برگردیم به کار ارزشمندی که شما انجام دادید، یعنی بازنویسی روایات؛ امام علی(ع) برای شادی کودکان چه کارهایی انجام میدادند و به عنوان یک پدر با فرزندان خود چگونه رفتار میکردند؟
همیشه بین عنوان و درونمایه ارتباط خاصی وجود دارد. چرا این عنوان را برای کتاب انتخاب کردید؟
این کتاب متشکل از 365 حدیث کوتاه و آهنگین از امام علی(ع) است. درسهای زندگی را به کودکان آموزش میدهد و مانند یک مدرسه رفتار میکند. مدرسهای که در کل سال باز است. عدد 365 نمادی از کل سال است. به نحوی یعنی، اگر مدرسه امام علی(ع) انتخاب میکنید، در کل سال میتوانید مهمان ایشان باشید و از دانش او بهره بگیرید. البته اصل ایده از مصطفی رحماندوست بود.
دیدگاهتان به ادبیات چگونه است؟ در نوشتن به دنبال چه چیزی میگردید و اگر بخواهید جهانبینی خود را در کل آثارتان بازگو کنید چه خواهید گفت؟
من اعتقادم این است که هرچه بچههای ما تلقی درستتری از جهان و واقعیتهای آن داشته باشند یا به صورت کلی هرچه هستیشناسی دقیقتری داشته باشند، میتوانند زندگی راحتتری را تجربه کنند. به عنوان مثال به سمت قله در حال حرکت هستید تا زمانی که ندانید کدام راه ایمنتر است، تا مسیر را نشناسید، تا توقفگاهها را نشناسید، تا خطرهای راه را ندانید، نمیتوانید این مسیر را درست طی کنید. هر چه شناختتان بیشتر باشد، این مسیر را بهتر طی میکنید. به نظر من هرچقدر بچهها با جهان و قواعد آن بیشتر آشنا شوند، ظرفیتهای دنیا را بدانند، و ... زندگی بهتری خواهند داشت. در کتابهایم سعی کردم، هستیشناسی را تقویت کنم.
به عنوان یک پدر اگر برای دوستان ما صحبتی دارید، بفرمایید.
فرزندپروری، پروار کردن فرزند نیست. اینکه فقط به جنبههای مادی فرزندان خود بپردازیم، با این کار، شایستگی نام «پدر» را نداریم. ما زمانی میتوانیم نام خود را پدر بگذاریم که ارزشهای ایمانی، اعتقادی، اخلاقی و معرفتی را در کودکان پرورش دهیم. با توجه به روایت امام علی(ع) که فرمودند: «بهترین ارثی که هر پدر برای فرزند خود میگذارد، علم و ادب است.» به نظرم، امروز که روز پدر است، پدران ما به این موضوع توجه کنند. وظیفه آنها نانآوری نیست. البته این جمله کنایه از زحمت کشیدن پدر است. ولی شان پدر صرفا نانآوری نیست. بلکه باید به فکر غذای روح و معنویات بچهها هم باشند. الحمدالله پدران ما در ایران، بهترین پدرها هستند.
نظر شما