در گفتوگو با نویسنده کتاب «ماشین گلی بابا» مطرح شد؛
بازنمایی وقایع دفاع مقدس برای کودکان با استفاده از ظرفیت داستان مصور
شیما ناصری گفت: بهتر است آثار مربوط به دفاع مقدس و مدافعان حرم در حوزه کودکان بهصورت داستان مصور (کمیک) ارائه شود، چون بیشتر در ذهن خردسالان میماند. اگر افرادی که در کار تصویرگری کمیک هستند در این حوزه همکاری کنند، نتایج بهتری در زمینه آثار مربوط به خردسالان در حوزه ادبیات پایداری حاصل میشود.
در گفتوگو با نویسنده این اثر به بررسی وضعیت کنونی حوزه ادبیات پایداری در عرصه کودک و نوجوان پرداختهایم.
توضیح مختصری درباره تدوین کتاب «ماشین گلی بابا» بفرمایید.
کتاب «ماشین گلی بابا» بر اساس خاطرهای از حامد نوری، پسر شهید علیرضا نوری است که آخرین دیدارشان با پدر در این کتاب به زبان کودکانه برای خردسالان نوشته شده است. جریان آخرین دیدار با پدر از این قرار است که در یک روز برفی، بعد از چند وقت پدر به منزل باز میگردد و حامد، باورش نمیشده که پدر بعد از چندوقت به منزل آمده و صبحانه دستهجمعی میل میکنند و بعد با برادرش پشت پنجره میروند که ببینند آدمبرفی که درست کردهاند، آب شده یا خیر که چشمشان به ماشین بابا میافتد و متوجه میشوند، ماشین گلی است و به حیاط میروند و شروع به تمیزکردن ماشین میکنند. در همین حین پدرشان سرمیرسد و میگوید نباید ماشین را میشستید، ما بخاطر مسائل امنیتی و جنگی که در دید دشمن نباشیم، ماشین را گلی میکنیم. بعد با کمک دو پسر ماشین را دوباره گلی میکنند.
نوشتن از دفاع مقدس برای کودکان و نوجوانان چه ضرورتی دارد؟ چرا تصمیم گرفتید بعد از این همه سال برای کودکان از جنگ بگویید؟
من حدود هشت سال مربی مهد کودک بودم و در آنجا بود که متوجه شدم بچهها با دستورات اسلامی و جبهه و جنگ آشنایی ندارند و البته انگیزه اصلی این بود که از کودکی دوست داشتم کتاب بنویسم و زمانی که داشتم کتاب آقای بابایی با عنوان «صبح روز نهم» را که درباره شهید نوری است، مینوشتم، به ذهنم رسید که ادبیات پایداری در حوزه کودک و نوجوان با خلاء جدی مواجه است و به همین دلیل شروع به نوشتن در این حوزه کردم و امیدوارم مورد قبول مخاطبان قرار گیرد.
جنگ چهره خشنی داشته و گفتن از آن برای کودکان، مشکلات خاص خود را دارد. بهعنوان یک نویسنده برای طرح این موضوع در کتاب برای کودکان با چه موانع و سختیهایی مواجه بودید؟
من سعی کردم در این اثر و انشاالله در آثار بعدی که مینویسم، چهره خشن جنگ را زیاد به بچهها نشان ندهم و در این اثری هم که نگاشتهام، روابط صمیمانه که در منزل بوده و نبودن پدر و روابط عاطفی پدر و فرزندی را نمود دادهام تا اینکه بخواهم چهره خشن جنگ را نشان دهم.
به نظر شما نحوه روایت مسأله جنگ برای کودکان و نوجوانان باید به چه صورت باشد؟
در آخرین نمایشگاهی که حضور داشتم، یکی از مواردی که به آن تأکید میشد، این بود که نویسندگان باتجربه در حوزه ادبیات پایداری، بهتر است شروع به نوشتن در این حوزه کنند، زیرا میتوانند از تجربیات خود در این زمینه بهره ببرند و حتی حضور آنها در کنار نوقلمان میتواند تأثیرگذار باشد.
چه بازخوردی از سوی مخاطبان دریافت کردید؟
زمانی که کتاب را چاپ دیجیتال کردم، یک نسخه خدمت سردار بابایی ارائه کردم و ایشان تأیید کردند، همچنین برای خانواده شهید یک نسخه از کتاب را ارسال کردم و آنها نیز بازخورد خوبی داشتند.
سالهاست ادبیات دفاع مقدس بیشتر معطوف به خاطرهنگاری شده است، فکر نمیکنید که زمانش رسیده که از منظر داستان به موضوع دفاع مقدس پرداخته شود؟ آن هم با در نظر گرفتن این موضوع که عموما مخاطب کودک و نوجوان امروز با زبان داستان بیشتر همراه هستند.
