در این میان بیل گیتس در کتابی با عنوان «چگونه از فاجعه اقلیمی پیشگیری کنیم» به مباحث گستردهای در باب اهمیت تغییر اقلیم و گرمایش زمین پرداخته است. وی -که یکی از ده ثروتمند بزرگ دنیاست و فعالیتهای اقتصادیاش تأثیر مهمی بر تجارت جهانی میگذارد- در این اثر هدف و نگرش خود را از تغییر اقلیم بهروشنی بیان کرده است.
دو عدد مهم برای بیل گیتس؛ صفر و پنجاه و یک
بیل گیتس در مقدمه کتابش این گونه مینویسد؛ «دو عدد هستند که باید در رابطه با تغییرات اقلیمی از آنها مطلع باشید اولین 51میلیارد تن و دیگری صفر جمعیت دنیا. سالانه ۵۱میلیارد تن گاز گلخانهای به اتمسفر زمین اضافه میشود. اگرچه این رقم بین سالهای مختلف مقداری بالا و پایین میرود، به طور کلی رو به افزایش دارد. این موقعیتی است که در حال حاضر با آن روبرو هستیم. عدد صفر هدفی است که باید به آن برسید. برای متوقف کردن پدیده گرمایش جهانی و پیشگیری کردن از بدترین تاثیرات تغییرات اقلیمی -که بسیار ناگوار هستند- انسانها باید دست از اضافه کردن گازهای گلخانهای و اتمسفر بردارند.»
فاطمه دلیر از کارشناسان تغییر اقلیم در گفتگویی که با ایبنا داشته با عنوان «خندهدار است با وجود گرمایش جهانی از آینده حرف بزنیم»، معتقد است؛ «با افزایش این روند رخدادها غیرقابل پیشبینی خواهند بود؛ شاید حتی فناوریهای امروز و فردایمان قابل استفاده نباشند؛ کوچکترین تاثیر آن در کشورمان این است که مناطق داخلی ایران خالی از سکنه میشوند و تغییر دمای فصول در ایران بهشدت افزایش پیدا میکند. نهتنها در ایران بلکه در سراسر دنیا مهاجرانی به وجود میآید که در نتیجه تغییر اقلیم است؛ برای مثال اگر یخهای گرینلند ذوب شود، تقریبا سطح آب بین سی تا هشتاد متر در همهجای دنیا بالا میآید؛ 75 درصد مردم دنیا کنار سواحل زندگی میکنند که با این رخداد تدریجی زندگی آنها مختل میشود و باید به مناطق داخلی کره زمین مهاجرت کنند.»
کیفیت بالای زندگی و فجایع غذایی
در این اثر بهصراحت بیان شده است که رسیدن به این هدف به نظر دشوار میرسد؛ چراکه واقعا هم دشوار است. بشر تا به حال اقدامی به این بزرگی انجام نداده است. تمام کشورها باید روشهایشان را تغییر دهند. تقریباً تمامی فعالیتهای انسان در زندگی مدرن نظیر کشت محصولات، تولید محصولات و جابجایی بین نقاط مختلف باعث آزادسازی گازهای گلخانهای میشود و به مرور زمان، تعداد افراد بیشتری به این سبک زندگی مدرن روی میآورند؛ این اتفاق خوبی است زیرا بدین معناست که کیفیت زندگیشان در حال بهبود است. با این حال اگر تغییری ایجاد نشود، دنیا به تولید گازهای گلخانهای ادامه میدهد؛ تغییرات اقلیمی وخیمتر میشود و تاثیرات آن روی زندگی انسانها فاجعهبار خواهد شد.
بهایی است که بیل گیتس پرداخت کرده است
بیل گیتس معتقد است، در واقع این کتاب بهایی است که باید برای نیل به این هدف بپردازیم و دلایلی که بر اساس آنها معتقدم قادر به انجام چنین تغییراتی هستید تا همین دو دهه قبل فکرش را نمیکردم روزی برسد که الان درباره تغییرات اقلیمی حرف بزنم؛ چه برسد به نوشتن کتابی درباره این موضوع. پیشه و حرفه من در زمینه نرم افزار است؛ نه اقلیم شناسی. این روزها کار تمام وقت هم این است که به کمک همسرم ملیندا در بنیاد گیتس تمام تلاشهایمان را روی موضوعاتی مانند بهداشت و توسعه جهانی و آموزش و پرورش در ایالات متحده متمرکز کنیم
وی با اشاره به اهمیت استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر در این کتاب میگوید: «نکتهای که برایم روشن شد، این بود که منابع فعلی ما برای انرژی تجدیدپذیر - بیشتر، باد و خورشید- میتواند تاثیر بسزایی برای منزل داشته باشند؛ اما به اندازه کافی در بهکارگیری آنها تلاش نمیکنیم. همچنین برایم روشن شد که چرا این منابع انرژی بهتنهایی برای بستن میزان تولید گازهای گلخانهای کفایت نمیکند. باد همیشه نمیوزد و خورشید همیشه به اندازه کافی نمیتابد و ما به میزان کافی باتریهای مقرون به صرفه برای انبارش برق لازم در مقیاس شهری به مدت طولانی را در اختیار نداریم.
