کتاب « به حرف نیامدم» نوشته بئاتریس براشر، با ترجمه پویا رفویی و از سوی انتشارات ناهید به کتابفروشیها راه یافت.
گوستاوو قرار است از سائوپائولو به حومه شهر نقل مکان کند، اما این خشونت زیستن در شهری تازه نیست که او را میترساند، چیزی که او بیش از همه از آن میترسد، خشونتی است که در خاطراتش آن را زندگی کرد است.
این کتاب که نخستینبار در سال 2004 منتشر شد، در رده داستانهای برزیلی قرن 20 این نشر قرار داشته و از ترجمه انگلیسی کتاب با عنوان (I didn’t talk) به فارسی برگردانده شده است.
در بخشی از این رمان میخوانیم:
«یک بار، لیژیا که پنجششساله بود، دوستی را به خانه آورد. پیشنهاد کردم که یک سر برویم به موزهای یا پارکی. محل مدنظرم بوتانیا بود، ولی لیژیا دلش میخواست گورستان را به فرانسیسکا نشان بدهد، که برای دیدن آنجا سر از پا نمیشناخت. چنین که دستگیرم شد مطلبی بود که مدتها بر سرش بحث میکردند. بعدتر، دم در ورودی، هر کدام با دستهگل خودش، یکهو پا به دویدن گذاشت. لیژیا جلوی قبرهای مشخصی میایستاد و برای دوستش قصههای تعریف میکرد که من هیچوقت به گوشم نخورده بود.»
رمان «به حرف نیامدم» نوشته بئاتریس براشر، در 174 صفحه، با شمارگان 440 نسخه، به قیمت 55 هزار تومان، در قطع رقعی، جلد شومیز، با ترجمه پویا رفویی و به همت انتشارات ناهید به بازار کتاب رسید.
نظر شما