کتاب «درآمدی به تحلیل سیاست اجتماعی» با گردآوری و ترجمه معصومه قاراخانی توسط نشر کرگدن منتشر شد.
در پشت جلد این اثر در معرفی آن آمده است: «تحلیل سیاست اجتماعی عرصهای گسترده برای انجام پژوهشهای کاربردی و بازخوانی و توسعه دانش نظری در زمینه سیاست اجتماعی است. مجموعهای متنوع از رهیافتها، روشها و مدلهای تحلیل در کنار یکدیگر ماهیت تحلیل سیاست اجتماعی را شکل میدهند. تحلیل سیاست میتواند ماهیتی چندسطحی (محلی، ملی و بینالمللی) داشته باشد و با منطقهای متنوع (استقرائی، قیاسی، استفهامی) و کاربست روشهای مختلف (کمّی، کیفی و ترکیبی) انجام شود.
فهم درست تحلیل سیاست اجتماعی میتواند به اصلاح و بازبینی برداشتهای غیرعلمی و سلیقهای از آن و موضوعات موردمطالعه منجر شود و زمینه را برای انجام مطالعات خلاقانه و نوآورانه فراهم کند. انتظار میرود آگاهی از معرفتشناسی و روششناسی تحلیل سیاست اجتماعی بتواند وسعت و عمق بیشتری به «بینش سیاست اجتماعی» عرضه کند؛ بهویژه در ایران که درک ناقص، سطحی و سلیقهای از دانش موجود تحلیل سیاست اجتماعی فهم آن را با دشواری همراه کرده است.»
فهرست این اثر شامل پیشگفتار مترجم، تحلیل سیاست (ریچارد ک. کپوتو)، مروری بر تحلیل سیاست اجتماعی (ماری کاترین اکانر و اف. الن نتینگ)، پژوهش سیاست اجتماعی (آماندا کافی)، درباره توسعه سیاست اجتماعی چه میدانیم؟ پژوهش تطبیقی و تاریخی در چشم انداز تطبیقی و تاریخی (ادوین آمنتا) و تعریف سیاست اجتماعی تطبیقی (جوچن کلاسن) است.
معصومه قاراخانی در معرفی اینکتاب میگوید: فصلهای این کتاب، با هدف آشنایی و آموزش تحلیل سیاست اجتماعی به گونهای انتخاب شده اند که نه تنها به معرفی تحلیل سیاست اجتماعی به گونهای انتخاب شده اند که نه تنها به معرفی تحلیل سیاست اجتماعی، انواع و رویکردهای آن میپردازند، بلکه از خلال مباحث، منابع خوبی برای پژوهشهای مرتبط به مخاطب علاقه مند معرفی میکنند. به ویژه مقالههای آمنتا (۲۰۰۳) و کلاسن (۲۰۱۳) ضمن اینکه ایدههایی برای مطالعه به پژوهشگران حوزه سیاست اجتماعی میدهند، میتواند نوعی گونه شناسی روش شناسی از مطالعات این حوزه نیز تلقی شوند، البته این به معنای نادیده گرفتن دیگر منابعی نیست که همین ویژگیها را دارند و امکان آوردن آنها در این کتاب وجود نداشته است. معرفی پژوهشهای علمی و آکادمیک در حوزه تحلیل سیاست اجتماعی نشان میدهد که نه تنها علوم اجتماعی (و خاصه جامعه شناسی) سیاستگذار به پایان نرسیده، بلکه گسترش علوم اجتماعی کاربردی در چهارچوب تحلیل سیاست اجتماعی ادامه دارد.
کتاب حاضر شامل پنج فصل برگزیده از پنج کتاب مختلف است. ترتیب مقالات در این کتاب نه بر مبنای ترتیب زمانی، بلکه بر مبنای تقدم محتوایی تنظیم شده است. فصل اول با عنوا تحلیل سیاست به قلم ریچارد ک. کپوتو از کتاب سیاست اجتماعی و عدالت اجتماعی به ویراستاری میشل ریج (۲۰۱۴) انتخاب شده است. این فصل به طور مشخص با توضیح ریشههای تاریخی و توسعه تحلیل سیاست، به تفکیک سیاست به مثابه خروجی سیاستی، فرایند و عملکرد میپردازد.
در این فصل هم شرحی از چشم اندازها، روشها و تکنیکهای تحلیل سیاست آمده است و هم با کاربست تحلیل سیاست اجتماعی به مثابه رویکردی در مددکاری اجتماعی الگویی روشنگرانه و قابل تسری به دیگر رشتهها و حرفههای مرتبط با سیاست اجتماعی به دست داده شده است. این فصل تأییدی است بر ایده اکانر و نتینگ (۲۰۱۱) مبنی بر خاکستری بودن مرزهای رشتهها، سالها، نظریهها و روشهای تحلیل سیاست اجتماعی.
