شنبه ۹ مرداد ۱۴۰۰ - ۰۸:۵۱
کتاب‌ راه حل تضمینی رهایی از غم نیست/ عبور از حسرت‌ها و غلبه بر افسردگی در «کتابخانه‌ی نیمه‌شب»

امین حسینیون، مترجم کتاب «کتابخانه‌ی نیمه‌شب» گفت: کتاب‌خواندن یا کتاب راه‌حل تضمینی برای رهایی از غم نیست، ولی بدون کتاب‌های آشپزی بیشتر دستورهای غذا در تاریخ گم شده بودند. 

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، «کتابخانه‌ی نیمه‌شب»، اثر مت هیگ از پرفروش‌ترین کتاب‌های سال 2020 و سال 2021 تا این لحظه بوده است، رمانی روانشناختی و به اصطلاح حال‌خوب‌کن، یعنی حال خواننده در پایان رمان، بهتر از آغاز رمان خواهد بود. در عین حال بسیار خوش‌خوان و جذاب است و هر مخاطبی می‌تواند از آن لذت ببرد. از این رو گفت‌وگویی را با امین حسینیون انجام داده‌ایم که در ادامه می‌خوانید. این کتاب از سوی نشر ثالث راهی بازار نشر شده است.

این رمان به چه موضوعی می‌پردازد و نویسنده چگونه دست به شخصیت‌سازی زده است؟
موضوع اصلی رمان عبور از حسرت‌ها و غلبه بر افسردگی است. شخصیت اصلی رمان خانم نورا سید است که از 30 سالگی گذر کرده ولی ازدواج نکرده، پدر و مادرش مرده‌اند و با تنها برادرش هم قهر است، شغل درست و حسابی هم ندارد. نورا افسرده است و تصمیم می‌گیرد خودکشی کند، در واقع در صفحات اول کتاب با چنین آدمی روبه‌رو هستیم، حالا 304 صفحه‌ی باقی مانده‌ی کتاب ماجرای غلبه‌ی نورا بر این افسردگی است که ریشه در حسرت‌هایش دارد.

از دغدغه‌های نویسنده برای نگارش این اثر بگویید.
مت هیگ نویسنده‌ی «کتابخانه‌ی نیمه‌شب» خودش به‌شدت درگیر افسردگی بوده، علاقه‌مندان می‌توانند به صفحه‌ی توییتر مت هیگ مراجعه کنند و دنبالش کنند. بعد از اینکه مت هیگ توانسته بر افسردگی خودش چیره شود، موضوع و مضمون تمام آثارش حول محور همین غلبه بر افسردگی شکل گرفته است، کتابخانه‌ی نیمه‌شب هم از این قاعده مستثنی نیست. بسیاری از آموزه‌هایی که در کتاب‌های روانشناسی ممکن است بخوانید در این رمان هم دیده می‌شوند.
 

چه می‌شود که زندگی نورا به‌یکباره تغییر می‌کند؟
نورا دست به خودکشی می‌زند؛ اما جهان پس از مرگ اصلا آن چیزی نیست که نورا انتظارش را می‌کشد. بعد از خودکشی به کتابخانه‌ای برزخی می‌رود، در حالی که نورایِ اصلی در خانه در حال دست‌و‌پا‌زدن در مرگ است، نورای دیگری در کتابخانه حاضر است و با تجربه کردن زندگی‌های مختلف سعی می‌کند راه درست را پیدا کند. در واقع نورا یک‌دفعه تغییر نمی‌کند، بلکه پس از تجربیات متعدد از زندگی‌های مختلف است که موفق می‌شود تغییر کند. 

مشکل نورا چقدر شبیه مشکلات جوانان ماست؟
مشکل نورا نه فقط شبیه مشکل جوانان ما، شبیه مشکل جوانان تمام دنیاست. افسردگی، احساس پوچی، ازخودبیگانگی، حسرت، مسائل مربوط به اختلاف طبقاتی، شهرت و ... فقط مربوط به کشور ما نیستند. در تمام جهان این مسائل پررنگند و اتفاقا همین‌ها باعث شده‌اند کتابخانه‌ی نیمه‌شب در سطح جهانی موفق و پرفروش باشد.

این کتاب با تشویق کتابخوانی به چه چیزی می‌اندیشد؟ آیا واقعا راه رهایی از این حس غمگینی که انسان معاصر را فراگرفته، پناه‌بردن به کتاب و تجربه‌کردن زندگی از دریچه شغل‌های گوناگون است؟
به هر حال مسیر پیشرفت انسان از تجربه می‌گذرد، یعنی بدون تجربه‌کردن چیزی تغییر نخواهد کرد. منتها تجربه‌ی خالی هم که فایده ندارد؛ تجربه به علاوه‌ی اندیشه است که پیشرفت را می‌سازد. بدون اندیشه آدمیزاد صد بار یک چیز را تجربه می‌کند و پیشرفتی نمی‌کند. خب، اندیشه در کجا انباشته می‌شود و از آدمی به آدم دیگر منتقل می‌شود؟ در نوشته‌ها. رایج‌ترین شکل نوشته هم کتاب است. کتاب‌خواندن یا کتاب راه حل تضمینی رهایی از غم نیست؛ ولی بدون کتاب‌های آشپزی بیشتر دستورهای غذا در تاریخ گم شده بودند. 

اگر نکته‌ای از کتاب مانده، بفرمایید.
«کتابخانه‌ی نیمه‌شب» خواندنی است؛ از دستش ندهید.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها