دانش دانشگاهی از راهی دشوار و مانند دستگاه آبچلان به صورت پژوهش درمیآید. اندکی – در واقع تعداد خیلی اندکی - مایل یا حتی قادر به بیان ایدههای پیچیده به گونهای هستند که برای افراد غیردانشگاهی جذاب باشد. جان گری یکی از آن روشنفکران کمیاب است.
تصویرسازی: گرت ایوان جونز. منبع آبزرور
استادان خیلی وقتها کتابهایی را که برای مخاطبان عام نوشته شده است به سخره میگیرند. هر چیزی که همهپسند شود به طور بالقوه جدی تلقی نمیشود. اما حقیقت این است که اکثر استادان به سادگی نمیتوانند بنویسند، صحبت کنند و شاید حتی به گونهای فکر کنند که بتواند افراد غیردانشگاهی را درگیر کند. با گذراندن سالها آموزش دقیق و تخصصی، دانشمندان به سختی میتوانند بینش خود را در خارج از زمینههای محدود خود به دیگران منتقل کنند. اما گری این طور نیست. «فلسفه گربهای: گربهها و معنای زندگی» بسیار گیرا است و حتی بیشتر از آن، خوانندگان را به طور درگیر ایدههای بنیادین میکنند.
اگر بپذیریم که نه عشق و نه مرگ واقعا موضوعات بزرگی نیستند و - این نکته واقعی کتاب است – و اگر بیمعنیبودن معنای زندگی را بپذیریم، صحبت درباره اسطوره پیشرفت بشر، حماقت خوداندیشانه در مورد اختیار و عقل، هیات و هیبت مشعشع صالحین، و ماهیت متناقض اخلاق مربوط به آن دشوار است. گری این کار را بدون استدلال قوی، استنباط منطقی یا سایر ابزارهای فلسفی متعارف انجام میدهد. او به فیلسوفان معروف اشاره میکند، اما بیشتر در خلال رمانهایی درباره گربهها. گری با درهم آمیختن داستانها و حقایقی در مورد گربههای دارای فلسفه، به تأمل جدی میپردازد بدون این که به خوانندگان بگوید چهگونه استدلال کنند یا چهگونه فکر کنند.
این کتاب 111 صفحهای در شش فصل تدوین شده است. در نخستین فصل، «گربهها و فلسفه»، گری به صراحت میگوید: «ماهیت گربهها و آن چه میتوانیم از آن یاد بگیریم، موضوع این کتاب است.» در فصل دوم، «چرا گربهها برای خوشبختی تلاش نمیکنند»، گری فلسفه را به عنوان یک نتیجه از بیقراری معرفی میکند: در واقع فلسفه به عنوان تلاشی برای برطرف کردن اضطراب زندگی در دنیایی آشفته و غیرقابل پیشبینی به دنیا آمده است. و پس از آن شادی به پروژهای برای آینده تبدیل میشود، چرا که ما احساس آرامش نمیکنیم. اما متأسفانه تلاش با برنامهای روشن فقط اوضاع را بدتر میکند. «زندگی ما به طور تصادفی و احساسات ما توسط بدن شکل میگیرد. بیشتر زندگی بشر - و بیشتر فلسفه - تلاشی است که خود را از این واقعیت منحرف میکند.» از طرف دیگر، برای گربهها، شادی ممکن است شرایط طبیعی آنها باشد.
در فصل بعد، گری یکی از موقعیتهای منحصر به فرد خود را دوباره مرور میکند. گری در بحث «اخلاق گربهای»، به خوانندگان یادآوری میکند که ارزشهای اخلاقی، معیارها و هر طرز تفکری درباره خوب یا بد، از لحاظ تاریخی و منطقهای نسبی و احتمالی است. این امر نه تنها در مورد فرهنگها یا جوامع، بلکه در مورد افراد نیز صادق است. «وقتی مردم از اخلاق صحبت میکنند، نمیدانند درباره چه چیزی صحبت میکنند. در عین حال، آنها در آنچه میگویند به طور شکناپذیری یقین دارند. این ممکن است متناقض به نظر برسد. اما این طور نیست، زیرا کاری که آنها انجام می دهند بیان احساساتشان است.» گري با وام گرفتن فراوان از اسپينوزا، دائوگرایی (دائو ده جينگ)، و ذن بوداگرایی، از طريق تاختوتاز به اخلاق، عقلگرايي، اختیار و نفس به روشی روان ما را به بازی میگیرد.
مولف در فصل چهارم پس از بحثهای فلسفی جدی یک تنفس آرامشبخش ارائه میدهد. در این جا، «انسان در برابر عشق گربهای» تا حد زیادی از طریق جمعبندی رمانهایی در مورد گربهها مورد بحث قرار گرفته است. به سختی میتوان گفت که گری سعی دارد دقیقا چه چیزی را بیان کند و البته این به معنای انتقاد نیست. مانند بسیاری از متفکران بزرگ، گری به سادگی از خوانندگان دعوت میکند تا در مورد نظرگاههای مشخصی فکر و تأمل کنند. فصل پنجم نیز، «زمان، مرگ و روح گربهای»، به شیوهای مشابه نوشته شده است. ایده جامع در این جا این است که به نظر میرسد گربهها «زندگی را به عنوان یک هدیه میپذیرند»، در حالی که انسانها با اضطراب در همه جنبههای زندگی زحمت میکشند و اغلب گرفتار گمانهزنیهای بیپایان در مورد مرگ میشوند.
