شنبه ۱۶ بهمن ۱۴۰۰ - ۰۹:۰۳
سالمندی یک تجربه اجتماعی است/ آیا سالمندی تغییرات کلان ساختاری ایجاد می‌کند؟

پروایی گفت: سالمندی یک تجربه اجتماعی است؛ به این معنا که سالمندی در جوامع و فرهنگ‌های مختلف به شکل متفاوتی تجربه می‌شود. تجربه سالمندی در هر جامعه‌­ای به سطح توسعه‌­یافتگی و ساختار نظام اجتماعی و فرهنگی و همچنین نظام رفاهی و حمایتی آن بستگی دارد بنابراین در این کتاب سالمندی در مسیر تغییرات کلان ساختاری بررسی شده است.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، تاکید کتاب «جامعه‌­شناسی سالمندی» بر کشف سویه‌های پروبلماتیک سالمندی است و بر این اساس تلاش شده است تا به مسئله سالمندی و زندگی روزمره سالمندان در دنیای معاصر پرداخته شود، ایده اصلی کتاب این است که شکل‌های متکثر و ناهمگونی از تجربه سالمندی در جامعه ایرانی وجود دارد و نمی‌توان تجربه همگونی از سالمندی انتظار داشت. برای آشنایی بیشتر با محتوای کتاب با یکی از نویسندگان کتاب شیوا پروایی گفت‌وگویی داشتیم که مشروح این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید:

رسالت مهم کتاب شما چیست؟ اهمیت نگارش آن را در چه می‌دانید؟ 
کتاب حاضر روایتی است از سالمندی و زندگی روزمره‌ سالمندان در جامعه پرمخاطره ایران معاصر و توصیفی از تجربه‌ اجتماعی سالمندی و صورت‌های مختلف آن ارائه می‌­دهد. این کتاب محصول یک پژوهش کیفی است و هر آنچه در این کتاب عرضه می‌شود، تحلیل‌هایی است از روایت‌هایی که سالمندان از زندگی روزمره‌ خود ارائه داده‌اند اما گاه تحلیل‌­های ما از روایت‌های سالمندان فراتر رفته تا ساختارها و نیرو‌های اجتماعی موثر در تجربه سالمندی شناسایی شود؛ چرا که تجربه زندگی روزمره تجربه مواجهه با ساختارهای اجتماعی کلان است و گاه همین زمینه‌ها و شرایط ساختاری است که ساحت تولید و بازتولید یک تجربه اجتماعی را شکل می‌دهد.

این پژوهش بر سنت انتقادی استوار است و مبتنی بر چنین رویکردی، تأکید اصلی در این کتاب بر کشف سویه‌های پروبلماتیک سالمندی بوده است. علاوه بر این، نقش روابط قدرت و ساختارهای اقتصادی و سیاست‌های اجتماعی دولت در تحلیل زندگی روزمره سالمندان ملاحظه شده است. بنابراین در این کتاب تحلیل‌های صرفاً فردی از تجربه زندگی سالمندان ارائه نشده بلکه تاثیر ساختارهای اجتماعی و فرهنگی و همچنین اقتصاد سیاسی و نظام اقتصادی تورمی، بی ثبات و ناامن در تجربه‌ سالمندی و موقعیت سالمندان در جامعه و خانواده بررسی شده است.

از آنجایی که بدون توجه به ساختارهای اجتماعی کلان و میانی نمی‌توان پدیده‌ سالمندی را تحلیل کرد، در کتاب حاضر سالمندی در مسیر تغییرات کلان ساختاری بررسی شده تا از این طریق مسئله‌مندی سالمندی در زندگی روزمره طی تغییرات اجتماعی تبیین گردد.

با توجه به کمبود و فقر منابع در حوزه جامعه­‌شناسی سالمندی، امیدواریم که این متن، شروعی برای مطالعات جامعه‌شناختی سالمندی در ایران باشد. این کتاب برای دانشجویان و محققان رشته‌های جامعه‌شناسی، سالمندشناسی اجتماعی، جمعیت‌شناسی، مددکاری اجتماعی، برنامه‌ریزی رفاه اجتماعی، سیاست­گذاری اجتماعی، مطالعات خانواده، انسان‌شناسی و دیگر گرایش‌های مرتبط با سالمندی مفید است.
 
