در «شب صد سال کتابفروشیهای مشهد» عنوان شد:
اهالیکتاب عشاق هستند/ عرضه کتاب از طریق سیستمهای اداری نادرست است
«شب صد سال کتابفروشیهای مشهد» شب گذشته با حضور جمعی از نسلهای مختلف کتابفروش مشهد در کتابخانه فرهنگسرای جهاد دانشگاهی مجتمع دکتر علی شریعتی برگزار شد.
کتاب، مهمترین مؤلفه توسعهآفرین به شمار میرود
محسن مدیرشانهچی، استاد علوم سیاسی و از فعالان حوزه کتاب مشهد در این جلسه با اشاره به ابعاد مختلف توسعه و لزوم توجه به تمام این ابعاد در جهت دستیابی به توسعه، گفت: کتاب، مهمترین مؤلفه توسعهآفرین به شمار میرود.
وی در خصوص نقش کتابفروشیها در توسعه اظهار کرد: یکی از مشکلات جامعه ما و سایر جوامع این است که معمولا در زمینه هر پدیده و موضوع تنها یک یا چند فرد و یا نهاد خاص مورد توجه قرار میگیرند و بسیاری دیگر از این افراد و نهادها مغفول واقع میشوند. بهعنوان مثال هنگام تماشای فیلم، معمولا هنرپیشه و یا کارگردان اثر مورد توجه ما قرار دارد و عوامل گوناگون فیلم را غالبا نمیشناسیم و به تعبیری آنها مورد کملطفی قرار میگیرند.
مدیرشانهچی بیان کرد: شنیدن ترانه و موسیقی نیز چنین است؛ بهگونهای که تنها نام خواننده و یا آهنگساز و نوازندهها مورد توجه قرار میگیرند، درحالیکه از بسیاری دیگر از عوامل تولید غافل هستیم. از این رو من فکر میکنم در عرصه کتاب نیز چنین وضعیتی وجود دارد. به شکلی که تنها نویسنده، مترجم و یا گرافیست، طراح جلد و ... را مورد توجه قرار داده و میشناسیم و بسیاری از افراد، کمتر مورد توجه هستند و حتی نام برخی از عوامل نیز در هیچکجا عنوان نمیشود.
این استاد دانشگاه ادامه داد: از جمله آنها میتوان کتابفروشان را نام برد. در صورتی که بدون حضور کتابفروشان در این چرخه، چگونه کتاب از تولیدکنندگان به دست مصرفکنندگان خواهد رسید؟ در گذشته گاهی اوقات مهر کتابفروشی بر روی کتاب زده میشد و به این ترتیب کتابفروشیها نیز شناخته میشدند.
مدیرشانهچی خاطرنشان کرد: توسعه یکی از مهمترین مسائلی است که ابعاد و وجوه گوناگون آن در نیمقرن اخیر در کشورهای توسعهیافته و کشورهای در حال توسعه مطرح شده است. توسعه دارای ساحتهای مختلفی است؛ بهعنوان مثال میتوان توسعه اقتصادی، توسعه اجتماعی، توسعه فرهنگی، توسعه آموزشی، توسعه نیروی انسانی، توسعه سیاسی -که آن را دموکراسی نیز مینامند- و ... را نام برد و اخیرا نیز توسعه پایدار مطرح شده است. به این معنی که جنبههای گوناگون توسعه بهویژه توسعه اقتصادی، صنعتی و ... مخل زندگی، کره زمین و محیط زیست نشود. در واقع توسعهای که موضوعات زیستمحیطی را نیز دربرمیگیرد، بهعنوان توسعه پایدار بیان میشود.
این استاد علوم سیاسی اضافه کرد: توسعه جامع، به این مفهوم است که تمام ساحتهای گوناگون توسعه را در نظر بگیریم. این موضوع در دورههای مختلف چهار دهه اخیر ایران (پیش از انقلاب و پس از آن) و جوامع دیگر مطرح شده است. در واقع این مسئله بیان میکند که هیچیک از وجوه توسعه، در تعارض با دیگری نبوده بلکه مکمل یکدیگر هستند و به تعبیری هیچیک از ابعاد توسعه بدون ابعاد دیگر نمیتواند تداوم، پایایی، پایداری و پویایی داشته باشد.
