او -که به «پدر تعلیم و تربیت نوین ایران» شهره است- معتقد بود: «جهان درست نخواهد شد جز با تعلیم و تربیت».
متن این شماره قاب روایت به شرح زیر است:
برای تعلیم و تربیت فرزندان ایران بسیار تلاش کرد. معلمی دلسوز بود که میگفت پس از پنجاهوهفت سال معلمی هرگز آرزوی داشتن شغل دیگری نداشته است. به شاگردانش عشق میورزید و خودش را نسبت به محرومیتی که برخی از آنها داشتند مسئول میدانست. در جوانی دانشآموزی داشت که در روستا زندگی میکرد. پسربچه برای آمدن به مدرسه و بازگشت به خانه باید پیاده روزی بیست کیلومتر راه طی میکرد. این کاری دشوار بود و آقای معلم را نیز نگران و ناراحت میکرد، پس از مدیر درخواست اتاقی کوچک در مدرسه کرد. میخواست رنج رفتوآمد پسرک را هموار سازد و او را در آن اتاق سکنی دهد تا مجبور نباشد هر روز آن همه راه را پیاده بپیماید. معلم جوان درس را با مسائل کاربردی همراه میکرد و این بر جذابیت کلاسهایش میافزود. مثلاً از دانشآموزان میخواست ارتفاع درخت سنجد داخل حیاط مدرسه را با روشهای علمی بیایند. آنها برای انجام این کار از ارتفاع سایهها و روابط ریاضی کمک میگرفتند تا موفق به حل مسئله شوند.
او - که سالیانی بعد بهواسطه پشتکار فراوان استادی پرآوازه شد- کتابهای مرجعی چون مبانی اصول آموزشوپرورش و تعلیم و تربیت و مراحل آن را به رشته تحریر درآورد و با تدریس در بسیاری از مراکز علمی به تربیت نسلهایی مختلف از جوانان کشور مبادرت ورزید.
دکتر غلامحسین شکوهی همچنین اولین وزیر آموزشوپرورش ایران پس از انقلاب اسلامی بود. او -که به «پدر تعلیم و تربیت نوین ایران» شهره است- معتقد بود: «جهان درست نخواهد شد جز با تعلیم و تربیت»؛ و میگفت: «تحقق انسانیت در گرو تعلیم و تعلم است و این کاری آسان نیست و کلید آن در تربیت معلم است».
نظر شما