سبک فاکنر در روایت این داستان و البته تمام داستانهایش، پیچ در پیچ و دشوار است. خود او آن را «نگریستن غریب به اشیا از درون انعکاسها» نامیده است. در قاموس ادبی و ذهنی فاکنر، رسالتش بیش از حکایتکردن زندگی، بیان تأثیرهایی است که زندگی بر انسان میگذارد. شاید از همین رو است که کاراکترهای اصلی خشم و هیاهو یعنی بنجی، کونتین، جانسون و کدی را میتوان انسانهایی قلمداد کرد که حیران اوضاع و احوال زمانه شدهاند؛ آنچنان که اخلاق قراردادی دیگر نمیتواند برایشان وسیله تسلط بر سرنوشت قرار گیرد.
نویسنده در هر بخش و به فراخور شخصیتی که روایتگر داستان است، قلم و نحوه نگارش خود را تغییر میدهد. مثلاً در فصل اول که راوی داستان، برادرِ دیوانه خانواده، یعنی بنجی است با عبارات و تعبیرهایی روبهرو هستیم که بسیار غیر عادی مینماید و فقط زاییده حواس آدمی دیوانه است. در مقابلش فصلی را داریم که روایت دیگر برادر، یعنی کونتین است. او را میتوان همزادِ فاکنر دانست و او از زبان این کارکترِ همزاد، سرخوردگیاش از حماقت انسان و عشقش را به جنوب بیان میکند. پس بیراه نیست اگر بگوییم که داستان در سراسر چهار فصلش همچون تکههای پازل پخش شده و این مخاطب است که باید این حجم غریب را کشف کند. نکتهای که خشم و هیاهو را به اثری سخت ولی جذاب بدل کرده است.
اما پشت این ستیز و گریز، این شخصیتهای غیرعادی، چهچیز قرار دارد؟ شاید برای یافتن جوابش بهتر باشد به سراغ خطابه نوبلِ فاکنر در سال 1949 برویم؛ آنجا که میگوید: «تراژدی ما امروز ترسی جسمی و جهانی و همگانی است و آنچنان دیر پاییده است که اکنون حتی میتوانیم آن را بر خود هموار کنیم. دیگر از مشکلات روحی سخنی نیست. تنها این سؤال در میان است: کی از هم پاشیده خواهد شد؟ از این رو، مردان و زنان جوانی که امروزه در کار نوشتناند، مشکلات دل آدمی را که با خود در ستیز است، از یاد بردهاند و نوشته خوب فقط زاییده این ستیز تواند بود؛ زیرا جز این چیزی در خور نوشتن نیست، در خور عذاب و عرقریزی نیست.»
گفتنی است که «خشم و هیاهو» نخستین بار در سال 1344 به ترجمه بهمن شعلهور رسید و از سوی انتشارات فرانکلین منتشر شد. حالا دوازدهمین تجدید چاپ خشم و هیاهو از سوی انتشارات علمی و فرهنگی در 317 صفحه و به قیمت 58 هزار تومان در دسترس مخاطبان قرار گرفته است.
نظر شما