دو پادشاه لایق و توانا، یکی از شرق و دیگری از غرب، برای نبرد با او آماده میشوند. قهرمانان طی ماجراهای تلخ و شیرین موانع را برمیدارند و سازگان ساز لشکرهاشان قرین توفیق میگردد. سرانجام لشکریانِ راستان رودرروی جنگجویان ابردیو قرار میگیرند.
افسانه ابردیو ترکیبی است از افسانههای آریایی، سامی و جز آنها توأم با تخیل وافر، و اندکی تقلا شاید برای نوآوری. این قصه در پرتو اندیشه اصالت کهن اساطیر، و همچنین متمایل به نثر کهن نگاشته شده است.
در بخشی از این رمان آمده است:
«از بیابان برآمدند چندان که نزدیکتر میشدند درازتر میگردیدند. گرد قلعه بدویدند و پا بر سر قلعه و دیه نهادند و به تنوری فرو رفتند... سر وی (تنور) را بر داشتم دو شخص دو خطّاف ازان بپریدند. دیو و جن خود را بنماید بدان صورت که خواهد و به یک ساعت از عالمی به عالمی رود... من محاریب و تماثیل و جفان کالجواب از عمل دیو است. هزار استون... ستبری هر یک چهار مرد را دست پیرامون آن در نیاید و در وضع بنی آدم نیاید.
- مزخرف میبافی. خیلی دور بودی که تو را دیدم. از بس دراز قدی. کارت هم مثل حرفت است. چرا قبل از ورود، پیاده شدی و دور قلعه دویدی؟
چنین شد که دیو خشم دوباره از مرکب پیاده شد...»
«خاطرههای سپید»، «پیشامد» و «فیض روحالقدس» آثاری دیگری هستند که از این نویسنده منتشر شدهاند.
رمان «افسانه ابردیو» نوشته یغما کیهان در ۴۵۲ صفحه و به قیمت ۱۲۰ هزار تومان از سوی انتشارات سبزان منتشر شده است.
نظر شما