شهرهایی که کتابفروشیهای بیشتری دارند، توسعه بیشتری پیدا کردهاند
مدیرشانهچی تصریح کرد: در نظریات جدید توسعه این مسئله بیان میشود که نمیتوان ساحتهای مختلف توسعه را از یکدیگر تفکیک کرد، به عبارتی دیگر توسعه تمام این ابعاد را دربرمیگیرد.
وی افزود: توسعه موزون به این معنی است که تمام وجوه توسعه را به موازات یکدیگر پیش ببریم و توسعه موزون گاهی همان توسعه جامع است. مفهوم دیگر توسعه موزون این است که توسعه در هر جامعه و کشوری محدود و منحصر به یک منطقه به عنوان مثال پایتخت کشور نباشد؛ به تعبیری مرکزگرایی مخل توسعه بوده و توسعه موزون را از میان میبرد.
این استاد دانشگاه در خصوص نقش کتاب در توسعه اظهار کرد: کتاب، مهمترین مؤلفه توسعهآفرین است. کتاب میتواند در عرصههای مختلف سیاسی، علمی و ... توسعهآفرین باشد. بنابراین اگر نهادهایی مانند نویسندگان، مترجمان، شاعران، روشنفکران، دانشگاهیان و بهویژه کتابفروشیها و ... -که کتاب را تولید و عرضه میکنند- در تهران متمرکز باشند، به توسعه موزون دست نخواهیم یافت. درحالیکه تاکنون تقریبا چنین رویکردی وجود داشته است.
مدیرشانهچی بیان کرد: شهرهایی که کتابفروشیهای بیشتری دارند، به تبع به توسعه بیشتری نیز دست پیدا کردهاند. به نظر میرسد آمارها و تحقیقات دقیقی در این خصوص وجود نداشته باشد؛ اما اگر چنین پژوهشی صورت بگیرد، قطعا این مسئله - که در حال حاضر تجربه شده و به چشم میخورد- را نشان خواهد داد. بر این اساس در شهرهایی که کتابفروشیهای بیشتری قرار دارد، توسعه سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، آموزشی و فرهنگی بیشتری وجود دارد. همچنین محلههایی که محل اجتماع کتابفروشیها باشد نیز محلات توسعهیافتهتر، پررونقتر و پویاتری خواهند بود. به تعبیری در این محلات، ادب اجتماعی و رفتارهای سالم و بهنوعی نمودهای توسعه به چشم میخورد و به سطح شهر تسری پیدا میکند.
وی ادامه داد: بنابراین به نظر من متصدیان سیاسی، اقتصادی مانند شهرداری، فرمانداری، استانداری، اداره امور اقتصادی و دارایی و ... برای توسعه و رونق شهر از جهات گوناگون توسعه باید نسبت به سینماها، کتابفروشیها و نهادهای فرهنگی و ... توجه بیشتری داشته باشند. به شکلی که نهتنها مشمول اموری مانند مالیات و انواع فشارهای اقتصادی نباشند؛ بلکه با سوبسیدها و یارانهها به آنها کمک شود؛ زیرا نهادهایی توسعهآفرین هستند.
نویسندگان، ناشران، کتابفروشان و خوانندگان کتاب در زمره عشاق قرار دارند
یک استاد دانشگاه فرهنگیان نیز در ادامهی این برنامه اظهار کرد: نشر، زنجیرهای است که دارای چهار عامل است. این چهار عامل مشابهت و مشکلات مشترکی دارند و مکمل یکدیگر هستند. نخستین عامل، فردی است که اثر را تولید میکند؛ عامل دوم را میتوان ناشر عنوان کرد که اثر را سروسامان میبخشد؛ سومین عامل، کتابفروشان هستند که کتاب را عرضه میکنند؛ و چهارمین عامل نیز افرادی هستند که کتاب را مطالعه میکنند.
جواد محققنیشابوری ادامه داد: این چهار عامل به طور کاملا پیوسته عمل میکنند. ممکن است در این میان نقش کتابفروش و عرضهکنندگان چندان مشاهده نشود؛ درحالیکه این حلقه از اهمیت بالایی برخوردار است. بنابراین نقش کتابفروشان باید در کنار سایر عوامل تعریف و بررسی شود. این چهار گروه عموما دارای ویژگی مشترکی هستند؛ بهعنوان مثال تمام آنها در زمره عشاق قرار میگیرند.
