داستان از آن جایی شروع میشود که اولین مسابقه کتابخوانی در مدرسه راه میافتد.
داستان از آن جایی شروع میشود که اولین مسابقه کتابخوانی در مدرسه راه میافتد. بچههای مدرسه ویرجینیا دِیر هم سعی دارند تا میتوانند کتاب بخوانند و در این مسابقه حضور فعال داشته باشند. جودی به همراه دوستانش، به کرم کتاب تبدیل شدهاند و از صبح تا شب در حال خواندن کتابهای گوناگون هستند. آنها برای شرکت در این مسابقه باید، از کتابها خلاصهبرداری کرده و نکتههای مهم کتابها را حفظ کنند. آنها همهجا به کتاب فکر میکنند و در هیچ زمانی، کتابهای داستان را از خود دور نمیکنند. آنها سر میز شام، در رختخواب یا حتی در کلاسهای ورزش در حال کتابخواندن هستند. تندخوانی یکی از روشهایی است که به جودی و بقیه همگروهیهایش کمک میکند تا کتابهای بیشتری بخوانند؛ اما واقعا چه کسی برنده میشود؟ رقیب آنها آکادمی درخت هوش است. شایعه مهمتر این است که همه میگویند یک کلاسچهارمی توی گروه آکادمی درخت هوش است. پس هر کتاب بیشتر، یک امتیاز بیشتر دارد!
جودی، با شخصیتهای داستانی کتابها همذاتپنداری میکند. او یک کلاسسومی کتابدوست است و عزم خود را جزم کزده تا در این مسابقه برنده شود.
از نکات جالب جودی دمدمی ۱۴، این است که بچهها در این گروه سنی با عنوانهای کتابهای مناسب خودشان در این ماجرای داستانی آشنا میشوند؛ و کار جالبتر اینکه اسامی کتابهایی که در نشر افق ترجمه شده و جودی در این مسابقه کتابخوانی آنها را میخواند هم در فصل آخر کتاب آمده است.
نظر شما