نویسنده رمان «روزگار بوسه و خون» گفت: معضلی که برای ادبیات دفاع مقدس پیش آمده، غیر واقعی جلوه دادن است. نویسندهها باید به این سمت پیش روند که همه طرف قضیه را بیان کنند. گرچه نقاط مثبت خیلی بیشتر بوده اما در کنارش اشتباهاتی هم وجود داشته و بیان واقعیت، مخاطب را بیشتر جذب میکند.
نگارش رمان «بوسه و خون»، حاصل تلاش چندین ساله، تحقیق و پژوهش فراوان در خصوص وقایع انقلاب در شهرستان سبزوار و همچنین بازنویسیهای فراوان است. گرچه تخیل و وجه داستانی در آن به شدت پررنگ است؛ اما فضای بومی و اتفاقاتی که در مکان و زمان رمان میافتد، بومی منطقه است و تلاش شده تا وجه دیگری از انقلاب که دیده نشده، و آن انقلاب در شهرستانهای دیگر است، بیان شود. انقلابی که گرچه از جنس همان انقلاب شهرهای بزرگ بوده؛ اما تفاوتهایی در جزئیات رخدادها و نحوه تعامل انسانها با هم داشته است.
نویسنده این کتاب، حسن کیقبادی از هنرمندان سبزواری است که در حوزه داستان و فیلم کوتاه و مستند تاکنون تولیدات بسیاری در سبزوار داشته است. «لبيک در كيلومتر ۶۶۵» اولین تولید مستند و «نورجهان» برگزیده مستند جشنواره بسیج، تازهترین اثر فیلم مستند وی است. او اولین مجموعه داستانی خود را با نام «۴۲ روز کچل» در سال ۸۹ به چاپ رسانده است. با حسن کیقبادی درباره این کتاب به گفتگو پرداختهایم، حاصل این گفتگو را در ادامه میخوانید.
قبل از هر صحبت دیگری، در مورد شکلگیری و تألیف کتاب «روزگار بوسه و خون» توضیح بفرمایید.
طی تحقیقاتی که درباره انقلاب بومی سبزوار داشتم، به منابعی رسیدم و به یک سری اطلاعات دست پیدا کردم و با توجه به علاقهای که به رماننویسی داشتم، این اطلاعات را با تجربه شخصی و پژوهشی که انجام داده بودم، به صورت رمان درآوردم و سعی کردم که در فضای بومی و معیارهای شهرستان سبزوار بمانم و به عنوان نمونهای از اتفاق انقلابی در شهرستانهای دور از تهران به این مقوله نگاه کردم.
برای جذابتر کردن قصه، رمان را در دو زمان حال و گذشته روایت کردم که زمان حال، زمان درگیری و جنگ تحمیلی است و زمان گذشته، زمان قبل از انقلاب و در شرف انقلاب است که این شخصیتها در ذهن این نوجوان که در جنگ مجروح شده بازی میکنند و ما را آرام آرام با قصه پیش میبرند.
جذابترین فصل کتاب به نظر خودتان کدام فصل است؟
انتخاب جذابترین فصل کتاب، واقعاً سخت است و برای من تمام فصول زیباست؛ اما فصلهای عاشقانه و خلوص کودکانه که در قبل، یعنی زمان گذشته در ذهن این جوان میگذرد برای من شیرین است. آن عشق خالص و پاک مخصوصاً زمانی که برای نگهداشتن زهره و نرفتنش به غربت، خروس خود را قربانی میکند برای من جذاب و تماشایی است.
تفکری که در پی این خاطرهها میتواند شکل بگیرد، چیست و چگونه میتوان نسبت به عمقبخشی بیشتر آن در جامعه کمک کرد؟
اگر منظور خط دادن و تسلط فلسفی اثر بر مخاطب است، باید بگویم که چنین قصدی در رمان نیست و بیشتر قصهپردازی و بیان روایت صورت گرفته است؛ ولی اینکه چقدر مخاطب از این کتاب بهره ببرد، بستگی به علائق مخاطب دارد. نکتهای که وجود دارد، این است که من نمیخواستم تفکر خاصی را بر کسی تحمیل کنم و یا رواج دهم؛ و آنچه فکر میکردم در رمان نیاز است، نوشتم. به هر حال رمان، جنبههای مختلف دارد که روایت و قصه شاید از همه آنها مهمتر باشد.
