چهارشنبه ۲۰ مرداد ۱۴۰۰ - ۱۳:۰۶
روایت‌های «اول شخص مفرد» موراکامی برای خلق دنیایی فانتزی

«اول شخص مفرد» عنوان جدیدترین مجموعه داستانی است که به قلم هاروکی موراکامی، نویسنده سرشناس ژاپنی، منتشر شده است؛ نویسنده‌ای ۷۲ ساله که می‌توان او را یکی از محبوب‌ترین نویسندگان این روزهای جهان دانست. این کتاب با ترجمه محمدحسین واقف انتشار یافته است.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، موراکامی در داستان‌های مجموعه «اول شخص مفرد»، مانند بسیاری از آثار دیگرش، مخاطبان را وارد مارپیچی می‌کند که در نهایت به دنیایی خاص و عجیب و غریب منتهی می‌شود؛ دنیایی که بسیاری از موضوعات داستانی مورد علاقه موراکامی باز هم در آن دیده می‌شود، از بیسبال و جاز گرفته تا موسیقی گروه «بیتلز»... دنیایی که در بسیاری از موارد، توضیحی منطقی برای تشریح آن وجود ندارد.

در ادامه گفتگوی خبرنگار ایبنا با محمدحسین واقف، مترجم کتاب، را می‌خوانید که توضیحاتی درباره اهمیت و ویژگی‌های این کتاب ارائه داده است.
 
 آقای واقف، ابتدا کمی درباره ویژگی‌های نثر هاروکی موراکامی در داستان‌های مجموعه «اول شخص مفرد» توضیح دهید. چه ویژگی‌هایی سبب شد این کتاب را برای ترجمه انتخاب کنید؟
نثر کتاب کم و بیش مانند باقی آثار موراکامی نثری روان و کم‌وبیش سرراست و به‌دور از پیچیدگی است و شیوه‌های روایی‌اش همین‌طور. طبق معمول در این اثرِ موراکامی هم با راوی نامعتبر و مرددی طرفیم که نمی‌دانیم دروغ می‌گوید یا خودش هم از آن‌چه می‌گوید مطمئن نیست و خواننده را هم با همین تردیدها مواجه می‌کند. موراکامی خوانندگان خودش را در سراسر جهان دارد و می‌داند چطور آن‌ها را راضی نگه دارد. قصه‌های موراکامی از اولین داستانش ـ کتاب «به آواز باد گوش بسپار» که آن را هم خودم ترجمه کرده‌ام ـ تا همین آخری طعمی آشنا برای خواننده دارد.

من پیشتر چهار داستان از این مجموعه را در نیویورکر و گرانتا خوانده بودم و به نظرم خواندنی بودند و در مجله‌ شبکه آفتاب منتشرشان کرده بودم. برای همین وقتی کتاب منتشر شد، چیز زیادی از ترجمه‌ کتاب نمانده بود.

آیا عنوان کتاب برگرفته از راوی داستان‌هاست که از دید اول شخص روایت می‌شوند؟
هم راوی همه داستان‌ها اول شخص مفرد است و هم این که نام آخرین داستان مجموعه «اول شخص مفرد» است. این داستان تنها اثر مجموعه است که پیش از انتشار کتاب در مجلات ژاپن چاپ نشده بود.

خیلی‌ها موراکامی را با رئالیسم جادویی می‌شناسند؟ آیا داستان‌های این مجموعه هم به این سبک نوشته شده‌اند؟
همه‌ داستان‌های مجموعه در این سبک‌اند. به این معنا که اتفاقات غیرواقعی و فانتزی و جادویی در آن‌ها مانند اتفاقات واقعی پیش می‌آیند. به همین دلیل هم باور کردنی‌اند و هم در عین حال باور نکردنی. مثل اعترافات میمون شیناگاوا که میمونی از در وارد می‌شد و طوری سخن می‌گوید و زندگی‌اش را برای راوی تعریف می‌کند انگار نه انگار که میمونی است که سخن می‌گوید و راوی هم آخر سر نمی‌فهمد این ماجرا واقعی بوده یا خیالات برش داشته.
 