به نظر شما سالمندی را چگونه می­‌توان تعریف کرد؟ آیا سالمندی در همه جوامع به یک شکل تجربه می‌­شود؟
سالمندی را می‌­توان از ابعاد بیولوژیکی، روان­شناختی، تقویمی، جمعیت‌شناختی و اجتماعی تعریف کرد اما بهتر است که در تعریف سالمندی همه این محورها را لحاظ کرد و نمی‌­توان تنها به تعریف صرفاً بیولوژیکی و یا تقویمی از سالمندی اکتفا کرد. باید توجه داشت که سالمندی یک تجربه اجتماعی است؛ به این معنا که سالمندی در جوامع و فرهنگ‌های مختلف به شکل متفاوتی تجربه می‌شود و بر همین اساس، تعریف سالمندی نیز در جوامع و فرهنگ‌های مختلف، متفاوت است. تجربه سالمندی در هر جامعه‌­ای به سطح توسعه‌­یافتگی و ساختار نظام اجتماعی و فرهنگی و همچنین نظام رفاهی و حمایتی آن بستگی دارد. به همین خاطر است که معتقدیم سالمندی یک تجربه اجتماعی و نابرابر است، نه پدیده صرفاً بیولوژیکی و پزشکی.
 
در جایی از کتاب صحبت از همگونی و ناهمگونی تجربه سالمندی به میان آورده‌اید، تجربه سالمندی همگون و ناهمگون یعنی چه؟
در این کتاب به این موضوع پرداختیم که تجربه سالمندی برای همه سالمندان، تجربه­‌ای همگون نیست و بر حسب کیفیت دسترسی سالمندان به انواع سرمایه‌ها، دوره زندگی سالمندی برای آنها تجربه­‌ای متفاوت و نابرابر است. افراد مبتنی بر سرمایه‌­­های انباشتی طی مسیر زندگی (سرمایه اقتصادی، سرمایه فرهنگی، سرمایه خانوادگی، سرمایه اجتماعی، سرمایه سلامت و حتی سرمایه بین­نسلی) سالمندی متفاوتی را تجربه می‌کنند. پس در ایران امروز نمی‌­توانیم از سالمندی همگون صحبت کنیم بلکه تجربه سالمندی در ایران پرمخاطره امروز، سالمندی ناهمگون است؛ به نحوی که می‌توان شاهد تجربه سالمندی تهی‌دستانه، پرمخاطره و انزواجویانه تا سالمندی موفق، فعال و سالم در بین سالمندان ایرانی بود.

از نظر ما، سالمندان با توجه به سرمایه‌های انباشتی طی مسیر زندگی، تجربه متفاوتی از سالمندی خود دارند؛ برخی سالمندی جسمی و فیزیولوژیک را زودتر و حتی قبل از رسیدن به سن تقویمی سالمندی تجربه می‌کنند، اما در مقابل افرادی هستند که زندگی سالم، فعال و موفقی را در زندگی سالمندی تجربه می­‌کنند. البته باید توجه داشت که روایت غالب سالمندی در ایران، سالمندی پرمخاطره، تهی‌دستانه و انزواجویانه است تا سالمندی سالم، موفق و فعال.

ناهمگونی تجربه­ سالمندی بیانگر تفاوت‌­ها و نابرابری‌­های اجتماعی بین سالمندان است. تجربه سالمندی مبتنی بر طبقه اجتماعی، تفاوت‌های جنسیتی، موقعیت سلامت سالمندان، محل سکونت (سالمندان روستانشین یا شهرنشین)، تفاوت‌­های استانی، تفاوت‌های فرهنگی و قومیتی سالمندان، تجربه‌ای نابرابر است.

سالمندان اقشاری هستند که گاه در معرض نابرابری‌های چندگانه­‌ای چون تبعیض سنی، تبعیض جنسیتی، تبعیض طبقاتی و تفاوت­‌های فرهنگی قرار دارند. بنابراین تجربه سالمندی در ایران یک تجربه همگون نیست بلکه باید از سالمندی ناهمگون و متکثر در ایران امروز صحبت کرد. شواهد این نابرابری در آمارهایی چون میزان پوشش بازنشستگی سالمندان، خط فقر سالمندی، تفاوت‌­های جنسیتی و تفاوت‌­های استانی در تجربه فقر سالمندان، بی‌­سوادی و اشتغال سالمندان تایید می­‌شود.
 