وی اضافه کرد: زیرا پرداختن به این امور، منطق شغل، درآمد و اقتصاد به همراه ندارد. بر این اساس افراد با ازخودگذشتگی، عشق و فداکاری در این راه قدم میگذارند؛ همانند مادری که بدون هیچ چشمداشتی فرزند خود را پرورش میدهد. به این ترتیب پاداش این چنین فعالیتهایی با چه چیزی قابل پرداخت و مقایسه است؟
مدیر اسبق اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی خراسان رضوی بیان کرد: بنابراین هنگامی که کتابفروشان از دنیا میروند، کتابفروشی آنها تعطیل میشود. بهگونهای که اگر فرزندان آنها انگیزه چندانی نداشته باشند، کتابفروشی تعطیل خواهد شد. همانطور که در حال حاضر تعدادی از کتابفروشیها تعطیل شدهاند.
محقق نیشابوری تصریح کرد: یکی از معضلاتی که اخیرا در زمینه کتابفروشی ایجاد شده، این است که بسیاری از کتابها بهصورت قانونی عرضه میشود و یا این که ناشران بهطور مستقیم کتابها را ارائه میکنند؛ به این معنی که کتاب را در اختیار کتابفروشان قرار نمیدهند. در حقیقت چنین واقعیتهایی امروزه ایجاد شده است و ضربهای که به کتابفروشان وارد میشده است را سنگینتر کرده است. بهطور کلی چنین اقداماتی خوب است؛ به شکلی که افراد در خانه خود میتوانند کتاب خریداری کنند. با این وجود این موضوع باید به نوعی حل شود تا عرضه کتاب به صورت سنتی دچار آسیب نشود.
وی عنوان کرد: به نظر من عرضه کتاب از طریق سیستمهای اداری و شبهاداری، امر نادرستی است، زیرا کار سیستم اداری و شبهاداری این چنین فعالیتهایی نیست و بهنوعی دلسوزی در عرضه کتابفروشی ندارد و به این ترتیب ضرباتی به کتابفروشیها وارد میشود. بر این اساس لازم است سازمانهای مردم نهاد (NGO)، ناشران، نویسندگان و کتابفروشان واقعی به چاپ و عرضه کتاب بپردازند.
این استاد دانشگاه فرهنگیان افزود: همچنین لازم است از طریق راههای بسیار ساده کتابفروشیها مورد حمایت قرار گیرند. علاوه بر اینها، لازم است فرهنگ عمومی تحت تأثیر قرار گرفته و اهمیت کتاب و خرید کتاب میان مردم شناخته شود؛ بهعنوان مثال افراد میتوانند این رویکرد را در خانواده خود آغاز کرد.
کتابفروشی «زوار» و اثرگذاری آن بر جریانهای روشنفکری
مدیر کتابفروشی «زوار» نیز در این برنامه در خصوص تاریخچه کتابفروشی زوار عنوان کرد: پدربزرگ من، حاج نوروزعلی در سال ۱۲۶۲ کار کتابفروشی را در تیمچه حاجبالدوله تهران آغاز کرده و علاوه بر کتاب برخی از مجلات مانند قانون، عروةالوثقی و حبلالمتین -که از خارج برای ایشان ارسال میشده- را در دسترس روشنفکران و آزادیخواهان آن دوران قرار میداده است؛ لذا چنین اقداماتی نارضایتی دربار را به همراه داشته و احتمال توقیف و یا حبس ایشان وجود داشته است.
مریم زوار ادامه داد: در نتیجه در سال ۱۲۷۷ عازم مشهد شده و در این شهر ساکن میشوند. سپس کتابفروشی را ابتدا در صحن عتیق و در کنار کشیکخانه دربانها ادامه میدهند. پدرم، حسین زوار نیز پس از اتمام تحصیلات خود در مدرسه ملی به کتابفروشی مشغول شده و در سال ۱۳۰۹ و پس از درگذشت حاج نوروزعلی، مدیریت کتابفروشی را بر عهده میگیرد.
وی بیان کرد: پس از آن کتابفروشی از بازار گوهرشاد به خیابان ارگ منتقل میشود و تا سال ۱۳۴۹ در این خیابان قرار دارد. پس از آن نیز در دروازه طلایی که در حال حاضر شهید مدرس نامگذاری شده است، مجددا کتابفروشی بنا میشود و تا سال ۱۳۵۹ توسط پدرم مدیریت شده و پس از ان تا سال ۱۳۷۲ توسط آقای محمود لقمانی اداره میشد.
