خانم الفت، این کتاب پیشتر با ترجمهی دیگری هم در ایران منتشر شده بود. بد نیست با این سوال شروع کنیم که چه شد سراغ ترجمه مجدد داستان رفتید؟
این کتاب را به هیچ وجه نمیتوان ترجمهی مجدد محسوب کرد، چون من اردیبهشت سال ۱۳۹۸ متن کامل ترجمهام را به ناشر سپردم و قراردادش هم امضا شد و تاریخش مشخص است. در آن تاریخ نه ترجمهی دیگری از این کتاب موجود بود و نه حتی نامش در کتابخانهی ملی ثبت شده بود. طبیعتاً بنده هم اطلاع نداشتم که مترجم دیگری این اثر را در دست دارد یا احتمال دارد ناشر دیگری زودتر چاپش کند؛ چرا که زمان انتشار آثار به عواملی بستگی دارد که مترجمان نقشی در آن ندارند.
در ضمن معتقدم استفاده از واژهی «بازترجمه» یا ترجمهی مجدد فقط زمانی پذیرفتنی است که بتوان با قاطعیت گفت ترجمهی پیشین کامل، دقیق و قابل قبول بوده است و نیازی به ترجمهی دیگر نیست و خودم هم بر این باورم. اگر زمانی کتابی را ترجمه کنم که ترجمه یا ترجمههایی از آن وجود دارد (همچون خانهی خاموش) مطمئن باشید پیشتر کیفیت کارها را بررسی کردهام و همیشه برای دفاع از ترجمهام آمادهام. قضاوت دربارهی ترجمههای کتاب «پرندگان به سوگ او میروند» را هم به منتقدان و مخاطبان واگذار میکنم.
برویم سراغ رمان «پرندگان به سوگ او میروند». این کتاب به تازگی منتشر شده و احتمالا هنوز عده زیادی آن را نخواندهاند. برای مخاطبانی که علاقهمند به ادبیات هستند، توضیح مختصری درباره موضوع محوری رمان بفرمایید.
این کتاب روایتی است از رابطهی صمیمی؛ اما تا حدی رسمی پدر و پسری در روزهای سخت درماندگی در برابر بیماری و مرگ. در آن روزها که پسر میکوشد راهی برای تخفیف درد پدر بیابد گذشتهی خانوادهاش و تمام سختیها، دوریها و حسرتهایشان را مرور میکند.
حسنعلی تُپتاش یکی از مهمترین نویسندگان معاصر ترکیه به شمار میآید. برخی از منتقدان او را کافکای ادبیات ترکیه میدانند، که شما در مقدمه کتاب هم به آن اشاره کردهاید. به نظر شما این تشبیه درست است و اگر هست چه ویژگی مشترکی بین نثر او و کافکا وجود دارد؟
این تشبیه را صرفاً برای آشنایی مخاطبان ایرانی با نظر منتقدان ترکیه در یادداشت مترجم آوردهام و فکر نمیکنم منظور آنان شباهت نثر دو نویسنده باشد. آنچه شخصاً در آثار دیگر تپتاش دیدهام، همان چیزی است که حالوهوای کافکایی میخوانیمش. یعنی فضایی کابوسوار، سرد، تیره و تار. از سویی سرگردانی، انزوا و شکنندگی کاراکترهای او بیشباهت به شخصیتهای آثار کافکا نیست، ولی قضاوت نهایی دربارهی این تشبیه با مخاطب است. البته بعد از خواندن آثار دیگر تپتاش و نه این اثر.
مهمترین ویژگی نثر تپتاش در این کتاب چیست؟ آیا او سبک ویژهای در نوشتن داستان دارد که بشود بر آن تاکید کرد؟
ویژگی مهم نثر تپتاش چیزی است که متاسفانه انتقالش به فارسی آنقدرها امکانپذیر نیست. خود نویسنده میگوید «هر کلمه هویت دارد و بر مخاطب اثر میگذارد، از این رو کلماتم را بادقت و وسواس انتخاب میکنم.» اهمیت کار او غنا بخشیدن به زبان با استفادهی دوباره از کلماتی است که در طول زمان کمرنگ شدهاند. از سوی دیگر شخصاً او را در فضاسازی و شخصیتپردازی بسیار موفق میدانم.