فصل دوم با عنوان مروری بر تحلیل سیاست اجتماعی از ماری کاترین اُکانر و اف اِلن نتینگ (۲۰۱۱) فصل اول از کتاب تحلیل سیاست اجتماعی است. در این فصل که درآمدی بر کتاب آنها تلقی میشود، نویسندگان ضمن اذعان به وجود رابطه بین سیاست و عمل، شکلهای متفاوت سیاست و سپس سطوح سیاستگذاری محلی، ایالتی، ملی و بینالمللی را مطرح میکنند. اکانر و نتینگ تحلیل سیاست را به دلیل هدفمندی و نظام مندی آن مشابه پژوهش میدانند. آنها باور دارند میتوان بر مبنای شیوههای عملیاتی کردن تحلیل سیاست نظریهها و چهارچوبهای مفهومی فرایند سیاستگذاری رویکردی فازی را در تحلیل سیاستگذاری تلاش میکنند، درکی از شیوههای اصلی تحلیل سیاست اجتماعی ارائه کنند.
انتخاب این فصل برای کتاب حاضر به این دلیل بوده است که ضمن معرفی سیاست اجتماعی، چشم اندازی روشن از تعریف و انواع سیاست و چهارچوبها، مدلها، شکلها و سطوح سیاستگذاری ارائه میکند. این چشم انداز برای پژوهشگران در انتخاب موضوعات تحلیل سیاست اجتماعی راهگشا است.
فصل سوم با عنوان پژوهش سیاست اجتماعی فصل هشتم از کتاب مفهوم پردازی دوباره سیاست اجتماعی (چشم انداز جامعه شناختی به سیاست اجتماعی مرسوم) از آماندا کافی (۲۰۰۴) است. در این فصل نویسنده با پرداختن به چرخشهای روش شناختی در علوم اجتماعی، بر لزوم کنار گذاشتن بحثهای روش شناختی در رهیافتهای کمی و کیفی تولید میکند. به نظر نویسنده هرچند سیاست اجتماعی پیشینه تجربی قوی و پرباری در گردآوری و ارزیابی دادهها دارد، در اصل وامدار روشهای پژوهش علوم اجتماعی به ویژه جامعه شناسی است. با توجه به گسترش مهارتهای پژوهش در علوم اجتماعی، پیشنهاد نویسنده برای اینکه سیاست اجتماعی نیز رشتهای علمی تلقی شود این است که پژوهشگران این حوزه باید از بنیانهای معرفت شناختی و روش شناختی و نحوه استفاده از آنها آگاهی داشته باشند و مهارت لازم را در این زمینه کسب کنند. این فصل به دلیل مطرح کردن کاربست برخی تکنیکهای تحلیل علوم اجتماعی برای پژوهشگران سیاست اجتماعی آگاهی بخش است.
فصل چهارم با عنوان درباره توسعه سیاست اجتماعی چه میدانیم؟ پژوهش تطبیقی و تاریخی در چشم انداز تطبیقی و تاریخی از ادوین آمنتا (۲۰۰۳) از کتاب تحلیل تاریخی تطبیقی در علوم اجتماعی با ویراستاری جیمز ماهوتی و دتریچ روشمایر است. در این فصل ضمن تعریف مطالعه تاریخی، مروری جامع بر انواع مطالعات تطبیقی و تاریخی در حوزه سیاست اجتماعی ارائه میشود.
فصل پنجم با عنوان تعریف سیاست اجتماعی تطبیقی از جوچن کلاسن، فصل چهارم از کتاب راهنمای سیاست اجتماعی تطبیقی با ویراستاری پاتریشیا کنت (۲۰۱۴) است. نویسنده در این فصل تلاش میکند سیاست اجتماعی تطبیقی را تعریف کند، اما پیش از آن به ابهامات مربوط به ماهیت و تعریف پژوهش تطبیقی در علوم اجتماعی اشاره میکند، وضعیتی که برای سیاست اجتماعی تطبیقی نیز موضوعیت دارد. از این رو کلاسن، به ابعاد روش شناختی تعریف سیاست اجتماعی تطبیقی توجه و تحلیل سیاست اجتماعی را نوعی روش شناسی قلمداد میکند. او سعی میکند برخی گفتمانهای موازی و چارچوبهای تحلیلی درباره منبع، اهداف و رهیافتهای مربوط به سیاست اجتماعی تطبیقی را که طی زمان تکوین یافته است مطرح کند و آنها را در قالب رهنمودهایی در اختیار خوانندگان بگذارد.
نظر شما