِ صحبتِ اهلِ طریق را
گفتم میان عالم و عابد چه فرق بود
تا اختیار کردی از آن این طریق را
گفت آن گلیم خویش به در میبرد ز موج
وین جهد میکند که بگیرد غریق را»
و در باب ششم بوستان نیز میگوید داروی تربیت، هنر و هنر آموزی، معرفت و معرفت اندوزی است که آدمی را از دام و دد که جز خور و خواب نمیشناسد متمایز میکند:
«خردمند مردم هنرپرورند
که تن پروران از هنر لاغرند
خور و خواب تنها طریق دد است
براین بودن آیین نابخرد است
خنک نیکبختی که در گوشهای
به دست آرد از معرفت توشهای»
گلستان، بوستان، مواعظ و بعضی رسالات تعلیمی سعدی بهترین کتابهای تربیتی و اخلاق انسانی هستند که کمک میکنند زیباتر و بهتر زندگی کنیم.
نظر شما