به نظر شما وظیفه دولت‌ها در قبال سالمندان و زندگی سالمندی چیست؟ و آیا دولت ایران در این امر موفق بوده یا خیر؟
متاسفانه دولت ایران در این زمینه موفق نبوده و گونه‌های تهیدستانه و پرمخاطره‌ای از تجربه سالمندی را در بین شهروندان شاهدیم. آمارها هم این موضوع را نشان می­‌دهد. برای مثال می‌­توان به نرخ فقر در سنین سالمندی اشاره کرد که 25 درصد است. رهاشدگی در محیط پرمخاطره پیامد فقدان نظام تامین اجتماعی کارآمد و فقر نظام حمایت اجتماعی از سالمندان است. در حضور دولت حداقلی و افول دولت اجتماعی و حمایت‌گر، مسئولیت دوره زندگی سالمندی به خود افراد سپرده می­شود یا از نقش حمایت­های خانوادگی بحث می­شود درحالی که موقعیت اقتصاد تورمی و بی ثبات ایران، خانواده‌ها را برای مواجهه با سالمندان ناتوان­تر از پیش ساخته است.

در این شرایط، سیاست‌گذاری اجتماعی سالمندی در جامعه­‌ای با تجربه سالمندی نابرابر بسیار ضرورت دارد. توجه سیاستی خاص به اقشار آسیب‌پذیر سالمندان مانند سالمندان بدون درآمد، سالمندان دارای معلولیت، سالمندانِ کار، سالمندان دارای بیماری‌های خاص و سالمندان بدون بیمه بازنشستگی و ارائه حمایت‌­های درآمدی و مساعدت­‌های اجتماعی هدفمند به این اقشار می‌­تواند کمک ­کننده باشد. علاوه بر این، با توجه به ناهمگونی تجربه سالمندی در ایران، لازم است تنوع گروه سالمندان (با توجه به جنسیت سالمندان، طبقه اجتماعی سالمندان، تحصیلات، سالمندان شهرنشین یا روستانشین و تفاوت­های استانی) در سیاست‌های اجتماعی سالمندی در نظر گرفته شود.

همچنین سیاست‌گذاری اجتماعی برای سالمندان باید مبتنی بر رویکرد مسیر زندگی باشد. اتخاذ رویکرد مسیر زندگی در مواجهه با پدیده سالمندی و حرکت به سوی سالمندی سالم، فعال، موفق و مولد در بحث سیاست­‌گذاری اجتماعی سالمندی، ضرورت مهمی است. دولت‌ها باید با سیاست‌های اجتماعی و حمایتی، مسیر زندگی افراد را برای تجربه سالمندی سالم، فعال، موفق و مولد تسهیل سازند. برای داشتن سالمندی فعال و موفق در یک جامعه باید بسترها و زیرساخت‌های اجتماعی آن را فراهم ساخت. باید جامعه و نظام اجتماعی از نظر زیرساخت‌های اجتماعی آمادگی و پذیرای سالمندی جامعه را داشته باشد. تحقق زیرساخت‌های اجتماعی برای تجربه جامعه دوست‌دار سالمندی و سالمندان یکی از رسالت‌های مهم دولت­‌ها است.

با توجه به اینکه سالمندی فقط محصول دوره زندگی سالمندی‌ نیست بلکه محصول تاریخ زندگی افراد است، باید از امروز به فکر سالمندی نسل آتی بود. برای مثال در زمینه سرمایه سلامت به‌عنوان یکی از سرمایه‌­های مهم در زندگی سالمندی، نهاد‌های دولتی، صندوق­‌های بازنشستگی، نظام آموزش‌و‌پرورش، دانشگاه‌ها و رسانه‌های جمعی و اجتماعی می‌توانند با آموزش سبک زندگی سالم، ارتقاء سواد سلامت و تغذیه، تاکید بر پیشگیری، ورزش و تحرک بدنی در راستای نیل به سالمندی سالم، موفق و فعال اقدام کنند. آموزش­‌وپرورش و آموزش عالی باید در مقاطع مختلف دروسی را برای آموزش سواد سلامت، سواد تغذیه، سواد پزشکی، خود مراقبتی و مهارت‌­های زندگی و سبک زندگی سلامت‌­محور اختصاص دهند تا به­­تدریج طی مسیر زندگی، این مهارت­‌ها در افراد نهادینه گردد و درنهایت سالمندی سالم محقق شود.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها