هر نویسندهای شگردی برای بالابردن قدرت خلاقیت خود دارد. مثلاً «جاناتان فرانزن» خودش را در دفترش حبس میکند و کسی مثل «آلیس مونرو» کانادایی ترجیح میدهد برای بالابردن خلاقیتش، در بین کودکان باشد.
البته هرچند معلوم است که هر نویسندهای روش خاص خود را برای تمرکز و خلاقیت دارد؛ ولی نکاتی نیز در بین آنها مشترک است که روزنامه گاردین مهم ترین این نکات را از زبان نویسندههای مشهور دنیا ادبیات انتخاب کرده است:
هیلاری منتل: کمی تکبر میتواند کمک زیادی کند.
اعتماد به نفس و شاید تا حدودی تکبر یکی از ابزارهای اصلی هر نویسندهای است؛ ولی باید بتوانید آن را مدیریت و کنترل کنید. شما مینویسید تا افکارتان را به دنیا معرفی کنید و وقتی تمام دنیا با شما موافق نباشند هم باید به توانایی خودتان ایمان داشته باشید.
لئو تولستوی و اچ.پی. لاورکرافت: بهترین ساعات روز را انتخاب کنید.
تولستوی میگوید: «بهترین زمان نوشتن صبح زود است؛ چون در این زمان مغز تازه و سرحال است. بهترین افکار به ذهن انسان صبحها میآید؛ حالا میخواهد در حال پیاده روی باشید یا اینکه تازه از رختخواب بیدار شده باشید.»
اچ.پی. لاورکرافت شب زندهداری را برای نوشتن مناسب میداند و میگوید: «شبها همه میخوابند و در این زمان است که سکوت همه جا را فرامیگیرد و بیشترین الهام وقابلیتها به سراغ انسان میآید.»
ویلیام فالکنر: بخوانید تا بنویسید.
هرچیزی را که دستتان میرسد بخوانید و فرق نمیکند داستان خوب یا بد باشد. بفهمید که نویسندهها چگونه مینویسند. مثل کارآموز و شاگردهای نجاری همیشه به دست استادان نگاه کنید. بخوانید و مطمئن باشید که مفید خواهد بود. بعد شروع کنید بنویسید و اگر بد شد، بدون ناراحتی از پنجره بیرون بیاندازید.
کاترین منسفلد: نوشتن چیزی بهتر از ننوشتن است.
وقتی به عقب نگاه میکنم، همیشه در حال نوشتن بودم. هرچیزی که به ذهنم میرسید، هرچند بیهوده را مینوشتم و به عقیده من همین چیزهای کوچک نیز بهتر از هیچ چیز است.
ارنست همینگوی: هروقت فکر کردید خوب هستید، توقف کنید.
یادتان باشد همیشه وقتی احساس کردید خوب هستید و دارید خوب مینویسید، مکث کنید و نگران نباشید فردا نیز همین چیزها به ذهنتان میرسد. مطمئن باشید قسمت ناهشیار ذهن دارد در طول این زمان توقف، روی موضوع کار میکند. اگر بخواهید با قسمت هشیار ذهن روی موضوع مورد نظر فکر کنید مطمئن باشید منجر به کشته شدن آن خواهید شد.
جان اشتاین بک: در نوشتن زیادهروی نکنید و یک صفحه کافی است.
این نظر را فراموش کنید که هر یک روز بخواهید کل قصه را تمام کنید. 400 صفحه در روز نمیتواند کمکی به قدرت نویسندگی شما بکند؛ پس بهتر است هر روز یک صفحه بنویسید و مطمئن باشید که کمکتان میکند.
میراندا جولی: نگران پیشنویسهای بد نباشید.
همیشه احساس میکنم بدترین نویسنده هستم. وقتی به داستان نگاه میکنم آرزو میکنم کاش بهتر آن را نوشته بودم. اولین نوشتهها درباره یک موضوع یا قصه همیشه سختترین آنهاست و بهتر است چندهزارتایی از این نوشتهها داشته باشید.
زادی اسمیت: آفلاین باشید.
همیشه برای نوشتن از یک کامپیوتری استفاده کنید که به اینترنت وصل نباشد.
موریل اسپارک: یک گربه داشته باشید.
اگر میخواهید روی یک موضوع یا مشکل به طور عمیق تمرکز کنید، باید یک گربه در خانه داشته باشید. گربه خانگی هنگام نوشتن به سراغتان خواهد آمد و روی میز تحریر خواهد نشست و همین رفت و آمدهای این حیوان زیبا الهامبخش نویسندگی خواهد شد. البته نباید تمام وقت به گربه خیره شوید. حضورش برای بالارفتن تمرکز شما کافی است.
نظر شما