چاپ بیستم از دیار حبیب، نوشته سیدمهدی شجاعی در هفتاد و دو صفحه رقعی از سوی انتشارات کتاب نیستان به بازار کتاب رسید.
از دیار حبیب، اتر داستانی کوتاهی است که گوشه هایی از زندگی حبیب بن مظاهر یار سالخورده حضرت سیدالشهدا(ع) را به تصویر می کشد؛ البته قسمت اعظم آن، به شهادت حبیب در کربلا اختصاص دارد و وصف عشق و شیدایی او به امام زمانش. داستان از زاویه دید دانای کل روایت میشود و به ده بخش تقسیم شده است. داستان از جایی آغاز می شود که حبیب بن مظاهر و میثم تمّار در ملاقاتی، مقابل چشم عده ای از مردم، هریک از عاقبت کار آن دیگری و چگونگی شهادتش خبر میدهند و از هم جدا میشوند و …
در این کتاب می خوانیم: جان در قفس تن حبیب، بی تابی میکند. حبیب، به حال خود نیست. انگار رخت پیری را کنده است، در چشمه ی عشق، وضوی ارادت گرفته است و یکباره جوان شده است؛ جوانی که خویش را به تمامی از یاد برده است و لجام دل به دست عشق سپرده است. هیچکس حبیب را تا کنون به این حال ندیده است، گاهی آه میکشد، گاهی نگاهی به خیام حرم میاندازد، گاهی به افق چشم میدوزد، گاهی خود را در نگاه معشوق گم میکند، گاهی میگرید و گاهی میخندد.
نظر شما