رمان «فقط لحظههای دلپذیر ماندگارند» اثر ویرژینی گریمالدی با ترجمه سحر بهشتی منتشر شد. این رمان در سال 2020 توسط انتشارات فییراد در پاریس منتشر شده است.
در پشت جلد در معرفی این اثر آمده است: «لیلی دخترش را پیش از موعد مقرر به دنیا آورده و نوزاد بهدلیل نارسایی تنفسی و دیگر مشکلات ناشی از زایمان زودرس، در بیمارستان بستری است. تنها آرزوی لیلی این است که دخترش زنده بماند ...در سوی دیگر الیز، زنی مطلقه، در ابتدای پنجاهسالگی است. به تازگی فرزند کوچکش او را ترک کرده و برای ادامه تحصیل به پاریس رفته است. اکنون الیز بازنشسته مادرانگی است. او ناگهان متوجه می شود پس از این همه سال مادربودن، دیگر حتی خود را نمیشناسد؛ نه از علایقاش خبر دارد و نه از سلایقاش... گریمالدی در این رمان با باریکبینی بیانتها و بذلهگوییهای همیشگیاش زندگی این دو زن را به تصویر میکشد؛ زنی که می خواهد بیاموزد چگونه مادری تماموقت باشد و زنی که میخواهد یاد بگیرد چگونه خودش باشد.»
ناشر روی جلد نیز تاکید کرده که نویسنده در سالهای 2019 و 2020، از پرفروشترین نویسندگان به انتخاب فیگارو بوده است. البته دقیقتر آن است که ویرژینی گریمالدی در این دو سال بنابر نظرسنجی روزنامهی فرانسوی فیگارو عنوان پرمخاطبترین نویسندهی زن فرانسه را به خود اختصاص داده است. او در سال گذشته نیز جزو ده نویسندهی پرفروش فرانسه بود.
ویرژینی گریمالدی، معروف به جینی، زادهی 1977 در ژیروند، حوالی بوردوی فرانسه، هنگام خواندن دفتر شعر مادربزرگش میل به نوشتن را در خود یافت. نخستین پیشنویس رمانش را در هشت سالگی نوشت. در سال 2009 وبنوشت «زن، خوشا، زن» را ایجاد کرد که در آن یادداشتهایی طنز با نام مستعار جینی مینوشت. محبوبیت این وبلاگ افزایش یافت و به او اجازه داد اولین رمان خود را شروع کند. او این وبنوشت را در سال 2018، سه سال پس از انتشار نخستین اثرش بست.
در سال 2014 ، وی جایزهی دوم E-crire Aufeminin را -که توسط تاتیانا دو روزنه، نویسندهی مشهور انگلیسیفرانسوی، حمایت میشود- برای داستان کوتاه خود با عنوان «نقاشی روی دهان» دریافت کرد.
از سال 2015 تا کنون هر سال یک اثر منتشر کرده و رمان حاضر ششمین کار اوست. به ترتیب انتشار، اولین روز از بقیه زندگی من (ترجمهشده توسط شبنم سنگاری در نشر پارسه)، بزرگتر که بشوید متوجه میشوید (ترجمهشده با عنوان خانهی تاماریس توسط فرزانه مهری در انتشارات خوب)، عطر خوشبختی زیر باران دلنشینتر است (ترجمهی سعیده بوغیری در نشر البرز)، زمان آن فرا رسیده است که ستارگان را دوباره زنده کنیم، وقتی خاطرات ما به رقص میآیند. و دست آخر، کتاب حاضر رمانهای او هستند. همچنین دو مجموعه با عنوانهای مادر بزرگ عزیز، و مادربزرگ عزیز در کشور حبس و نیز چند داستان کوتاه در مجلات از دیگر آثار او به شمار میروند.
بسیاری از نوشتههای گریمالدی توسط برخی از رسانهها در ژانر ادبیات زنانه و و ادبیات خودیاری و «احساس خوب» مورد بررسی قرار گرفته است. گرچه منتقدان ادبیات رسمی، چندان روی خوشی به او نشان ندادهاند، و برخی شخصیتهای او را کاریکاتور قلمداد میکنند و خیلی اتفاقات مثبت و خوب و خوش او را نمیپسندند؛ اما به هر رو او اکنون یکی از پرفروشترین نویسندگان فرانسوی است و اندکی سوءشهرت و حضور ضعیف در رسانهها و بیتفاوتی منتقدان در قبال آثارش مانع از این نمیشود که همچنان مسیر موفقیت را طی کند؛ بهویژه از وقتی که با کتاب دومش به انتشارات معتبر و بزرگ فییراد پیوست.
رمان «فقط لحظههای دلپذیر ماندگارند» روایتی از دردها و لذتهای مادربودن است؛ مادرانی که زندگی خود را وقف کودکان خود میکنند و با آنها میگریند و میخندند و زندگی میکنند؛ اما رفتهرفته وقتی فرزند بزرگ شد و به زندگی مستقل خود پرداخت، مادر خود را از معنا تهی مییابد و تازه بعد از یک عمر دنبال سالهای رفتهی خود میگردد. داستان سرشار از حس مادرانگیست و در عین حال میکوشد برای این مادران مسیر تازهای بگشاید. این مادران باید زناني قوی باشند و اندکاندک راهی و معنایی تازه برای زندگی خود در پیش گیرند.
برای این که با حال و هوای اثر ترجمهی خوشخوان سحر بهشتی، مترجم زبان فرانسه متولد 1361، آشنا شویم، خوب است چند سطری از این کتاب را بخوانیم:
«استل خبر داد که دارد بخش را ترک میکند.
به تکتک اتاقکها سر زد، از همهی والدین خداحافظی کرد و برای آخرین بار نوزادانی را -که کمک کرده بود به زندگی برگردند- در آغوش گرفت.
از لباس کارش متوجه شده بودم که شکماش رفتهرفته گرد و بزرگتر میشد. به من توضیح داد:
- توی هفتهی بیست و پنجم بارداری هستم؛ دورهای که از آن به بعد مسئول نوزادیم. خیلی دشوار است که از نظر عاطفی درگیر نوزادان بیمارستان نشویم. خصوصا از زمانی که خودمان باردار میشویم. تقاضا دادم تا فرارسیدن مرخصی زایمانم مرا به بخش دیگری منتقل کنند. گاهی با این روش اوضاع بهتر میشود.
برای خودش خوشحال بودم. اما برای خودمان ناراحت. با نگاهم از او تشکر کردم. چرا که زبانم قاصر از این کار بود. قول داد به محض این که فرصتی پیدا کند، بیاید و به ما سلام کوچکی بدهد. اما هر دومان میدانیم که این وعدهای است به رسم ادب.
روزی برایت از لطافت این زن، از روش اداکردن جملاتش، از همدلیاش، از صبوریاش و از احساساتیبودنش میگویم. روزی برایت از این زن میگویم؛ زنی که به نوزادان و همچنین به والدینشان کمک میکرد نفس بکشند.»
«فقط لحظههای دلپذیر ماندگارند» اثر در قطع رقعی و جلد نرم، با کاغذ بالک، در 392 صفحه توسط بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه در 770 نسخه با چاپ و صحافی کهنموییزاده منتشر شده و در کتابفروشیها در دسترس علاقهمندان است.
از این اثر، ترجمه دیگری هم توسط نشر ققنوس، با عنوان نهچندان دقیق «کاش چیزی نمیماند جز لحظات شیرین» با ترجمهی فرزانه مهری منتشر شده است.
نظر شما