در فصل آخر، «گربهها و معنای زندگی»، گری ما را به چالش میکشد که «زندگی خوب برای هر یک از ما انتخاب نشده بلکه پیدا میشود.» از ما میخواهد این ایده دائوگرایانه را در نظر بگیریم که «ما باید راه درون خود را دنبال کنیم.» اگر این کار را انجام دهیم، زندگی ما «غنیتر از هر ایده کمالگرایانه» خواهد بود. وی ادامه میدهد: «زندگی خوب آن زندگیای نیست که شما شاید داشتهاید یا ممکن است داشته باشید، بلکه زندگیای است که اکنون دارید. در اینجا گربهها میتوانند معلم ما باشند، زیرا آنها زندگیهایی را که نزیستهاند از دست نمیدهند.»
گری سرانجام «ده نکته در مورد نحوه زندگی خوب» را به ما ارائه میدهد. آنها درسهای مختصر و روانی هستند که ممکن است از تفکر در مورد «فلسفه گربهای» یا حتی تامل صادقانه در زندگی بیاموزیم. جمله آخر به خوبی کتاب را از نظر محتوا و سبک خلاصه میکند: «معنای زندگی یک لمس یا یک رایحه است که به طور تصادفی به وجود میآید و قبل از اینکه بفهمید از بین میرود.»
شاید خوانندگان متعجب شوند که در این ده درس هرگز درباره «بازی» نمیشنویم. با ملاحظات فکری بیشتر، این مسئله بیشتر گیجکننده میشود. روشنفکر انگلیسی ما به شدت عاشق دائوگرایی و ذن بوداگرایی است؛ او برگرفته از فصل پنجم داودجینگ عنوان کتاب خود را سگهای پوشالی (2002) انتخاب میکند. اما دومین متن اصلی دائوگرایانه و تسهیلکننده اصلی تبادل فلسفی بین دائوگرایی و بوداگرایی که ذن را تولید کرد، ژوانگزی، در «فلسفه گربهای» به وضوح وجود ندارد. این اثر کلاسیک دائوگرایانه نه تنها مملو از شوخی، مکالمه بین حیوانات و توصیههای درختان است، بلکه «بازی» را به عنوان رویکردی فلسفی معرفی کرده و از آن به عنوان رویکردی ممکن برای زندگی حمایت میکند. ممکن است خوانندگان به طور جدی تعجب کنند که چرا گری در مورد بازی در فلسفه گربهای صحبت نکرده است و نظر او در مورد ژوانگزی چیست.
به همین ترتیب، یک رمان بزرگ گربهای که در کتاب گری ذکر نشده است، «من گربه هستم» اثر ساسکی ناتسومه (1867-1916) است. داستان ناتسومه بازیگوشانه از دید یک گربه نوشته شده است. در بیش از چند جا، گربه یا اطرافیانش در محلهگردیهای طولانیمدت علیه نظریههای غربی در مورد پیشرفت، عقل و اثباتگرایی غوطهور میشوند - این یک همپوشانی آشکار با تمایلات خود گری است. اما با این حال، عنصر بازیگوشانه «من گربه هستم» مهمتر از گریزهای فلسفی آن است. جای تعجب نیست چرا که «من یک گربه هستم» و به طور کلی کارهای ناتسومه به شدت تحت تاثیر ژوانگزی قرار دارد.
برخی از بررسینویسها «فلسفه گربهای: گربهها و معنای زندگی» جان گری را مدافع ترکیب کردن بیتفاوتی گربهای با تفکر دائویی دانستهاند. این ارزیابی بیشتر بررسی بررسیهاست تا بررسی خود کتاب. لذت واقعی «فلسفه گربهای» از تجربه خواندن آن ناشی میشود. کتاب سعی نمیکند چیزی را «اثبات» کند. گری از دستگاه آبچلان جان سالم به در برده است و اکنون با تامل و تفکر فلسفی خودش بازی میکند. مانند دائودجینگ، متن دائویی کلاسیک، گری دائما ارجاع میدهد، اما اگر خوانندگان نکته را از دست میدهند اگر برای قضاوتها ارزشیابانه، حقایق یا حتی استدلالها «فلسفه گربهای» را بگردند. دائودجینگ (به احتمال زیاد) گردآوری و نقلی از اقوال نوشتهشده، بازنویسیشده، و ویرایششده در طی قرنها است. بیش از دو هزاره است که همه از حکام، دانشمندان و کاهنان دائوگرا گرفته تا کشاورزان و زاهدان متن را به شیوهای مشابه میخوانند. آنها جملات کوتاه را تکرار میکنند و در زندگی خود بازتاب میدهند. آنچه از دائودجینگ به کار میآید به کار میبندند و آنچه را که نه، نادیده میگیرند. و همین است و لاغیر.
شاید امروز ما بتوانیم، یا حتی باید، کاری مشابه با بحثهای فلسفی خودمان انجام دهیم. گری بدون شک دیدگاه فلسفی خاص خود را دارد. اما او مطمئنا از گربهها آموخته است و تاملات او صادقانه و فروتنانه است. در دنیایی که غرور کاذب همه جوره شرایط عینی دشوار را تقویت میکند، شاید کمی سیاهوسفیدنبودن ایده بدی نباشد. در واقع، اگر کمی بازیگوشی به آن اضافه کنیم، شاید بهتر باشد.
شناسنامه کتاب:
Feline Philosophy: Cats and the Meaning of Life By John Gray, Farrar, Straus and Giroux, 2020
* دانشیار فلسفه چینی در دانشگاه عادی چین شرقی در شانگهای
منبع: بررسی کتاب لسآنجلس (Los Angeles Review of Books)
نظر شما