مهمترین درسی که میتوانیم از زندگینامه این جوان اهل سبزوار و دیگر رزمندگان دوران دفاع مقدس برای تدبیر جامعه امروز و مشکلاتی که در حال حاضر با آن مواجه هستیم بگیریم، چیست؟
نقطه برجسته زندگی الیاس، خلوص و صداقتش است. مخصوصاً در دوران بچگی که اگر خطایی هم میکند، حتی خطا هم از روی صداقت و پاکی کودکانه است و اگر به شخصی به نام انسیه - که فکر میکند مادرش است- عشق میورزد، از روی خلوص کودکانه است و هیچ ناپاکی در او دیده نمیشود. بهنظر من باید دنیای کودکان و نوجوانان و دنیایی که هنوز آلوده نشده را درک کنیم. شاید این بهترین قسمت برای یادگیری ما بزرگترها باشد که چقدر میتوانیم از کودکان و آنها که هنوز آلوده نشدهاند، یاد بگیریم.
امروزه کتابهای خاطرات دفاع مقدس یکی از مهمترین منابع شناختی مخاطبان نسل سوم انقلاب از دفاع مقدس هستند. این آثار تا چه اندازه سندیت دارند؟ آیا پرتعداد بودن آنها ضرورت دارد؟
رمان «روزگار بوسه و خون»، رمان انقلاب است و در رابطه با دفاع مقدس فقط به روایتی که در ذهن یک فرد مجروح در دفاع مقدس میگذرد، پرداخته شده و آنچه وجود دارد، فردی است که زخمی شده و در محاصره سه جنازه است و حالا منتظر است که بمیرد و این خاطرات در این فرصتی که تا کشته شدن دارد، به ذهنش میرسد.
پرتعداد بودن کتابها نیز اصلاً لزومی ندارد. بهنظر من کیفیت آثار خیلی مهمتر است و آثار خوب با تصویرسازیهای درست و به دور از شعارزدگی باعث میشود که به هرحال جایگاه خود را باز کنند.
ادبیات دفاع مقدس ما وضعیت بهتری دارد یا ادبیات انقلاب؟
در دوحوزه ادبیات انقلاب و ادبیات دفاع مقدس، آثار خیلی خوبی منتشر شده که قابل تأمل هست و البته روایت دفاع مقدس به دلیل تمرکز بیشتر روی این موضوع و سیاستهای حاکم بر جامعه بیشتر مورد توجه قرار گرفته؛ ولی یکی از تأسفبارترین قسمت قضیه این است که ما معمولاً در خاطرات دفاع مقدس غیرواقعی بودنها را شاهد هستیم؛ اما تاریخ شفاهی با توجه به اینکه از زبان خود صاحب خاطره بیان میشود و واقعی است، خیلی شفاف و بیپرده تمام واقعیتها، خوبیها، بدیها معنویات و سختیها را در کنار هم میگوید. یک معضل که برای ادبیات جنگ پیش آمده همین غیرواقعی جلوه دادن است که بهنظر من بهتر است نویسندهها به این سمت پیش روند که همه طرف قضیه را بیان کنند. گرچه معتقدم خوبیها، معنویت و خلوص رزمندگان خیلی بیشتر بوده؛ اما در کنارش اشتباهاتی هم وجود داشته و بیان واقعیت، مخاطب را بیشتر جذب میکند.
در حال حاضر اثر جدیدی در دست نگارش دارید؟
در حال ویرایش و عرضه یک مجموعه داستان برای ناشری هستم. داستانها به صورت آزاد هستند و در زمان حال میگذرند.
کتاب «روزگار بوسه و خون» در ۱۷۲ صفحه به همت نشر صاد منتشر شده است. نسخه الکترونیک کتاب را میتوانید در طاقچه بخوانید و نسخه کاغذی آن را از سایت نشر صاد تهیه کنید.
نظر شما