نویسندگان میتوانند خاطرات را بهگونهای به زبان کودکانه و داستانی دربیاورند که با ذهنیت خردسالان ملموستر باشد و به نظر من در رده سنی بزرگسال نیز کتابهایی مانند «کتیبه ژنرال»، نوشته اکبر صحرایی، بیشتر مورد استقبال مخاطبان قرار میگیرد، زیرا حالت رمان و داستان دارد و مخاطب بیشتر جذب میشود. نکتهای که وجود دارد این است که وقتی به سمت خاطرهنویسی و زندگینامهنویسی میرویم، فقط کودکانی که در خانوادههای مذهبی پرورش یافتهاند به سمت تهیه و مطالعه این آثار میروند، اما اگر موضوعات در قالب داستان بیان شود، قشر خاکستری را هم دربر میگیرد و مایل میشوند ببینند در دوران جنگ چه اتفاقاتی افتاده است.
میخواهیم آثار دفاع مقدس در حوزه کودک و نوجوان را از نظر شما نقد کنیم. به آثار مربوط به دوران جنگ و دفاع مقدس و سالهای پس از آن که در حوزه کودک و نوجوان منتشر شده چگونه نظر میکنید؟
در مدتی که من به این حوزه وارد شدهام، احساس میکنم خیلی ضعفها در این زمینه وجود دارد. شاید انتشارات سوره مهر در بخش «مهرک» توانسته باشد کارهایی انجام دهد، اما باز هم این خلاء وجود دارد که کودکان ترجیح میدهند به سراغ کتابهایی مثل «شنلقرمزی» و «کفش دوزک» بروند، اما سراغ کتابهایی که ربطی به حوزه پایداری دارد نروند.
نکته دیگری که وجود دارد این است که بهتر است آثار مربوط به دفاع مقدس و مدافعان حرم در حوزه کودکان به صورت کمیک ارائه شود، چون بیشتر در ذهن خردسالان میماند. ما معمولا به دنبال این هستیم داستانی بنویسیم و نقاشیهایی متوسط هم انجام شود و تحویل بچههات بدهیم، اما اینگونه که من بررسی کردهام، وقتی کتابی که نقاشی معمولی داشته همراه با کتابی که کمیک کار شده را در اختیار کودکی قرار دادهام، مشاهده کردهام که کودک، کتاب کمیک را بیشتر ترجیح داده که بخواند، بنابراین اگر افرادی که در کار تصویرگری کمیک هستند در این حوزه همکاری کنند، نتایج بهتری در زمینه آثار مربوط به خردسالان در حوزه ادبیات پایداری حاصل میشود.
نیاز مخاطب کودک و نوجوان در حوزه کتاب دفاع مقدس و مدافعان حرم بیشتر به چه نوع کتابهایی و در چه قالبهایی است؟
من تعدادی کتاب از مهرک گرفتم و مطالعه کردم. به عنوان مثال، عنوان یکی از آنها، «من چفیه هستم» بود و به زبان کودکانه در قالب قصه، کاربرد چفیه را برای رزمندهها توضیح میدهد و یا کتاب دیگری با عنوان «ایلیا» که پسر ایرانی است و اتفاقاتی برایش میافتد و میخواهد شهر را با کمک دوستانش نجات دهد. درواقع داستان یک ابرقهرمان ایرانی است و در قالب کمیک طراحی شده است که مورد توجه مخاطبان قرار گرفته است و نشان میدهد قشر کودک و نوجوان از چه نوع آثاری استقبال میکنند.
نوشتن در حوزه دفاع مقدس تا چه میزان به نسل جوان ما تأثیرگذار بوده است؟
به نظر من در حد متوسط بوده است. با اقداماتی که در حوزه ادبیات پایداری انجام میشود، احساس میکنم آثاری که در رابطه با مدافعان حرم منتشر شده، بیشتر مورد استقبال کودکان و نوجوانان بوده است. البته نویسندگان باید اینقدر مهارت داشته باشند که آثار جذاب در حوزه دفاع مقدس تولید کنند که کودکان را جذب کنند، زیرا اول دفاع مقدس بوده و بعد نسلهای آنها بهعنوان مدافعان حرم به جنگ با دشمن در خارج از مرزهای کشور رفتند.
شما در حین گفتگو به چند کتاب در حوزه کودک و نوجوان اشاره کردید. آیا نمونه دیگری است که به نظر شما مناسب باشد و بخواهید معرفی کنید؟
امسال تقریبا 10 کتاب از سوی نشر 27 در حوزه کودک و نوجوان منتشر شد و کتابهایی مانند «بازی جدید» و «عموی مهربان» مورد استقبال قرار گرفته است، چون کودکان روی نقاشیها حساس هستند و به کتابی که نقاشی زیباتر داشته باشد، بیشتر جذب میشوند و البته نویسنده هم باید مهارت داشته باشد که روی قلمش کار کند و مطالب را بهگونهای بیان کند که مورد علاقه کودکان باشد.
اگر بخواهیم از کلیشهها دوری کنیم، چه نکاتی از زندگی شهید را باید بنویسیم تا برای مخاطب تازگی داشته باشد؟
به نظر من واقعیتهایی که در زندگی شهید بوده باید نوشته شود و در حوزه کودک و نوجوان باید به خاطرات کودکی شهدا پرداخته شود.
نظر شما