آیا او بر عناصر و المانهای فرهنگی ترکیه در نوشتن داستان تاکید دارد و میتوان نشانههای پررنگی از تاریخ و فرهنگ کشورش را در این رمان دید؟
در تاکید او بر عناصر فرهنگی ترکیه هیچ شکی نیست. آداب و رسوم، عرف و عادات و فرهنگ مردم ترکیه نقش پررنگی در تمامی آثارش دارد. کتاب «پرندگان» پر از ترانه است و ترانه جز مهمی است از فرهنگ. بستر این کتاب جاده و سفر است پس حتماً باید ترانههای قدیمی هم در آن باشند. این بخشی از فرهنگ است. «پرندگان» گویی رمانی موزیکال است. حتی ترانههایی که اسمشان در کتاب آمده در قالب مجموعهای آماده شده و در دسترس مخاطبان است.
شما یکی از مترجمانی هستید که در این سالها آثار متعددی از زبان ترکی استانبولی به فارسی برگرداندهاید. به عنوان آخرین سوال آیا میتوانید ارزیابی کوتاهی از وضعیت ادبیات معاصر ترکیه در سالهای اخیر داشته باشید؟ به نظر شما روند داستاننویسی نویسندگان این کشور تحتتاثیر ادبیات غرب قرار گرفته یا تغییر محسوسی داشته؟
وضعیت ادبیات ترکیه از برخی جهات بیشباهت به وضعیت ادبیات ایران نیست. مثلاً آنجا هم داستاننویسانی در دنیای ادبیات پدیدار میشوند؛ اما زود از یاد میروند. گروهی دیگر آهسته و پیوسته کار میکنند و آثاری قابل قبول و حتی ماندگار ارائه میدهند. بعضی دیگر هم به دلایلی بیش از دیگران دیده میشوند. نویسندگانی که نوشتههایشان خاص و متفاوت است و آنان که شهرتشان در حوزههای دیگر مطرحشان میکند! اما قضاوت دربارهی تاثیر ادبیات غرب بر آثار نویسندگان ترکیه به بررسیهای کارشناسانه و پژوهش گسترده نیاز دارد و سخت است که بگوییم بله تاثیر داشته یا خیر، بیاثر بوده است.
در بخشی از این رمان آمده است:
«دیشب باز حرف را چرخاند و چرخاند و کشاند به سُعاد که چطور مریض شد و چطور فوت کرد و مراسم چطور برگزار شد. مجبورم کرد یک بار دیگر تمام جزئیات را بگویم. نمیدانم، شاید وقتی برایش تعریف میکنم، بیچاره حس میکند در خاکسپاری حضور داشته. چهکار کنم؟ اصرار کرد و من هم ناچار برایش تعریف کردم. سر کج کرده بود. پتو را در مشت گرفته بود و فشار میداد. بعد هم گفت پنجاه و دو سال گذشته، بدهیم مزار بچه را از نو درست کنند.
بعد طاقت نیاورد، صورتش را با دستهایش پوشاند و هقهقکنان گریه کرد.»
مژده الفت متولد سال ۱۳۴۵ در کرمانشاه است و در رشته علوم آزمایشگاهی تحصیل کرده است. «خانه خاموش» و «زنی با موهای قرمز» آثاری از اورهان پاموک، «چای خانه خانوادگی» اثر یکتا کوپان، «حشره دوستداشتنی من» اثر نازلی ارای، «طرز تهیه تنهایی در آشپزخانه عشق» اثر یکتا کوپان، «رازهای آپارتمان فرژ» اثر نازلی ارای از آثار ترجمهای الفت به شمار میآیند. از وی یک مجموعه داستان تالیفی به نام «گرامافون» نیز منتشر شده است.
داستانی به نام «شوالیه» از وی نیز در سال ۱۳۹۳ به عنوان اثر شایسته تقدیر در نخستین دوره «جایزه داستان تهران» انتخاب شد.
«پرندگان به سوگ او میروند» اثر حسن علی تپتاش با ترجمه مژده الفت در ۱۸۴ صفحه و به بهای ۵۵ هزار تومان از سوی نشر ماهی راهی کتابفروشیها شده است.
نظر شما