این کتاب مسیری رو به جلو را پیشنهاد میدهد؛ یعنی مجموعهای از گامها که به کمک آنها میتوانیم فرصتی در اختیار خودمان قرار دهیم تا از بروز فاجعه اقلیمی پیشگیری کنیم. مسیر مذکور به پنج بخش مختلف تقسیمبندی میشود. در فصل یک کتاب بیشتر در این باره توضیح داده شده که چرا ضروری است، تولید گازهای گلخانهای را به صفر برسانیم؛ همچنین درباره آنچه در باب تأثیر افزایش دمای سیاره زمین روی زندگی مردم میدانیم.
از آنجایی که هر طرح و نقشهای برای رسیدن به هر هدفی با ارزیابی واقعگرایانه از موانع موجود آغاز میشود، در فصل دوم درباره چالش های موجود در مسیر توضیح داده شده است. همچنین در فصل سوم کتاب درباره برخی آمارهای گیجکننده توضیح داده است که احتمالاً دربارهشان شنیدهاید و تعدادی از سوالاتی که در تمام گفتگوهای درباره تغییرات اقلیمی در ذهن داشته است را با شما مطرح کرده است. این مطالب و سوالات به کرات مسیر بیل گیتس را اصلاح کردند و وی امیدوار است که همان کار را برای شما نیز انجام دهد. در فصلهای ۴ تا ۹ به تفصیل درباره حوزههایی توضیح داده است که فناوری میتواند به کمک ما بیاید و در آن حوزهها نیاز به پیشرفت داریم. این بخش، طولانیترین بخش کتاب است؛ زیرا مطالب زیادی هست که باید دربارهشان بحث شود. ما راه حلهایی داریم که امروزه باید در مقیاس بزرگ به کار ببریم و نیاز به مقادیر زیادی نوآوری داریم که باید طی چند دهه آتی توسعه یافته و در سراسر دنیا منتشر شوند.
به گفته بیل گیتس، او این کتاب را نوشته است؛ زیرا فقط و فقط معضلات تغییرات اقلیمی را نمیبیند؛ بلکه فرصتی را برای حرکت کردن این موضوع در نظر دارد. خودش میگوید این حرف خوشخیالی صرف نیست. ما از پیش دو مورد از سه مورد لازم برای دستیابی به هدف بزرگی را در اختیار داریم. اول، بلندپروازی داریم و آن را مدیون جنبشهای جهانی رو به رشدی هستیم که رهبری آنها را جوانانی برعهده دارند که تغییرات اقلیمی دغدغه ایشان شده است. دوم، هدفهای بزرگ برای حرکت کردن این موضوع نداریم؛ چراکه بسیاری از سران کشورها و مسئولین در سرتاسر دنیا متعهد شد که سهم خودشان را به انجام برسانند. حالا به جزء سوم این معادله نیاز دارید؛ طرح و نقشه یکپارچه برای نیل به اهداف خویش.
در نهایت در این کتاب بیل گیتس طرحی را پیشنهاد میدهد که بر مبنای تمام راهنماییهای متخصصان امر در تمام حوزههای یادشده است. در فصلهای ۱۰ و ۱۱ وی تمرکزش را بر روی سیاستهای گذاشته است که دولت ها میتوانند در پیش بگیرند. در فصل ۱۲ گامهایی را پیشنهاد میدهد که تکتک ما میتوانیم برای کمک به رسیدن به عدد صفر برداریم؛ که شما یک رهبر سیاسی باشید؛ که یک کارآفرین یا یک فرد رای دهنده با یک زندگی پر مشغله با وقت آزاد اندک باشید؛ کارهایی است که میتوانید برای کمک به پیشگیری از بروز فاجعه اقلیمی انجام دهید.
گفتنی است این اثر به تازگی از سوی انتشارات گوتنبرگ و توسط رضا اسکندری آذر ترجمه و راهی بازار کتاب شده است.
نظر شما