این کتابفروش تصریح کرد: سپس این کتابفروشی تعطیل شده و از سال ۱۳۸۱ در محل کوثر ۸ دوباره توسط من بازگشایی شد و فعالیت این کتابخانه ادامه دارد؛ و امیدوارم که این فعالیت همچنان پابرجا بماند.
زوار عنوان کرد: پدرم برخی از خاطرات خود را به رشته تحریر درآورده است. در یکی از این خاطرات بیان شده است که در سال 1907 میلادی - که معاهده میان روسیه و انگلستان منعقده شده است و ایران را تقسیم کرده بودند- پدرم در آن دوران شاگرد مدرسه بودند و مدیر مدرسه رحیمیه در این دوران تمام دانشآموزان را به صف کرده و با خود به بازار گوهرشاد میبرد تا اعتراض خود را نسبت به این معاهده بروز دهند.
وی اضافه کرد: هنگامی که این کودکان با شعار «یا مرگ یا استقلال» وارد بازار میشوند، شوری میان حاضران در مسجد ایجاد میشود و بهنوعی صدای اعتراض به این معاهده بالا میگیرد.
امیدوارم تا آخر عمر کتابفروش بمانم
محمد رستگارمقدم، پیشکسوت عرصه کتابفروشی نیز در این برنامه حضور داشت؛ و درخصوص تاریخچه کتابفروشی خود اظهار کرد: پدر من کتابفروش بوده و ابتدا به عنوان شاگرد در نانوایی فعالی داشته است. پس از اخراج از نانوایی به دلیل مخارج زندگی مستأصل بوده و لذا کتابهایی که تا آن زمان مطالعه کرده را بساط کرده و به فروش گذاشته است. این اقدام سبب شده که کتابفروش شود و به این ترتیب من کتابفروشی را از پدر خود تحویل گرفتهام و بسیار خوشحال هستم که تاکنون به چنین فعالیتی مشغول بودهام و امیدوارم در آینده نیز کتابفروش باقی بمانم.
متأسفانه قصههای مشهد ثبت نشدهاند
مسعود نبیدوست، یک پژوهشگر فرهنگ عامه خراسان هم با حضور در این جلسه در خصوص اهمیت توجه به قصههای گذشته شهر مشهد و پیشکسوتان و اهالی فرهنگ بیان کرد: درگذشت اهالی فرهنگ مانند حبیب بیگناه، تقی خاوری، حسن قاسمیکرمانی، رضا افضلی و ... از یک سو سوگی به همراه دارد که ناشی از نبود این افراد است؛ و از طرفی دیگر سوگ بزرگتری را ایجاد میکند؛ زیرا قصههای این شهر (همراه با این عزیزان) دفن میشوند. ما متأسفانه قصههای این شهر را ثبت نکردهایم.
وی اضافه کرد: همانطور که میدانید پیشینه بسیاری از نامهایی که عنوان میشود را در اختیار نداریم. زیرا این بزرگواران در برخی موارد بر اساس مناعت طبع خود اصرار دارند که گفتوگویی نداشته باشند و ما نیز در بسیاری مواقع به دلایل مختلف کمتر پیگیر این موضوع هستیم. بهعنوان مثال یکی از پاتوقهای جدی روشنفکری و ادبیات مشهد، قهوهخانه داشآقا است که متاسفانه حتی به اندازه دو صفحه اطلاعات در این خصوص در اختیار نداریم که این امر داغ بزرگی به شمار میرود.
نمایش بخشهای منتخب مستند «منارههای آگاهی» و رونمایی از کتاب «کتابفروشیهای مشهد از عصر قاجار تا صبح انقلاب» از دیگر بخشهای برنامه «شب صد سال کتابفروشیهای مشهد» بود.
اضافه میشود «شب صد سال کتابفروشیهای مشهد» به همت چهارسوی مشهد با همکاری معاونت فرهنگی جهاد دانشگاهی، فرهنگسرای جهاد دانشگاهی مشهد، رسانه «مشهد چهره» و کانون هماندیشی معماری مشهد برگزار شد.
نظر شما