نخستین وبینار تخصصی از سلسله نشستهای علمی زیبایی شناسی قیام امام حسین(ع) با موضوع «واقعه عاشورا و تراژدی مدرن» به همت دانشکده هنر دانشگاه سوره، روز سهشنبه شانزدهم شهریورماه ۱۴۰۰ در دانشگاه سوره برگزار شد.
در ابتدای جلسه، رامتین شهبازی ضمن عرض خیرمقدم به استادان و حاضران در این نشست به موضوع مورد بحث اشاره کرد و ادامه روند جلسه را به نصرت الله تابش محول کرد. سپس، نصرت الله تابش در آغاز سخنان خود عنوان کرد: درواقع در مقولات تراژدی، جدیترین سخنانی که از طریق کشمکش میان قهرمانان و ضدقهرمانان و ارزشها و ضد ارزشها یا میان خیر و شر به وجود میآید، هنرمندان از طریق تراژدی بیان کردند. وی افزود: اساس مناسبات انسانی برای آنکه زیبایی خلق شود، برمبنای کشمکش اتفاق افتاده و این کشمکش وارد درام و سپس تبدیل به تراژدی میشود. تابش در این باره گفت: انواع و اقسام تراژدیها موجود است. از لحاظ تاریخی ما یک تراژدی کهن داریم که در یونان باستان، هنرمندان شاخصی وجود داشتهاند که نمایشنامههای تراژدی را نوشتند و اجراء کردند؛ عناصر اصلی در آن تراژدیها حضور تقدیر یا حضور خدایان بود، که معمولاً داستان و ماجرا در یک سطح بسیار بالایی از مناسبات انسانی در مقابل خدایان اتفاق میافتد.
تابش درخصوص قهرمانان تراژدی اظهار داشت: قهرمانان معمولاً در تراژدی کهن کسانی هستند که یک تقدیر جبری بر سرنوشت آنها حاکم است. وی افزود: ویژگیهای اساسی تراژدی کهن را میتوان اینگونه ارزیابی کرد که نوعی حاکمیت جبری تقدیر بر آنها وجود دارد و توان قهرمان نسبت به نیروهایی که در مقابل او قرار گرفتهاند برابر نیست و نهایتاً در مقابل این درگیریها کشته خواهد شد و از بین میرود.
در ادامه جلسه، نصرتالله تابش تراژدیهای کلاسیک را مورد بررسی قرار داد و گفت: در میان تراژدیهای کلاسیک مشاهده میشود که قهرمانان از میان بزرگان هستند و همچنان آن درگیریهای سرنوشتساز وجود دارد و پایان تلخ و رنجآوری را که برای قهرمانان در نظر گرفته شده، در این قسمت نیز میتوان دید. همچنین، در تراژدی کلاسیک در مییابیم که ماجراها و داستانها در میان بزرگان و پادشاهان اتفاق میافتد.
سپس، تابش در رابطه با تراژدی مدرن خاطرنشان کرد: آغاز تراژدی مدرن را در نگارش نمایشنامه مرگ فروشنده اثر آرتور میلر میدانند. یکی از نکات بسیار مهمی که آرتور میلر در تراژدیها مطرح میکند این است که تراژدی لزوماً وابسته به موقعیتهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی قهرمانان نیست؛ بلکه تراژدی یک موقعیت انسانی است.
وی در این باره اضافه کرد: در این موقعیت انسانی قهرمان داستان صاحب نوعی از ارزشها، فضیلتها و شرافتهایی است که قصد دارد این شرافت خود را حفظ کند، اما شرایط اجتماعی در مقابل او قرار میگیرد و او قادر به تحمل این شرایط اجتماعی نیست، مگر آنکه از شرافت خود دست بردارد. اما چون روی شرافت خود پافشاری میکند و نمیتواند بر شرایط حاکم تسلط پیدا کند، طبیعتاً به انتها میرسد و قربانی میشود.
تابش ضمن اشاره به اعتقاد دیگر آرتور میلر گفت: آرتور میلر قائل به نقص قهرمان نیست؛ به این معنا که نقص قهرمان در تراژدی مدرن ضرورت ندارد.
نصرتالله تابش به بررسی واقعه عاشورا از این حیث پرداخت و اذعان کرد: در واقعه عاشورا اگر در مسأله نقص قهرمان متمرکز شویم و به عدم نقص قهرمان در تراژدی مدرن توجه کنیم، به این نکته میرسیم که آرتور میلر میگوید ضرورتاً درام تراژدیک نیازمند نقص قهرمان نیست. قهرمان اصلی ماجرای عاشورا معصوم است، یعنی کسی که هیچ نقطه ضعفی ندارد.
در ادامه جلسه نیز، تابش به برخی مطالعات خود در این زمینه اشاره کرد و افزود: باید فارغ از تحولات سیاسی و اجتماعی پس از عاشورا به آن تأثیری که عاشورا بر روی جریانات هنری گذاشته است نیز توجه نمود. همچنین، از پژوهشهایی که شاید ضرورت داشته باشد این است که تداوم عاشورا از طریق هنر در طول تاریخ میسر بوده است. وی بر این مهم تأکید کرد: یکی از دلایل رشد تشیع این است که تشیع به خصوص پس از واقعه عاشورا با هنر گره خورده است.
تابش خاطر نشان کرد: زمانی که وارد داستان عاشورا میشویم، درمییابیم نخستین تفاوتی که واقعه عاشورا با تراژدی کهن و کلاسیک دارد این است که ضرورتی نمیبیند قهرمان داستان صاحب نقص تراژدیک باشد. در این قسمت میتوان تا حدودی ارتباط میان واقعه عاشورا و تراژدی مدرن را کشف کرد.
نصرتالله تابش با نظر به سرنوشت پایانی واقعه عاشورا ذکر این نکته را ضروری دانست که سرنوشت پایانی قهرمان داستان علیرغم اینکه به شکست نظامی منجر شده، به شکست هدف قهرمان منجر نشده است. این همان نکتهای است که با تراژدیها و حتی تراژدی مدرن نیز متفاوت است. هدف اباعبدالله الحسین(ع) در ابتدای حرکت خود هدایت انسانها بوده است. وی افزود: اعتقاد امام حسین(ع) بر این بود که نخستین قدم برای تحول اجتماع؛ تغییر نگرش آدمها نسبت به خودشان است و تا زمانی که نگرششان نسبت به خود تغییر نکند و تعداد مناسبی انسان تربیت نشود، نمیتوان شرایط اجتماعی را تغییر داد.
تابش در پایان تصریح کرد: امامان کسانی را میخواستند که در ابتدا بفهمند و سپس بخواهند و بیایند و هنگامی که آمدند بازنگردند. همچنین، پس از ارائه شرح مختصری در باب واقعه عاشورا و جریانات پیش از آن، رفتار و عمل امام حسین(ع) را گواه این امر دانست که داستان عاشورا نوعی تراژدی مدرن بوده اما با استناد به ارزشهای والای این جریان، کمی با این تراژدی نیز متفاوت است.
در انتهای جلسه نیز به تمامی سؤالات علاقهمندان در این حوزه پاسخ داده شد.
نظر شما