موراکامی در داستان‌های این مجموعه تا چه حد از فرهنگ ژاپن وام گرفته و چقدر تحت تاثیر فرهنگ غرب داستان‌سرایی کرده؟
مانند اغلب نوشته‌های موراکامی، داستان‌های این مجموعه ربط خاصی به ژاپن یا جای دیگری در دنیا ندارد. می‌توان اسم‌های اشخاص و جاها را عوض کرد و همین داستان‌ها را در بیشتر جاهای دنیا تعریف کرد. موراکامی اصولا چسبندگی خاصی به فرهنگ ژاپنی ندارد. بیشتر رویکردی جهانی به مخاطبش دارد و می‌خواهد با آدم‌های بیشتری ارتباط برقرار کند. برای همین کتاب‌هایش کمتر ژاپنی هستند و بیشتر جهانی به حساب می‌آیند.
 
کتاب شامل چند داستان است و آیا موضوع خاصی داستان‌های این مجموعه را به هم پیوند می‌دهد؟
نسخه اصلی کتاب شامل هشت داستان است که من هفت داستانش را ترجمه کردم. اگر می‌خواستم داستان هشتم را ترجمه کنم و در کتاب بگذارم حذفیاتش طوری می‌شد که برای خودم هم دیگر خواندنی نبود. برای همین تصمیم گرفتم خواننده را در معرض متنی با تغییرات زیاد قرار ندهم.

بیشترین چیزی که این داستان‌ها را به هم پیوند می‌دهد، موضوع حافظه و خاطره و فراموشی است. آدم‌هایی که اتفاقات، زمان‌ها یا حتی نام‌ خودشان را فراموش می‌کنند و به این ترتیب نه‌تنها از یکدیگر بلکه از خودشان هم گسست پیدا می‌کنند. حافظه برای موراکامی ابزاری است که فهم اولیه‌ فرد را زیر سوال می‌برد. موراکامی در همان داستان محذوف، جمله‌ای دارد که می‌گوید «گرچه حتی به سختی می‌توان به حافظه تکیه کرد، کسی می‌تواند با قطعیت بگوید آن زمان واقعاً چه بر سرمان آمد؟»
این مجموعه داستان، بعد از رمان «کشتن فرمانده» منتشر شد و جز یکی دو مورد نقد منفی باقی واکنش‌ها نسبت به کتاب مثبت بودند.
 

 
موراکامی یکی از شخصیت‌های ادبی جهان است که بسیاری از منتقدان و علاقمندان به ادبیات او را لایق دریافت جایزه نوبل ادبیات می‌دانند و معمولا هر سال نام این نویسنده به عنوان یکی از نامزدهای دریافت نوبل ادبیات مطرح می‌شود ولی این نویسنده ژاپنی هنوز موفق به دریافت این جایزه ادبی نشده است. البته برای دریافت این جایزه علاقه‌ای هم از خود نشان نداده و معتقد است دریافت این جایزه برای او یعنی پایان کار!

سه سال پیش و در سال ۲۰۱۸ بود که نام موراکامی در میان چهار نامزد جایزه جایگزین نوبل ادبیات مطرح شد اما او از برگزارکنندگان خواست نامش را از فهرست نامزدها حذف کنند. او به مسئولان برگزاری این جایزه اعلام کرده بود قصد دارد تنها روی نوشتن تمرکز کند و از توجه‌های رسانه‌ای به دور باشد.

در این سال آکادمی سوئدی نوبل تصمیم گرفته بود اهدای این جایزه را به دلیل حواشی مربوط به رسوایی اخلاقی، برای نخستین‌بار پس از ۷۰ سال لغو کند با این حال عده‌ای از چهره‌های شاخص فرهنگی سوئد تصمیم گرفتند نسخه خودشان را از مهم‌ترین جایزه ادبی جهان برگزار کنند که با انصراف موراکامی روبرو شدند.
 
موراکامی متولد ۱۲ ژانویه ۱۹۴۹ در ژاپن است و پس از پایان تحصیلات دانشگاهی و راه‌اندازی یک کلوب جاز در توکیو، به نویسندگی روی آورد. موراکامی زمانی به عنوان یک ستاره ادبی مطرح شد که رمان «جنگل نروژی» او در سال ۱۹۸۷ بعد از انتشار به اثری پرفروش تبدیل شد.
 
مجموعه داستان «اول شخص مفرد» اثر هاروکی موراکامی با ترجمه محمدحسین واقف از سوی نشر چشمه منتشر شد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها